حمله به مزار مارکس با کدامین هدف؟
کریس مارسدن/ترجمه و تلخیص: آرام نوبخت
ظرف فقط دو هفته، دو حمله به مقبرۀ کارل مارکس در گورستان هایگیت لندن رخ داده است. در اولین حمله که بیشترین آسیب را داشت تلاش شده بود که با چکش نام مارکس از روی سنگ قبر اصلی که محل دفن مارکس و همسرش یِنی را نشان میدهد کنده شود و در حملۀ دوم شعارهای ضدکمونیستی درهمی روی پایۀ مجسمۀ برنزی مارکس نوشته شدند.
مزار مارکس محلی است با اهمیت تاریخی جهانی؛ جایی که هزاران نفر هر ساله برای تجلیل از انسانی که نوشتههایش بیش از هر کس دیگری به مسیر قرن بیستم شکل داد و جایگاه ویژهای در قلب میلیونها کارگر و ستمدیده دارد گرد میآیند. مارکس یک چهرۀ سیاسی و نظریهپرداز غولآسایی بود که همۀ زندگیاش وقت آرمان رهایی طبقۀ کارگر و بشرِ مصیبتزده از شرّ ستم طبقاتی و در یک کلام انقلاب سوسیالیستی جهانی کرد. انقلاب اکتبر روسیه به رهبری لنین و تروتسکی گواهی بود بر حقانیت این مبارزه.
بنابراین حمله به مزار مارکس هشدار مهمی است به رشد خطری که طبقۀ کارگر سراسر اروپا و جهان را تهدید میکند؛ خطر رشد نیروهای راست افراطی که بورژوازی با همدستی رسانههای پرمخاطب عامدانه تکثیر کرده است.
درست مانند روزهایی که نازیهای آلمان در قدرت بودند، امروز نیز شاهد تعدد حملات فاشیستی به بناهای یادبود و مقبرههای متعلق به شخصیتهای چپگرا در سراسر اروپا هستیم. چند هفته پیش در اسپانیا مقبرۀ دولورس ایباروری (رهبر استالینیست حزب کمونیست در جریان جنگ داخلی)، پابلو ایگلسیاس (بنیانگذار حزب سوسیالیست) و پلاک یابود «بریگادهای بینالمللی» همگی هدف حمله قرار گرفتند.
در ماههای گذشته علامت صلیب شکسته به کرّات بر سنگ قبر یهودیان و بنای یادبود هولوکاست در نزدیکی شهر استراسبورگِ فرانسه کشیده شده است. اقدامات مشابهی نیز در لیتوانی، لهستان، یونان، و شهر منچسترِ انگلستان به وقوع پیوستهاند. چنین حملاتی همراه هستند با گسترش موج حملات فیزیکی مستقیم به پناهجویان و چهرههای چپگرا. نمونهاش حملۀ سال پیش به استیو هدلی، رهبر اتحادیۀ راه آهن بریتانیا و شریک زندگی او بود که راهی بیمارستان شد.
همۀ اینها در حالی است که احزاب فاشیستی از قماش حزب «آلترناتیو برای آلمان» در چندین کشور اروپایی وارد پارلمان شدهاند؛ با این وجود حملات اخیر به مزار مارکس پاسخی درخور و جدی از طرف طیف چپ نگرفت.
اکثرِ اظهارنظرها دربارۀ حملات فاشیستیِ اخیر تا به اینجا از طرف روزنامههای بورژوایی دست راستی بوده و در آنها میبینیم که چطور اول برای حفظ ظاهر با این اقدامات مخالفت میشود تا بعد بگویند که تاریخاً حق با اراذل و اوباشی است که با اسپری عبارت «معمار ترور و سرکوب و قتل عام» را روی ستون پایۀ مجسمۀ مارکس نوشتهاند. در طیف «چپ» هم هستند کسانی که میگویند انقلاب اکتبر روسیه یک واقعۀ وحشتناک بوده، منتها مارکس را نباید «مستقیماً» بابتش مسئول دانست!
معنادارترین سکوت از طرف حزب کارگر بریتانیا بوده. حمله به مزار مارکس در شهر لندن، حمله به نویسندۀ مهمترین کتابِ ۲۰۰ سال گذشته یعنی «کاپیتال» بوده است؛ کتابی که مارکس بعد از گریختن از آزار و اذیتها در آلمان و فرانسه و بلژیک و پناه آوردن به شهری که به مأمن پناهندگان سیاسی مفتخر بود، به رشتۀ تحریر درآورد. با این حال همانطور که انتظار میرفت جناب «صادق خان»، شهردار رذل و راستگرای لندن از حزب کارگر، کلمهای دربارۀ این هتک حرمت به مزار مشهورترین ساکن تاریخی این شهر چیزی نگفته است.
مهمتر از این، حتی «جرمی کوربین» بهعنوان رهبر حزب کارگر و شخص «جان مکدانل» که صدراعظیم دولت سایۀ اوست هیچ یک کلامی در محکومیت این حمله یا دفاع از مارکس به زبان نیاوردهاند. کوربین سال پیش در جریان صدمین سالروز تولد مارکس او را «اقتصاددانی بزرگ … که از او بسیار میتوانیم بیاموزیم» خطاب کرده بود. مکدانل که یکی از این رسانههای هیجانزده «صدراعظم مارکسیست» خطابش کرده بود، اخیراً خود را یک «کارزار تک نفره برای اعادۀ حیثیت از مارکس» خطاب کرد و کتاب کاپیتال را «یکی از جذابترین عناصر تفکر سیاسی که ما در یک قرن و نیم گذشته داشتهایم» توصیف کرد.
اکنون اما درجۀ بزدلی سیاسی این افراد حیرتآور شده است. کوربین، این شخصیت محبوب چپهای رفریستِ نه فقط بریتانیا که سراسر دنیا و کسی که خیلیها بهعنوان نمایندۀ سویالیسم قرن ۲۱ به استقبالش شتافته بودند، علیه حملۀ اخیر که هم عملی تبهکارانه علیه یکی از مهمترین چهرههای تاریخی جنبش کارگری است و هم تهدیدی آشکار برای کارگران و جوانان چپگرای امروز، هیچ کاری نمیکند.
این را صرفاً نمیتوان تجلی شخصیت بیرگ کوربین دانست. بلکه این نشان میدهد که حزب کارگر و بوروکراسی اتحادیههای کارگری و محافل خرده بورژواییِ دور و برشان تا چه حد به راست چرخش کردهاند.
سال ۱۹۴۷ حزب کارگر ضمن بازانتشار «مانیفست کمونیست» به مناسبت صدمین سالگرد آن، مقدمهای به قلم «هارولد لاسکی» چاپ کرده بود که میگفت: «…سوسیالیستهای بریتانیا هرگز خود را از همقطاران خود در قارۀ اروپا منزوی و جدا نمیکنند. عقاید ما البته متفاوت با عقاید سوسیالیستیِ اروپای غیرانگلیسی بوده است که بیش از هرکس مستقیماً از مارکس نشأت گرفتند. اما ما نیز به صدها طریق تحت تأثیر متفکران و مبارزان اروپایی و مهمتر از همه نویسندگان مانیفست قرار گرفتهایم».
سال ۲۰۱۱ بعد از حمله با رنگ به مزار مارکس، «تونی بن» که به نوعی مرشد سیاسی کوربین بود نوشت: «بسیار متأسفم از شنیدن اینکه مزار او مورد حمله قرار گرفت. مارکس یکی از بزرگترین چهرههای تاریخ بود. آنچه مارکس دربارۀ جامعه گفت بسیار اهمیت دارد. او هنوز هم برخلاف بسیاری که بیش از ۱۰۰ سال از مرگشان میگذرد، در سراسر دنیا خوانده میشود».
امروز حتی چنین بیانیههایی هم شکستن خط قرمز محسوب میشوند. در داخل سازمانهای بوروکراتیکی که گسست نهاییشان را از طبقۀ کارگر کرده و تردیدی باقی نگذاشتهاند که مدافع نظام سود هستند، وجود کمترین اثری از حال و هوای ضدسرمایهداری هم تحمل نمیشود. کوربین و مکدانل ترجیحشان این است که دربارۀ اقدامات شنیع اخیر در گورستان هایگیت سروصدا نکنند تا مبادا ضدکمونیستهای دوآتشۀ اکثریت پارلمانی راستگرای حزب کارگر را از خود برانند یا مبادا حتی در حرف هم که شده حزب خودشان را با سوسیالیسم حقیقی تداعی کنند.
این تعفن سیاسی حزب کارگر و سازمانهای بوروکراتیک قدیمی در کل دنیا خطری بس عظیم دارد: خلع سلاح طبقۀ کارگر در مواجهه با رشد ارتجاع سیاسی.
تعمیق بحران سرمایهداری و سطوح بیسابقۀ نابرابری و جنگها در کنار غیاب یک جنبش سیاسی متشکل برای ارائۀ آلترناتیو سوسیالیستی در برابر سرمایهداری، خاک حاصلخیزی برای رشد جنبشهای راست و فاشیستی بوده است. فاشیسم البته همچون سالهای دهۀ ۱۹۳۰ یک جنبش تودهای و فراگیر نیست، اما نادیده گرفتن رشد این خطر از نظر سیاسی بیمسئولیتی خواهد بود. جنبشهای راستگرا با حمایت جناحهایی از طبقۀ حاکم و دولت مشغول بهرهبرداری عوامفریبانه از خشم و درماندگی بخش زیادی از مردم هستند. در این شرایط مقابله با خیز دوبارۀ جنبشهای راست افراطی و فاشیستی یک وظیفۀ سیاسی فوری و فوتی است. وظیفۀ ما بسیج طبقۀ کارگر جهانی برای سرنگونی سرمایهداری است. صعود جهانی مبارزۀ طبقاتی، آن هم در رویارویی آشکار با احزاب استالینیست و رفرمیست سابق و اتحادیههای زرد، گواهی بر آنست که شرایط به سرعت به نفع انجام این وظیفه در حال بلوغ است.
۱۹ فوریه ۲۰۱۹