ویدیو: مروری بر کارنامۀ ۹ ماهۀ کارزار خیابان
مروری دو دقیقهای بر کارنامۀ ۹ ماهۀ کارزار «خیابان: تریبون زندانی سیاسی»
معرفی کارزار «خیابان: تریبون زندانی سیاسی»
۱- در شرایط سرمایهداری ناقصالخلقه و استبدادی ایران که تمامی حقوق دموکراتیک، ولو ابتداییترینشان، از سوی حکومت تمامیتخواه جمهوری اسلامی نقض میشوند، دفاع از زندانیان سیاسی، فارغ از اندیشه و مواضع، قاعدتاً باید نقطهای باشد که تمامی نیروهای مخالف حاکمیت را به یکدیگر پیوند میزند. با اینحال ماهیت طبقاتی جامعه و سیاست چنانکه انتظار میرود در اینجا خود را بروز میدهد و مانع از تحقق ایدهآل همین امر میشود. بدینترتیب در چنین کارزارهایی نیروهای راست (اعم از داخلی و امپریالیستی) و اصلاحطلب حکومتی به دلیل منابع وافر مالی و رسانهای تریبونها را انحصاراً در دست دارند و بدین ترتیب است که فیالمثل اعتصاب غذای یک چهرۀ اصلاحطلب اهمیتی به مراتب بیش از اعتصاب و اعتراضات چندصدنفرۀ کارگری مییابد. خصلت ماهیتاً استبدادی بورژوازی در عصر کنونی مانعِ آن میشود که کارزارهای معمولِ دفاع از زندانیان سیاسی، کارزارهایی از پایین، فراگیر و رادیکال و انعکاسدهندۀ صدای کسانی باشند که تریبونی ندارند. پروژههای چهرهسازی و رهبرسازی از بالا، چه از سوی جناحهای درونحکومتی و چه امپریالیسم هم بهعنوان یک فاکتور دیگر وارد معادله شدهاست و سعی میکند هر کارزار دفاعی را به زائدۀ این پروژههای ارتجاعی مبدل کند. در حالیکه کارگران زندانی، اقلیتهای قومی و مذهبی و غیره با آنکه در واقعیت از حیث کمی و کیفی تحت ستم بیشتری در این استبداد طبقاتی هستند اما صدایی به مراتب کمتر در اخبار و کارزارهای دفاعی پیدا میکنند. از همین روست که حتی وظیفۀ پیشبرد دفاع تمامعیار از حقوق دموکراتیک نیز بر دوش کمونیستهای انقلابی است و آنها هستند که باید پیشگامِ دفاع از تمامی زندانیان سیاسی و به طور اخص دفاع از نیروهای تحت ستمی باشند که تریبونی در دست ندارند.
کارزار «خیابان: تریبون زندانی سیاسی»، کارزاری حمایتی است که کمونیستها برای عقبراندن تاکتیکهای منفعلانه (همچون عریضهنویسی و طومارنویسی و اعتصاب غذای بیرون از زندان و تبِ شعارنویسیِ کف دست و سِلفیاندازیهای کنج خانه) به نفع روشهای آژیتاتوری فعالانهتر در دفاع از زندانیان سیاسی به کار میبرند. این کارزار با عطف به تحقق هدف پیش، در عین حال قادر خواهد بود رهبری مماشاتجو و سازشکار در مبارزۀ ضد استبدادی را به نفع هدایت مبارزۀ کارگری علیه سرمایهداری افشا کند و به عقب براند.
۲-رواج مبارزات خنثی و زرد در سطح مجازی این توهم را ایجاد میکند که گویی خبرپراکنی یا صدور بیانیههای اینترنتی و طومارنویسی میتواند جای آکسیونهای دفاعی متشکل، سازماندهی بر سر مطالبات و بهطور کل مبارزه در کف خیابان و محل کار را بگیرد. حال آنکه هدایت «اعتراض» به سطح اینترنت مادامیکه مابهازایی در دنیای واقعی نیابد، بیش از آنکه از سر ضرورت باشد، از سر رفع «عذاب وجدانِ» ناشی از بیعملی است. هدایت انرژی اعتراضی به سوی فضاهای مجازی و جایگزینی خبرپراکنی به جای سازماندهی در واقعیت، امری است که از یک معترض یک منفعل میسازد و این همان مطلوبِ جمهوری اسلامی است.
۳- کارزار «خیابان: تریبون زندانی سیاسی» و سایر کارزارهای دفاعی، متعلق به یک گروه نیستند. نه ما و نه هیچ گروه دیگری نمیتواند به تنهایی از عهدۀ وظیفهای که قاعدتاً باید یک «جنبش» آن را تحقق بخشد برآید. ما تنها میتوانیم پیشتازِ اجرای ایدهها و تاکتیکهایی باشیم که بنا به ارزیابی معتقدیم میتواند سهمی در پیشرَوی جنبش داشته باشد و سپس از سایرین بخواهیم در اتحاد عمل وارد چنین کارزارهایی بشوند و در صورت تمایل حتی با هویت مستقل خود چنین کارزارهایی را گسترش دهند و نهایتاً جنبش را تقویت کنند. واضح است که وجود یک ظرف واحد برای چنین اقداماتی خصلت پراکندۀ آنها را خنثی میکند و به تقویت کارزار و صدایش در کلیت جنبش منجر خواهد شد. کارزار «خیابان: تریبون زندانی سیاسی» چنین ظرفی است که ضمن اعلام دفاع از حقوق تمامی زندانیان سیاسی، وظیفهاش را انعکاس آن دسته از اقداماتی میداند که خیابانهای ایران را به تریبونی بیواسطه برای پیشروترین و محرومترین زندانیانِ بیصدا تبدیل میکند؛ یعنی تمامی آن زندانیانی که بالقوه یا بالفعل در صف مبارزۀ ضدسرمایهداری قرار دارند.
۴- این کارزارها هرگز نه یک هدف فیالنفسه که ابزاری برای تحقق یک هدف بزرگتر هستند. با تقویت کارزارهایی چون «خیابان: تریبون زندانی سیاسی» اولاً چنانکه گفته شد کمونیستها در پیشتازیِ دفاع از حقوق دموکراتیک قرار خواهند گرفت. ضمناً جای تاکتیکهای منفعلانهای را که استهلاکدهندۀ نیروی اعتراضی هستند، این بار روشهایی خواهد گرفت که با گذر از قانونیگرایی و فعالیتهای انحصاراً علنی، توازن قوای میان جنبش و حاکمیت استبدادی کنونی را به نفع اولی تغییر خواهد داد. تقویت جنبش و فشار از پایین که با ظهور اولین نشانههای عقبروی حاکمیت نسبت به وضعیت زندانیان سیاسی خود را نشان خواهد داد سبب کسب اعتماد به نفس و چرخش فضای مبارزاتی به نفع کمونیستها و جنبش عمومی ضدّ استبدادی و ضدّ سرمایهداری خواهد شد.
افراد و جمعهایی که در این فعالیتها درگیر میشوند، از قِبَل این اقدامات عملی به تجربیاتی دست خواهند یافت (مثل «اصول مخفیکاری در مبارزه» و «طریقۀ سازماندهی کارهای عملی» و …) که خود لازمه و پیششرط سازماندهی در سطحی بالاتر است که در افق پیشِ روی جنبش ضدّ استبدادی- ضدّ سرمایهداری قرار دارد. با تداوم و گسترش این فعالیتها قطعاً حوزههای دخالتگری این کارزار نیز از نام آن پیشی خواهد گرفت و شاهد روزی خواهیم بود که دامنۀ فعالیتهای حمایتی، فراتر از دفاع از زندانیان سیاسی و کارگران زندانی برود و به دیگر اعتراضات اجتماعی پیوند بخورد.
بنیانگذاران این کارزار، دست هر نیروی منفرد یا متشکلی را که مایل به همکاری در این کارزارِ عملی باشد، صمیمانه و رفیقانه میفشارند و چنانچه افرادی مایل به مشارکت در چنین فعالیتهای عملی در داخل کشور بودند، ما از هیچ راهی برای انتقال تجربه به آنان کوتاهی نخواهیم کرد و راه ارتباطی با ما همیشه به روی تمامی متحدین و علاقمندان باز خواهد بود.