رژیم ایران و تشدید اقدامات شووینیستی بر ضدّ مهاجرین افغان

زمان تقریبی مطالعه متن ۴ دقیقه

مراد شیرین

ترجمه: کیوان نوفرستی

رژیم کنونی به‌­اصطلاح “ضدّ امپریالیست” ایران باری دیگر نشان داده است که چقد قدر خوب می تواند با تشدید اقدامات ضدّ افغانی خود، از بسیاری جهات از همان سیاست های حامی امپریالیسم رژیم شاه در گذشته تبعیت کند.

نظام “ولایت فقیه” به عنوان شکل منحصر به فرد دیکتاتوری نظامی-آخوندی بورژوایی در ایران که پس از به خاک و خون کشیدن انقلاب ۵۷ در این کشور مستقر شد، درست از همان بدایت امر، اکثر سیاست های دیکتاتوری نظامی-سلطنتی بورژوازی را که تماماً با حمایت امپریالیست ها مسلح و تربیت می شد، ادامه داده است.

سیاست های شووینیستی و حتی نژادپرستانۀ دولت ایران علیه کردها، عرب ها، بلوچ ها و سایر اقلیت های ملی، بدون ذره ای کاهش، تدوام یافته و حتی در پاره ای موارد از سبعیّت رژیم سلطنتی هم فراتر رفته است.

یکی دیگر از “سنت”های ملی بورژوازی ایران که چندان شناخته شده هم نیست، تبدیل کردن مهاجرین افغان به اصطلاحاً “بُز طلیعه” خود، و انداختن گناه مسائل و مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور به گردن آنان است. در دورۀ حکومت شاه هم هرگونه قانون شکنی از سوی هر افغان- صرف نظر از ابعاد این تخطی از قانون- به وسیله ای برای تحریک احساسات ضدّ افغانی در بین ایرانیان- و به­ویژه پان ایرانیست ها- تبدیل می شد. بدین ترتیب، جرم یک افغان در رسانه ها به گونه ای مطرح می شد که گویا تمامی افغان ها مجرم هستند.

“بُز طلیعه” در دورۀ بحران

البته جمهوری اسلامی، زهر خود را هم به این سیاست “سنتی” اضافه کرده است. با افزایش شمار پناهندگان افغان در ایران- به­خصوص پس از تهاجم اتحاد شوروی، بروز جنگ داخلی، ظهور طالبان، و سپس تهاجم ایالات متحده- کارزار تبلیغاتی و اقدامات ضدّ افغان تشدید شد.

سیاست های شووینیستی و نژادپرستانۀ دولت ایران ابعاد و جوانب مختلفی دارد؛ از موارد کوچک گرفته تا موارد بسیار قابل ملاحظه و زننده. از موارد نوع اول می توان ممنوعیت ورود افغان ها به پارک صفه در اصفهان در روز سیزده بدر را مثال زد.

اما موارد نوع دوم، دربرگیرندۀ “سازمان های کارگری” جعلی رژیم- مانند خانۀ کارگر- می شود که افغان ها را مسئول بیکاری معرفی می کنند و خواهان اخراج آن ها می شوند!

هرچند در این کارزار عوام فریبی، نه مستقیماً به افغان ها، بلکه به “اقلیت های ملی” اشاره می شود، ولی واضح است که آن ها نه ۱۰۰،۰۰۰ مهاجر عراقی در ایران، که افغان ها را مدنظر دارند. در همان حال که گمان می رود تقریباً ۱ میلیون افغان پس از سرنگونی طالبان به دست امپریالیسم ایالات متحده به کشور خود بازگشته اند، گمان می رود که حدود دو تا سه میلیون افغان هنوز در ایران به سر می برند.

طبق گفتۀ رژیم نزدیک به دو سوم افغان ها “مهاجرین غیرقانونی” هستند و به همین جهت اخیراً دولت قانونی را به تصویب رسانده است که طی آن اعطای مجوز اقامت تنها به آن دسته از افغان هایی محدود می شود که در سه استان (از ۳۱ استان کشور) زندگی می کنند. طبق گزارش خبرگزاری مهر، فهرست شهرها و استان هایی که پناهندگان افغان فاقد مجوز سکونت در آن ها هستند، عبارت است از: تهران، اصفهان، مشهد، مازندران، کرمان، فارس، خراسان، سمنان، قم، قزوین، زنجان، ایلام، البرز، گیلان، و لرستان.

اخیراً استان فارس هم حتی فروش موادّ غذایی به افغان ها را ممنوع کرده است! مقامات دولتی در استان فارس اعلام کرده اند که فروش مواد خوراکی و ارائۀ خدمات حمل و نقل، خدمات درمانی و نظایر آن به ملیت های بیگانۀ “غیرقانونی” ممنوع شده است! به مغازه ها و سایر مراکز ارئۀ خدمات نیز هشدار داده شده است که در صورت تخظی از این قانون، با آن ها به شدت برخورد خواهد شد.

به گفتۀ خبرگزاری ایسنا، اواخر خردادماه امسال، حسین دهدشتی- مدیرکل اتباع ومهاجرین خارجی استانداری خوزستان- حمل و نقل و جابه­جایی اتباع خارجی “غیرقانونی” را ممنوع اعلام کرد. و ضمناً اضافه کرد که “حمل و نقل و جابه­جایی اتباع خارجی غیرمجاز بر اساس مصوبۀ شورای عالی امنیت ملی ممنوع است و مجازات آن در مرحلۀ نخست، توقیف خودرو و معرفی رانندۀ متخلف است. در صورت تکرار تخلف، خودروی متخلف به مدت شش ماه توقیف و رانندۀ متخلف به مراجع قضایی معرفی می ‌شود.”

بلایای اقتصادی

تشدید بیشتر تحریم های آتی علیه رژیم ایران از سوی کشورهای امپریالیستی، تأثیر بزرگی بر اقتصاد ایران داشته و خواهد داشت. آخرین تحریم ها، که روز اول ژوئیه اجرایی شد، شامل ممنوعیت خرید نفت خام از ایران یا تحریم شرکت های بیمۀ محموله های نفتی ایران از سوی اتحادیۀ اروپا می شود. این اقدامات ضربات سختی به رژیم ایران وارد آورده است. تیتر روزنامۀ محافظه کار رسالت که می گوید “از اتاق جنگ اقتصادی بیرون نروید!” (۱۰ تیر ۱۳۹۱) به خوبی همه چیز را عیان می کند.

کارگران ایران چندین دهه است که در “اتاق جنگ اقتصادی” به سر می برده اند! حداثل دستمزد ماهانۀ امسال، ۳۸۹ هزار و ۷۵۴ تومان از سوی رژیم تعیین شد. این رقم شدیداً پایین تر از خط فقر ۸۲۰ هزار تومانی قرار دارد که از طرف برخی نهادهای دولتی تعیین شده است! نرخ تورم رسمی (که پایین تر از میزان واقعی تخمین زده می شود)، ۲۲٫۲ درصد اعلام شده. به علاوه تأثیرات فاز اول برنامۀ حذف سوبسیدها به قدری شدید بوده است که رژیم مجبور به تعویق فاز دوم آن گشته!

علاوه بر افزایش عمومی نرخ تورم، در حال حاضر ما شاهد بحران تولید در ایران نیز هستیم. حتی طبق ارقام رسمی، طی سال گذشته بالغ بر ۱۰۰ هزار کارگر اخراج شده اند. کارخانه های بزرگ شاهد سقوط ۴۰ درصدی تولید بوده اند و این رقم برای بخش تولید وسایل نقلیه ۶۰ درصد است! نرخ بیکاری رسمی (که باز هم کم­تر از میزان واقعی برآورد می شود)، ۱۱٫۸ درصد گزارش شده است که در این بین، نرخ بیکاری جوانان (یعنی افراد ردۀ سنی ۱۵ تا ۲۹ ساله) در سطح ۲۲٫۵ درصد قرار دارد.

سیاست های شووینیستی و نژادپرستانۀ اخیر رژیم به وضوح تاحدودی تحت تأثیر تحریم ها و وضعیت رو به وخامت اقتصادی قرار دارد. با این حال از آن جا که تاریخچۀ تبلیغات و سیاست های ضدّ افغان ها به هر دو رژیم بورژوایی ایران بازمی گردد، روشن است که تاوقتی کارگران ایرانی و افغان برای سرنگونی سرمایه داری متحد نشوند، فرجه ای برای افغان ها وجود نخواهد داشت.

امتیازدهی

لينک کوتاه مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 + 2 =