شیادی سیاسی رفراندوم سیریزا
برگردان: آرام نوبخت
از شنبۀ گذشته که نخست وزیر یونان، الکسیس سیپراس، فراخوان به برگزاری یک رفراندوم حول پذیرش یا ردّ سیاست های ریاضتی اتحادیۀ اروپا داد، مشخص شده است که کل این ابتکارعمل خطیر یک شیادی سیاسی است. در واقع این رفراندوم برای مهندسی کردن تسلیم بیشتر در برابر خواست های اتحادیۀ اروپا طراحی شده است، فارغ از آن که نتیجۀ رأی گیری چه باشد.
در آستانۀ این رفراندوم، حکومت سیریزا در یک عقب نشینی همه جانبه قرار دارد. اگر رأی «آری» پیروز شود، حکومت سیپرایس آماده است که استعفا دهد و راه را برای روی کار آمدن یک رژیم آشکارا راستگرا و آمادۀ انجام تمامی خواسته های اتحادیۀ اروپا، باز کند. سیپراس در سخنرانی روز دوشنبۀ خود در حمایت از رأی «نه»، نشان داد که حکومت او در صورت رأی «آری»، کنار خواهد رفت. سیپراس اعلام کرد: «ما به این رأی احترام خواهیم گذاشت، اما مسئولیت را نمی توانیم به عهده بگیریم».
سیپراس در سخنرانی روز چهارشنبۀ خود که ازطریق تلویزیون در سطح کشور نمایش داده شد، اعلام کرد که در صورت پیروزی رأی «نه»، تنها از این رأی برای بهبود موقعیت خود در مذاکرات با اتحادیۀ اروپا حول سیاست های ریاضتی استفاده خواهد کرد. سیپراس تاکنون روشن کرده است که او آماده است عملاً تمامی خواسته های اتحادیۀ اروپا را اعمال کند. او صرفاً خواهان معرفی آهسته تر کاهش عمیق صندوق های بازنشستگی و معافیت جزئی جزایر یونان از افزایش مالیات بر ارزش افزوده است.
اگر قرار بود سیپراس ماهیت این رفراندوم خود را به طور دقیق به کارگران یونان توضیح دهد، احتمالاً می گفت: اگر شیر بیاید، اتحادیۀ اروپا برنده است؛ و اگر خط بیاید، ما بازنده. یعنی در هر حال ما بازنده ایم! این رفراندوم که تنها چند ماه پس از پیروزی انتخاباتی سیریزا با وعدۀ پایان دادن به پنج سال ریاضت از راه رسیده، برای آن است که به تسلیم در برابر اتحادیۀ اروپا پوششی سیاسی بدهد. اگر سیریزا تمایلی به مبارزه داشت، در این صورت دیگر نیازی به فراخواندن یک رفراندوم حول ریاضت اتحادیۀ اروپا نبود، چرا که این سیاست ها پیشتر از سوی مردم یونان رد شده است.
این رفرادوم برای ایجاد شرایط رأی مثبت به ریاضت به راه افتاده است و به تهاجم هردم فزاینده علیه طبقۀ کارگر یونان، لعاب و پوششی شِبه دمکراتیک می دهد. در همان حال که نفرتی عمیق نسبت به سال ها ریاضت وحشیانه وجود دارد، هم سیریزا و هم اتحادیۀ اروپا هر آن چه را که می توانسته اند برای ایجاد سردرگمی و پراکنده کردن اپوزیسیون مردمی به کار بسته اند.
اتحادیۀ اروپا، همان طور که پیش بینی می شد، درحال فشار برای اعمال ریاضت شدید و تغییر رژیم در یونان است. روز چهارشنبه یکی از مقامات بلندمرتبه و محافظه کار آلمان که نخواست هویتش آشکار شود، به روزنامۀ «تایمز» لندن گفت که برلین هرگونه توافق اتحادیۀ اروپا با یونان را مسدود و این کشور را از یورو اخراج خواهد کرد، مگر آن که رأی «آری» پیروز شود و سیپراس و وزیر مالیۀ او، یانیس واروفاکیس استعفا دهند.
واروفاکیس دیروز با وعدۀ استعفای خود در صورت پیروزی رأی «آری» واکنش نشان داد. او اضافه کرد که برای اجرای هر نوع بستۀ ریاضتی مورد درخواست اتحادیۀ اروپا، به جانشین خود کمک خواهد کرد. هرچند واروفاکیس هنوزادعا می کرد که خواهان رأی «نه» است، ولی علناً تا یک روز قبل، این موضع را نداشت، او در این روز به نگهبانان دستور داد تا پارچه نوشته ای با شعار «نه به ریاضت و باجگیری» را که بر ساختمان وزارت مالیه آویزان شده بود، پایین بیاورند.
بیانیۀ واروفاکیس در آستانۀ رفراندوم مبنی بر این که او تقریباً در حالی خالی کردن میز کار خود است، علناً بدبینی و یأس سیریزا را نشان می دهد. با گوش دادن به صحبت مقامات سیریزا، هر کسی به این نتیجه می رسد که آن ها نه فقط انتظار شکست را دارند، بلکه کم و بیش از شکست استقبال می کنند، چرا که می دانند از این قمار پول هنگفتی در می آید. این نمونه ای روشن از دورویی سیاسی و گندیدگی چنین حزب چپنمای مدافع سرمایه درای است.
این علائم متضاد سیریزا، بازتاب منافعی طبقاتی است که این حزب نمایندگی می کند. سیریزا یک گروه بورژوایی است که سعی دارد با استفاده از اصطلاحات دمکراتیک، ژست یک حزب چپگرا و سخنگوی اپوزیسیون وسیع مردمی در برابر سیاست های ریاضتی اتحادیۀ اروپا را به خود بگیرد. با این حال سیریزا عمیقاً متعهد به ساختارهای سرمایه داری اروپا، از جمله واحد پول یورو و اتحادیۀ اروپا است. اتحادیۀ اروپا نیز هیچ گونه تقابلی با برنامۀ ریاضتی خود را تحمل نخواهد کرد و ژست های ضدّ ریاضتی سیریزا بارها بارها به عنوان یک تئاتر سیاسی توخالی افشا شده است.
سیریزا از زمان روی کار آمدن، به هر آن چه که می توانسته دست زده تا مقابلۀ کارگران یونان و اروپا با ریاضت را خفه کند. سیپراس و واروفاکیس ابتدا چند هفته ای دور سرمایه های اروپا چرخ زدند، آن هم در جستجوی بیهودۀ توافق با اتحادیۀ اروپا؛ سپس توافق فوریه را امضا کردند که به موجب آن همان تفاهمنامه ای که سیریزا علیه اش کارزار به راه انداخته بود، تمدید می شد. پس از این که اتحادیۀ اروپا همچنان مانع بازگشت جریان اعتبار به یونان شد، سیریزا بهار امسال میلیاردها یورو از صندوق های عمومی تاراج کرد تا بدهی خود را به اعتباردهندگانش بازپرداخت کند.
وقتی اواخر هفته همین منابع هم ته کشید، سیریزا فراخوان به برگزاری رفراندوم داد، چرا که بانک های یونان تعطیل شده و دولت با سقوط قریب القوع رو به رو شده بود. این ها همان شرایط ناشی از هرج و مرج اقتصادی است که به احتمال زیاد تسیلم در برابر اتحادیۀ اروپا را از فرط وحشت تضمین می کند. برخی مقامات یونان حتی عنوان کرده اند که هدف آن ها همین بوده است. وقتی مقامات اتحادیۀ اروپا با خاتمه دادن به «نجات مالی» یونان و تهدید به اخراج یونان از حوزۀ یورو واکنش نشان دادند، واروفاکیس که شوکه شده بود پاسخ داد که سیریزا قصد داشته تا پیش از رفراندوم به توافق برسد و نهایتاً برای رأی «آری» کارزار به راه بیاندازد.
ترس و عدم صداقت سیریزا، بازتاب سیاسی چشم انداز بخش های طبقۀ متوسط مرفه و بورژوازی یونان است، یعنی بخش هایی که این حزب نمایندگی می کند. این اقشار، با ترس از این که خروج از یورو و بازگشب به واحد پول ملیِ ضعیف تر، از ارزش سبد سهام و دارایی های مالی و بانکی آن ها خواهد کاست، با اشتیاق از اتحادیۀ اروپا و یورو دفاع می کنند. بخش های صاحب امتیازی نظیر نمایندگان پارلمان، آکادمیسین ها و مقامات اجرایی اتحادیه های کارگری در داخل خودِ سیریزا نیز در چنین بینش و جوّی سهیم هستند.
حکومت سیریزا و فراخوان رفراندوم یونان، تجربه ای بزرگ برای طبقۀ کارگر یونان و جهان هستند. میلیون ها کارگر اروپا و سرتاسر جهان، نظاره گر ورشکستگی سیاسی احزابی نظیر سیریزا و متحدین بین المللی آن- نظیر پودموس در اسپانیا، سازمان بین المللی سوسیایستی در ایلات متحده، حزب ضدّ سرمایه داری نوین در فرانسه و حزب چپ آلمان- هستند که همگی خوراک طبقۀ متوسط مرفه را فراهم می کنند.
از آن جا که اتحادیۀ اروپا لولۀ تفنگ را به سوی سر آن ها نشانه رفته است، بخش های وسیعی از کارگران یونان خواهان رأی «نه» هستند. این رأی می تواند معنادار باشد و ضربه ای واقعی به سیاست های ریاضتی اتحادیۀ اروپا به شمار رود، منتها تنها اگر در مبارزه علیه خودِ سیریزا نیز باشد. بدیهی است نتیجۀ آرا هر چه باشد، نخبگان حاکم یونان و سرتاسر اروپا از آن به عنوان بهانه ای برای تشدید حملات به طبقۀ کارگر بهره خواهند برد.
طبقۀ کارگر با مبارزه ای علیه سرمایه داری اروپا و مدافعین دروغین چپنمای خود همچون سیریزا رو به رو است. پیششرط اساسی برای دامن زدن به چنین مبارزه ای، ایجاد یک رهبری سیاسی انقلابی نوین در درون طبقۀ کارگر است. ابزارهای ارتجاعی طبقۀ متوسط مرفه، نظیر حزب سیریزا، برای طبقۀ کارگر یونان هیچ چیز به جز فاجعه به ارمغان نمی آورند.
۳ ژوئیۀ ۲۰۱۵