چطور مافیا از دل سرمایهداری زاده شد
مقدمۀ مترجم: مطلب کوتاه زیر به قلم «تام بیهان»، مارکسیست ایرلندی، قریب به یک دهۀ پیش نوشته شده است. بیهان بیش از سه دهه از اعضای فعال حزب کارگران سوسیالیست بریتانیا بود. از اوایل دهۀ ۱۹۸۰ در ناپلِ ایتالیا زندگی کرده و به زبان ایتالیایی تسلط یافته بود. از این رو عمدۀ آثار او متمرکز بر تحولات معاصر ایتالیا (حزب کمونیست ایتالیا، فاشیسم موسولینی، مافیای سیسیل و غیره) است. کتاب «کامورا: جنایتکاری سیاسی در ایتالیا» از آثار برجستۀ او در زمینۀ پدیدۀ مافیا در این کشور است.
***
مافیای سیسیل و پسرعموی امریکاییاش، رابین هودهایی نیستند که از ثروتمندان بدزدند و به فقرا بدهند؛ بلکه تمام همّ و غمشان ثروتاندوزی شخصی است. مافیا همیشه شبکهای از آدمکشهای بیرحم و خودپرست بوده و کماکان نیز هست.
سر و کلۀ مافیای سیسیل همراه با سرمایهداری پیدا شد. سال ۱۸۶۱ بود که دولت-ملت ایتالیا توانست متحد شود. تا قبل از این دولتهای مختلفی در اقصی نقاط شبهجزیرۀ ایتالیا وجود داشتند که همگی ضعیف بودند و علاقۀ چندانی به نقاط پرت و دورافتادهای مثل سیسیل نداشتند.
تنها در سال ۱۸۱۲ بود که فئودالیسم در سیسیل به پایان خود رسید. تا زمانی که نظام فئودالی برقرار بود، زمینداران ارتشهای خصوصی خودشان را برای رتق و فتق امور املاک داشتند. زمیندار، قوانین و قواعد خودش را داشت و دهقان، زندگیای مشقتبار.
زمیندار علاقهای به املاکش نداشت. نه آنجا زندگی میکرد نه حتی به آن سرمیزد و در عوض در شهرهای ناپل یا پالرمو (مرکز سیسیل) اقامت میگزید. برای زمیندار، اهمیت املاک فقط بهعنوان منبع اجارهبها بود و پادوهایش بهعنوان مأمور جمعآوری این اجارهها. مافیا از دل همین افراد بیرون آمد. پادویی که تا دیروز به زور اجاره جمع میکرد، کم کم پول و پلهای به هم زد، زمین خرید و به سرمایهدار خُردهپایی بدل شد که حالا در دولت محلی اعمال نفوذ میکرد.
دولت جدید ایتالیا حتی بعد از وحدت هم ضعیف بود و متکی بر افراد متنفذ در منطقه. مافیا از همین ضعف منتفع شد. طبقۀ حاکم با بیقانونی اینان مدارا میکرد. در این مقطع هنوز یک طبقۀ کارگر متشکل وجود نداشت. این برههای است که به طور درخشانی در فیلم «پلنگ» (۱۹۶۳) به کارگردانی لوکینو ویسکونتی به تصویر کشیده شده است.
مافیا نقش بالش زیر سر طبقۀ حاکم را داشت. به این معنی که به طبقۀ حاکم اجازه میداد در آن وضعیت فقر و فلاکت شدید و استیصال و درماندگی مردم برای قدری بهبود زندگی، همچنان حکمرانی کند.
در چنین شرایطی بود که مردم درمانده به جای تحمیل مطالباتشان به نظام سیاسی، برای یافتن شغل و افزایش دستمزد یا حتی تهیۀ اسباب و اثاثیه به نزد مافیای محلی میرفتند. مافیا بهعنوان توانمندترین و دم دستترین نیرویی دیده میشد که میتواند به مردم کمک کند. اینکه مردم عادی دست به مبارزه علیه سیستم نمیزدند به مذاق حامیان قدرتمند مافیا خوش میآمد. اما وقتی طبقۀ کارگر قدم به میدان مبارزه گذاشت، مافیا با بحران عظیمی روبهرو شد. بهترین نمونۀ این مبارزه، «جنبش فاشی سیسیل»[۱] در فاصلۀ سالهای ۱۸۹۲ و ۱۸۹۵ بود؛ جنبشی مردمی که منجر به شکلگیری سازمانهای دمکراتیکی شد که نهایتاً به دست دولت درهم شکستند.
اما این سازمانها نیرومندتر از آن بودند که مافیا مستقیماً بهشان حمله کند. در عوض خیلی از اعضای ردهپایین مافیا گنگهای خودشان را ترک کردند و به جنبش پیوستند.
در آغاز قرن بیستم صدها هزار تن از مردم فقرزده از جنوب ایتالیا به آمریکا مهاجرت کردند. در این مقطع سرمایهداری امریکا بدون قوانین و مقررات چندانی سریعاً رو به توسعه بود. اکنون همان سیستمی که مهاجران در سیسیل پشت سر خود جا گذاشته بودند، تا حدودی داشت در خاک امریکا بازتولید میشد. هنوز «کلهگنده»هایی وجود داشتند و ترس از هفتتیرکشهای فِرز. مهاجران ایتالیایی خیلی زود با نژادپرستی و طرد روبهرو شدند.
مقامات امریکا نسبتاً تمایل داشتند که بگذارند بزهکاران سازمانیافته از طرف آنها عمل کنند و درون گروههای مهاجران نقش مجری آنها را بازی کنند. اما از طرف دیگر کارگران ایتالیایی وسیعاً در مبارزات مهم کارگری و اتحادیۀ رادیکال «کارگران صنعتی جهان» در سالهای جنگ جهانی اول درگیر شدند.
در جریان جنگ جهانی دوم ارتش آمریکا هنگام حمله به سیسیل در سال ۱۹۴۳ از مافیا استفاده کرد. آمریکا و بریتانیا خواهان جایگزینیِ رژیم فاشیستی موسولینی در ایتالیا بودند. در آن مقطع جنبش مقاومت در برابر فاشیسم وجود داشت، منتها این جنبش در دست چپگرایان بود و بنابراین در تعارض با بریتانیا و امریکا.
به همین دلیل امریکا و بریتانیا به دنبال ساختاری بودند که نه دمکراتیک باشد و نه چپگرا و در عوض قابل معامله: این ساختار، مافیا بود. کارگزاران آمریکا ترتیب دیداری را با یکی از رؤسای مافیای سیسیل به اسم «دُن کالوجرو ویتسینی» دادند (او از طرف ارتش امریکا به سِمَت شهردار شهر خود منصوب شد).
«چارلز پولتی» بهعنوان رئیس دولت متفقین در این جزیره خیلی خوب میدانست که با چه کسی دارد معامله میکند. مترجم خودِ او (به نام ویتو جنووِزه) یکی از اعضای مافیا بود که پیش از جنگ از نیویورک اخراج شده بود. جنووِزه سابقۀ زیادی در کمک مالی به فاشیستهای موسولینی و میزبانی از رهبران نازی در قلعهاش داشت. اما موقع تهاجم به سرعت جبههاش را تغییر داد.
جنووزه حتی یک ماشین لوکس به پولتی هدیه داد. نهایتاً سال ۱۹۴۴ بود که به خاطر یک کلاهبرداری عظیم دستگیر شد، چون کاشف به عمل آمده بود که او سوخت و مواد غذایی ارسالی آمریکا برای شهروندان غیرنظامی را از بنادر ناپل به بازار سیاه وارد میکرده و میفروخته است.
مافیای سیسیل و کامورا در ناپل خودشان را در دورۀ اشغال متفقین احیا کردند و در برابر رشد نیروهای چپگرا عهدهدار برقراری «نظم» شدند.
اولین انتخابات منطقهای پس از جنگ، آوریل ۱۹۴۷ در سیسیل برگزار شد. ائتلاف مشترک سوسیالیستها و کمونیستها با وعدۀ اصلاحات ارضی توانست ۲۹ کرسی در برابر ۱۹ کرسی ِحزب راستگرا و حامی امریکای «دمکرات مسیحی» به دست بیاورد.
ده روز بعد در روز اول ماه مه دهقانان در درهای واقع در میانۀ سه روستا جمع شدند تا هم روز اول ماه مه و هم پیروزی انتخاباتیشان را جشن بگیرند. به محض اینکه اولین سخنران شروع به صحب کرد، رگبار گلوله آغاز شد.
تجمعکنندگان روی زمین دراز کشیدند، اما چون سرپناهی نداشتند دوازه نفر که در بینشان کودکانی نیز بودند کشته شدند. این حمله پیامی بود از جانب طبقۀ حاکم: گرچه در انتخابات برنده شدهاید، اما جنگ طبقاتی را نبردهاید!
به دنبال این حمله، چپها مرعوب و متحمل شکست حادی شدند، هرچند که البته به طور کامل منهدم نشدند. دمکرات مسیحیها با حمایت و مشارکت مافیا تا چند دهه بر این جزیره حکم راندند (درست همانطور که ۵۰ سال بر ایتالیا فرمانروایی کردند).
جولیو آندروتی، نخست وزیر دمکرات مسیحی ایتالیا، ارتباط تنگاتنگی با مافیا داشته است. یک بار به اتهام سازماندهی قتل یک خبرنگار محاکمه شد. یک بار دیگر حتی اتهامش به ملاقات با رهبر ارشد مافیا در دفترش در رُم محرز شد. اما همین فرد که ۲۷ بار در دادگاه دروغ گفت، مشمول قانون «مرور زمان» شد (به این معنی که دادگاه به خاطر مدت زمان پرونده، اتهام ارتباط او با مافیا را رد کرد) و به این سبب نهایتاً آزاد گشت.
آندروتی که به قول ایتالیاییها «بوی مافیا میدهد»، هنوز بهعنوان یک سناتور مادامالعمر در پارلمان حضور دارد و در رأیگیریها مهم از حکومت «چپ میانۀ» رامانو پرودی حمایت میکند.
[۱] Fasci Siciliani dei Lavoratori