برگی از تاریخ: فراخوان مژرایونتسی به اعتصاب عمومی در فوریۀ ۱۹۱۷

زمان تقریبی مطالعه متن ۴ دقیقه

پیش به سوی اعتصاب عمومی علیه حاکمیت مطلقه:

بیانیۀ گروه مژرایونتسی / کیوان نوفرستی

یک‌صد سال پیش در روز ۱۲ مارس ۱۹۱۷ (۲۷ فوریه مطابق با تقویم قدیم روسیه) سوسیالیست‌های پتروگراد فراخوان زیر را به برگزاری یک اعتصاب عمومی شورشی برای پایین کشیدن حاکمیت تزار توزیع کردند. آن روز در اوج انقلاب فوریه، قدرت تزار با سقوط نیکولای دوم فروریخت.

روز بعد از تظاهراتِ زنان کارگر به تاریخ ۲۳ فوریه (۸ مارس)، بیش از ۲۰۰ هزار کارگر اعتصابی در مرکز پتروگراد دست به راهپیمایی زدند. شمار زیادی از دانشجویان و متخصصین طبقۀ متوسط روز ۲۵ فوریه (۱۰ مارس) به تظاهرات پیوستند. سربازان در ابتدا نسبت به کاربرد زور برای متفرق‌سازی تظاهرکنندگان مردّد بودند، اما ۲۶ فوریه (۱۱ مارس) برخی سربازان از فرمان تیراندازی به روی تظاهرکنندگان اطاعت کردند که نتیجه‌اش صدها کشته بود.

الکساندر شلیاپنیکوف عضو ارشد دفتر کمیتۀ مرکزی حزب بلشویک در پتروگراد، در روزهای نخست انقلاب فوریه کارگران را تشویق می‌کرد که سربازان را به جانب خودشان جلب کنند، اما حس می‌کرد که مبارزۀ مسلحانۀ سوسیالیست‌ها علیه حکومت زودهنگام است. در عوض کمیتۀ ناحیۀ وایبورگِ حزب بلشویک، قیام مسلحانۀ مستقیم را ترجیح می‌داد و این موضع شلیاپنیکوف را به خاطر انکار خصلت انقلابی تظاهرات به باد انتقاد گرفت.

کمیتۀ پترزبورگ حزب کارگران سوسیال دمکرات روسیه، بلشویک‌ها را فراخواند که برای سازماندهی و تسریع آهنگ تحولات انقلابی دست به تمهیداتی عملی بزنند. با این وجود جناح مژرایونتسی از حزب کارگران سوسیال دمکرات روسیه که چه بسا بیش‌ترین نفوذ را بر کارگران سوسیالیست رادیکال و سربازان در دورۀ انقلاب فوریه داشت، کارگران را تشویق کرد که اعتصاب‌هایشان را به درازا بکشند و از سربازان درخواست کرد که در برابر حملات پلیس از کارگران دفاع کنند.

شورش هنگ وُلینسکی در روز ۲۷ فوریه (۱۲ مارس)، نمونه و الگویی برای سایر سربازان بود. انقلاب فوریه در آن روز به اوج رسید. لیبرال‌های دوما کمیته‌ای شکل دادند که در واقع هستۀ اولیۀ حکومت موقت بود. وزرای تزار استعفا دادند و سوسیالیست‌ها نیز شورای نمایندگان کارگران و سربازان پتروگراد را شکل دادند.

در ادامه متن بیانیۀ مژرایونتسی به اعتصاب عمومی آمده است.

***

برای یک اعتصاب عمومی علیه حکومت مطلقه

رفقای کارگر! دارند ما را به خاک می‌افکنند! خون کارگران در خیابان‌های پتروگراد جاری شده! مردم گرسنه به مبارزه برخاستند اما تزار وادارشان کرد گلولۀ سربی بخورند. درست مانند ۹ ژانویۀ ۱۹۰۵ که عمله‌های استبداد مطلقه کارگرانی را که برای عدالت و بخشندگی به درگاه تزار رفته بودند به گلوله بستند، ۲۵ و ۲۶ فوریه هم کارگران گرسنه‌ای را که در اعتراض به گرسنگی و خودکامگی حاکم به خیابان‌ها ریخته بودند هدف گلوله قرار دادند.

رفقا! اینان مرتکب جرمی دهشتناک، بی‌رحمانه و هیولاوار شده‌اند. طی این روزهای خشم مردم و البته مجازات بی‌رحمانه‌شان، ما در برابر پلیس و مشتی سربازِ وفادار به تزار دست تنها بودیم. نتوانستیم در برابر ضرباتشان مقاومت کنیم یا برای حفظ یک جان، جان بگیریم. ما بی‌سلاح بودیم. مشت‌هایمان با خشمی بی‌رمق گره شده بود. ما را با شمشیر می‌زنند، اسب‌هایشان لگدمالمان می‌کنند و مردم بی‌دفاع با قلبی آکنده از نفرت از دشمن می‌گریزند.

رفقا! در این روزها طبقۀ کارگر روشن‌تر از پیش می‌دید که بدون سازمان‌های پرولتری نیرومند و قوی، یگان‌های دفاعی و حمایت ارتش از مردم، نخواهیم توانست دشمن و حکومت مطلقه را نابود کنیم. به همین ترتیب، طی این روزها آموختیم که سربازان، این برادران ما، همیشه از فرمان برادرکشی اطاعت نمی‌کنند. ما به قزاق‌هایی که پلیسِ سواره را از میدان زنامنسکایا تعقیب کردند درود می‌گوییم. ما به سربازان هنگ پاولوفسکی که به سوی واحدی از پلیس سواره در نزدیکی «کلیسای رستاخیر مسیح» تیراندازی کردند درود و سپاس می‌گوییم.

سربازان در شُرُف دیدن نور هستند. می‌فهمند که دشمن‌شان نه مردم ستمدیده و گرسنه که حکومت مطلقۀ تزار است. طی این روزهای دشوار برای کارگران، فقط بخشی از سربازان و دانشجویان و شهروندان از ما حمایت کردند. دومای دولتی که واقعاً نمایندۀ مردم نیست، به شکل جنایتکارانه‌ای سکوت پیشه کرده‌است. در حالی‌که حتی سنگ‌ هم فریاد کین‌خواهی سر می‌دهد، دومای دولتی در برابر فلاکت مردم کر و کور شده‌است.

رفقا! نه فقط ما را به خاک و خون می‌کشند، بلکه ما را به خیابان‌ها پرت می‌کنند تا از گرسنگی و حِرمان بمیریم. کارخانه‌های پوتیلوف و تِروبُوچنیه تعطیل شده‌اند. پنجاه هزار کارگر حتی از یک لقمه نان هم محروم شده‌اند!

رفقا! هرکس که هنوز اندک وجدانی دارد و برده یا خائن حقیر به آرمان کارگران نیست فراخوان ما را خواهد شنید و به ما خواهد پیوست تا یک‌صدا به جنگ بی‌رحمانۀ بین‌المللی اعتراض کنیم.

رفقا! فعالیت شهر را به تعلیق درآورید. بگذارید که کارخانه‌ها و کارگاه‌ها و چاپخانه‌ها معلق شوند. بگذارید که برق قطع شود. ما شما را به یک اعتصاب عمومی تهاجمی برای ضربه به حکومت استبداد مطلقه فرامی‌خوانیم. ما بلشویک‌ها و منشویک‌های سوسیال دمکرات‌ و سوسیال روِلوسیونرها، پرولتاریای پترزبورگ و همۀ روسیه را به سازماندهی و بسیج پرشور نیروهایمان فرامی‌خوانیم.

رفقا! در کارخانه‌ها کمیته‌های اعتصاب زیرزمینی سازمان دهید و بخش‌های مختلف را به یک‌دیگر متصل کنید. برای چاپخانه‌های زیرزمینی و تهیه سلاح منابع مالی جمع کنید. آماده شوید رفقا! ساعت مبارزۀ تعیین‌کننده نزدیک می‌شود. ما از ژنرال خابالوف {فرماندۀ واحد نظامی پتروگراد} که جرأت می‌کند ما را خائن خطاب کند ترسی نداریم. کارگران نیستند که به مردم خیانت می‌کنند، بلکه دغل‌کاران و قاتلانی هم‌چون سوخوملینوف‌ها {وزیر جنگ} و خابالوف‌ها هستند. دومای دولتی و لیبرال‌ها به مردم خیانت می‌کنند.

رفقا! خابالوف به ما فرمان می‌دهد که روز ۲۸ام سر کار برگردیم، اما ما شما را به مبارزه و به یک اعتصاب عمومی فرامی‌خوانیم!

شجاع باشید! همه برای یکی و یکی برای همه!

زنده باد اعتصاب عمومی سیاسی و اعتراضی!

هماره یاد آوریم برادران به خون‌افکندۀ خودمان را!

نابود باد جنگ!

نابود باد حکومت مطلقه!

زنده باد انقلاب!

زنده باد حکومت موقت انقلابی!

زنده باد مجلس مؤسسان!

زنده باد جمهوری دمکراتیک!

زنده باد همبستگی بین‌المللی پرولتاریا!

امتیازدهی

لينک کوتاه مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

+ 2 = 4