انقلاب کارگری روسیه و آغاز فصل جدید رهایی جنسی
کارگر سوسیالیست / برگردان: آرام نوبخت
دوران تزار
سال ۱۹۱۷ روسیه شاهد انقلابی به دست کارگران بود که جامعه را دگرگون کرد؛ مناسبات جنسی نیز خود بخشی از این دگرگونی انقلابی بود.
در دورۀ حاکمیت استبداد مطلقۀ تزار، همجنسگرایی غیرقانونی به شمار میرفت و خطر مجازات دائماً مردان و زنان همجنسگرا را تهدید میکرد.
برای آنانهایی که مال و منالی داشتند، اوضاع و احوال بهتر و امنتر بود. زنان همجنسگرای متموّل میتوانستند در قهوهخانههای آنچنانی با هم ملاقات کنند و اقشار بالای جامعه قادر بودند روابطی امنتر و محتاطانهتر داشته باشند. در عوض اما مردان و زنان همجنسگرای طبقۀ کارگر اغلب فقط میتوانستند در روسپیخانهها با هم باشند.
ستم جنسی در تاروپود جامعۀ روسیه تنیده شده بود. علاوه بر غیرقانونی بودن همجنسگرایی، زنان بهعنوان کلفت و بردۀ خانگی هم استثمار میشدند.
انقلاب اکتبر
اما با انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ همجنسگرایی قانونی شد. حکومت شوروی ممنوعیتها و محدودیتهای حقوق مدنی و سیاسی را نظیر استخدام دولتی همجنسگرایان ملغا اعلام کرد. گئورگی چیچِرین که صراحتاً همجنسگرا بود، سال ۱۹۱۸ به مقام کمیسر امور خارجۀ خلق منصوب شد.
سال ۱۹۲۳ گریگوری باتکیس، از بلشویکهای برجسته، گزارشی را با عنوان «انقلاب جنسی در روسیه» منتشر کرد که در آن همجنسگرایی را امری «کاملاً طبیعی» اعلام میکرد.
در این گزارش توضیح داده میشد قوانین شوروی «زین پس عدم مداخلۀ مطلق دولت و جامعه را در روابط جنسی اعلام میدارند، مشروط به آنکه موجب آسیب به هیچکس نباشد و به حریم هیچکس تعدی نکند».
پیوند دو زن که پیش از انقلاب با یکدیگر مخفیانه ازدواج کرده بودند، اکنون به رسمیت شناخته میشد. اینک مردم بدون ترس از مجازات دولتی از یک آزادی جنسی جدید برخوردار بودند و زندگیشان به طور قابلتوجهی متحول شد. هنوز بحثها و جدلهایی دربارۀ همجنسگرایی وجود داشت. ولی روسیۀ انقلابی دههها از زمان خودش جلوتر بود. روسیه در آن مقطع فرسنگها از تبعیض و آزارهای کُشندهای که این روزها نسبت به دگرباشان اعمال میشوند فاصله داشت.
عروج ضدّانقلاب استالینیستی
با عقب نشستن انقلاب، رهایی جنسی که ثمرۀ انقلاب بود نیز دستخوش عقبگرد شد. بلشویکها سخت مشغول خنثی کردن تلاش طبقۀ حاکم قدیم و قدرتهای امپریالیستی برای تسخیر روسیه بودند. جنگ داخلی تلفات سنگینی را بر طبقۀ کارگر تحمیل کرد و همین امر بنیانهای ساختمان سوسیالیسم را تحلیل بُرد.
استالین از درون ضدّانقلابی را ترتیب داد و با بهرهگیری از قدرت دولتی، مسیر حرکت به سوی سوسیالیسم را بست. از دست رفتن انقلاب به شدت حس میشد. تا جایی که به سرمایهداری برمیگردد، تبعیض جنسی و هوموفوبیا همراه با نهادِ خانوادۀ هستهای همگی از اجزای کنترل طبقۀ کارگرند. اما در این مورد رژیم استالینیستی هم مستثنا نبود.
زنان دوباره به کار بیمواجب خانگی واداشته شدند. همجنسگرایی مجدداً در سال ۱۹۳۳ عملی مجرمانه محسوب شد. سال ۱۹۳۴ مجازات پنج سال کار شاق برای مردان همجنسگرای روسیه درنظر گرفته شد. همجنسگرایی تا سال ۱۹۹۳ همچنان یک عمل مجرمانۀ جدی به حساب میآمد و همین امروز در روسیه نیز سرکوب همجنسگرایان بسیار فراگیر و شایع است.
سوسیالیسم و رهایی از ستم جنسی
اما درست یک قرن پیش بود که جهشی بزرگ روبه جلو برای دگرباشان و رهایی جنسی رخ داد. تصادفی نیست که چنین چیزی در دورۀ خیزش بزرگ کارگران رخ داد. همانطور که لنین نوشت «انقلابها فستیوال ستمدیدگان و استثمارشدگان هستند». بلشویکها درک میکردند که رهایی جنسی و سوسیالیسم پیوندی ناگسستنی با هم دارند.
کارگران برای اتحاد در برابر حاکمان، باید با تمامی اشکال ستم برخورد کنند. وقتی مردم عادی کنترل زندگیشان را به دست میگیرند جامعهای بدون ستم ممکن میشود. دستاوردهایی که سال ۱۹۱۷ رقم خوردند، نشان میدهند که رهایی از ستم ممکن است، اما تنها با انقلاب سوسیالیستی.
۴ ژوئیۀ ۲۰۱۷