ثروت ۱۰۰ میلیاردی جِف بِزوس: نمونه‌ای موردی برای سلب مالکیت

زمان تقریبی مطالعه متن ۵ دقیقه
اریک لاندن / برگردان: آرام نوبخت

با صعود ارزش سهام آمازون به دنبال «جمعۀ سیاه»، ثروت جف بزوس، رئیس این شرکت، از مرز ۱۰۰ میلیارد دلار گذشت و او را ۱۰ میلیارد دلار ثروتمندتر از دومین مرد ثروتمند جهان- یعنی بیل گیس، مدیرعامل شرکت مایکروسافت- کرد.

عروج این مردِ ۱۰۰ میلیارد دلاری شاخص دیگری است از رشد بی‌سابقۀ نابرابری اجتماعی در سطح جهانی. ثروت بزوس به قدری است که نمی‌توانست حتی در مخیلۀ دزدان سرگردنۀ قرن ۱۹ امریکا هم بگنجد.

ماه نوامبر «مؤسسۀ مطالعات سیاست‌گذاری» اعلام کرد که سه تن از ثروتمندترین‌های امریکا به اندازۀ نیمۀ فقیر این کشور ثروت در اختیار دارند. اما به یُمن عروج بزوس این مطالعه دیگر کهنه شده، چون از زمان انتشار آن بزوس ثروتش را تقریباً ۲۰ میلیارد دلار افزایش داده‌است. در سطح جهانی ۵ تن از ثروتمندترین میلیاردرها به اندازۀ نیمی از جمعیت جهان یعنی تقریباً معادل با ۳.۵ میلیارد نفر ثروت دارند.

بزوس ثروت خود را از قِبَل استثمار یک نیروی کار بین‌المللی ۳۰۰ هزار نفره به چنگ آورده‌است. دستمزد کارگران آمازون از رقم ناچیز ماهانه ۲۳۳ دلار در هند تا به طور متوسط ساعتی ۱۲ دلار و ۴۰ سنت در امریکا متغیر است. این کارگران مجبورند ساعت‌های طولانی با کم‌ترین تمهیدات ایمنی، مزایای بسیار پایین و اغلب در مناصب موقت یا اصطلاحاً «منعطف» کار کنند.

ماه سپتامبر وقتی فیلیپ تریِ ۵۹ ساله در یکی از مراکز آمازون در نزدیکی ایندیاناپلیس حین کار زیر ماشین فورک‌لیفت لِه شد، وزارت کار اعلام کرد که شاید این شرکت وادار شود ۲۸ هزار دلار جریمه بپردازد. حال آن‌که آمازون هر دقیقه شاهد چنین سوانحی است.

آمازون در ازای ساخت و راه‌اندازی انبارهای خود، میلیاردها دلار معافیت مالیاتی و کمک بلاعوض از حکومت‌ها طلب می‌کند. آمازون در واقع همان «شهرک‌های کارخانه‌ای» اواخر قرون نوزدهم را بازگردانده‌ و بیش از ۲۰۰ شهر امریکا را به رقابت واداشته تا برای راه‌اندازی مراکز دوم این شرکت کمک‌های بلاعوض دست‌ودل‌بازانه پرداخت کنند. مثلاً شیکاگو ۲.۲۵ میلیارد دلار در قالب یک «بستۀ انگیزشی» به آمازون پیشنهاد داده یا شورای شهر «استون کِرِست» واقع در ایالت جورجیا اعلام کرده که چنان‌چه این شرکت مرکز دوم خود را در این شهر افتتاح کند، ضمن تغییر نام خود به «آمازون»، بزوس را به‌ مقام «شهردار مادام‌العمر» شهر منصوب خواهد کرد.

بزوس شرکت خود را به ارگان شبه‌رسمی دستگاه نظامی و اطلاعاتی امریکا مبدل کرده‌است. درست در همین ماه آمازون و سی‌آی‌ای از راه‌اندازی یک سیستم ابری جدید موسوم به «منطقۀ محرمانه» (Secret Region) پرده برداشتند؛ با ایجاد این شبکۀ ابری، آمازون برای سی‌آی‌ای و آژانس امنیت ملی و وزارت دفاع و سایر نهادهای نظامی و اطلاعاتی نقش دیتا هاست را ایفا خواهد کرد.

سخنگوی سی‌آی‌ای اخیراً قراردادِ ۶۰۰ میلیاردیِ سال ۲۰۱۳ میان آمازون و حکومت را «بهترین تصمیم تا به الآن» خواند. اوایل ماه نوامبر نیز سنا یک لایحۀ ۷۰۰ میلیارد دلاری هزینه‌های نظامی را تصویب کرد که بخشی از آن شامل اصلاحیۀ «پورتال تجارت الکترونیکی» می‌شد. به موجب این اصلاحیه آمازون خواهد توانست کامپیوتر و میز و صندلی و لوازم اداری ارگان‌های نظامی و امنیتی را تأمین کند.

بزوس از ثروت ۱۰۰ میلیاردی خود به عنوان اهرمی برای اعمال نفوذ در دالان‌های قدرت استفاده کرده‌است. آمازون تنها امسال بیش از ۹.۶ میلیون دلار صرف لابی‌گری با حکومت فدرال کرده‌است. بزوس بعد از خرید «واشنگتن پُست» در سال ۲۰۱۳ از صفحات این نشریه برای تبلیغ دمکرات‌ها بهره برده‌است. «واشنگتن پُست» با زمام‌داری بزوس به طلایه‌دار کارزار ضدّ روسی مبدل شده. نوامبر سال ۲۰۱۶ بود که این نشریه فهرست گروه موسوم به «PropOrNot» را منتشر کرد؛ این فهرست ساختگی شامل نام آژانس‌های خبری به‌اصطلاح «مبلغ روسیه» هستند که از قضا شامل وب‌سایت‌های چپ هم می‌شود.

در شرایطی که بزوس با همدستی ارگان‌های نظامی و امنیتی به دارایی‌های شخصی خود می‌افزاید، نیازهای مادی شمار هرچه بیش‌تری از مردم بدون پاسخ رها به حال خود رها می‌شوند.

سازمان ملل تخمین می‌زند که حل معضل گرسنگی جهانی با تهیۀ غذا برای ۸۶۲ میلیون انسان در سال، ۳۰ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت. سازمان بهداشت جهانی ادعا می‌کند که برای به نصف رساندن تعداد افرادی که به آب آشامیدنی سالم دسترسی ندارند، تنها ۱۱ میلیارد دلار کفایت می‌کند. یکی دیگر از مطالعات سازمان ملل نشان می‌دهد که برای آموزش کودکانی که مدرسه نمی‌روند ۲۶ میلیارد دلار نیاز است.

«مؤسسۀ گوت‌ماکر» تخمین می‌زند که با ۱۳ میلیارد دلار می‌توان به همۀ مادران جهان مراقبت‌های پیش و پس از زایمان را ارائه داد. تهیۀ سرپناه برای هر یک از ۱۵۰ هزار انسانی که هر شب در امریکا بدون سقفی بالای سر خود می‌خوابند ۱۳ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت. هزینۀ جلوگیری از مرگ و میر ناشی از مالاریا سالانه ۶ میلیارد دلار خواهد بود.

کلّ هزینۀ لازم برای این تغییرات اساسی تقریباً ۹۷ میلیارد دلار خواهد بود.

انباشت چنین ثروت هنگفتی گواهی است بر این‌که شرایط برای دگرگونی سوسیالیستی جهان در موقعیت کنونی فراهم است.

فردریش انگلس سال ۱۸۸۰ در اثر «سوسیالیسم علمی و تخیلی» نوشت که برای سوسیالیست‌ها، الغای طبقات یک رؤیای تخیلی نیست. بلکه در عوض سوسیالیست‌ها «توسعۀ تولید تا بدان درجه‌ای را مفروض می‌گیرند که در آن تصاحب ابزار تولید و محصولات و همراه آن سلطۀ سیاسی به دست یک طبقۀ خاص اجتماعی، نه فقط زائد که به لحاظ اقتصادی و سیاسی و معنوی مانع توسعه شده باشد».

انگلس در همان اثر ادامه داد: «تملک اجتماعی ابزار تولید نه فقط محدودیت‌های تصنعی کنونی در تولید را لغو می‌کند، بلکه همچنین اتلاف و غارت بی‌چون‌وچرای نیروهای مولد و محصولات را که در حال حاضر ملازمان اجتناب‌ناپذیر تولید هستند و در هنگام بحران‌ها به اوج خود می‌رسند، پایان می‌دهد. علاوه بر این تملک اجتماعی ابزار تولید باعث خواهد شد که با پایان یافتنِ اسرافِ احمقانۀ طبقات حاکم امروزی و نمایندگان سیاسی‌شان، انبوهی از ابزار تولید و محصولات برای جامعه به طور کامل آزاد شوند. امکان تأمین معاش برای هر عضو جامعه به واسطۀ اجتماعی کردن ابزار تولید- تأمین معاشی چنان‌که نه تنها از لحاظ مادی و روبه‌روز کامل‌تر شود، بلکه ضامنِ فعالیت و تکامل آزادِ استعدادهای فیزیکی و ذهنیِ همه باشد- هم‌اکنون برای نخستین بار فراهم است. این امکان اکنون وجود دارد».

این امکان به مراتب امروز بیش‌تر است. پیشرفت‌های تکنولوژیک یک ربع قرن گذشته و ادغام بین‌المللی اقتصاد جهانی به سلاح‌هایی در دست ابرشرکت‌های غول‌پیکری مبدل شده‌اند که دنیا و حکومت‌هایش را در کنترل خود دارند. از یک سو مالکیت خصوصی این ابرشرکت‌ها باعث تسهیل تمرکز ثروت می‌شود و از سوی دیگر تضاد میان خصلت جهانی اقتصاد دنیا و نظام دولت-ملت‌ها همه‌جا دارد خود را به شکل جنگ و استبداد و رانده شدن میلیون‌ها پناهنده از خانه‌هایشان بروز می‌دهد.

در عوض این ابرشرکت‌های مهم دنیا باید تحت کنترل اجتماعی بین‌المللی درآیند تا از آن پس به دست خودِ کارگران و برای رفع نیازهای اجتماعی به طور دمکراتیک سازمان بیابند.

ثروت عظیم الیگارشی مالی که در مالکیت ابرشرکت‌های عظیم خود را نشان می‌دهد، باید تصاحب و سلب مالکیت شود و در عین حال تکنولوژی‌های پیچیده و زنجیره‌های عرضه و سیستم‌های پیشرفتۀ حمل‌ونقل باید به طور سازمان‌یافته و برنامه‌ریزی‌شده ادغام شوند تا به این ترتیب نیروی آنارشیِ اقتصاد جهانی مهار و کمیابی مادّی محو شود.

آمازون یک نمونۀ برجسته است. خطوط عرضه و سیستم‌های تحویل کالا می‌توانند اجناس را در سراسر دنیا توزیع کنند؛ آب و غذا و دارو را از هر تولیدکننده‌ای بنا به توانایی‌اش بگیرند و به هر مصرف‌کننده‌ای بنا به نیازش بدهند.

قدرت محاسباتی بسیار پیچیده‌ای که شرکت‌های تکنولوژی برای سانسور و تهیۀ فهرست سیاه از اپوزیسیون سیاسی استفاده می‌کنند می‌تواند در عوض برای تحلیل لجستیک عملیات نجات و بازسازی در مناطق بحران‌زده ماند هیوستن و پورتو ریکو استفاده شود. پهبادهایی که در میدان‌های جنگ کاربرد دارند می‌توانند اوراق شوند و در عوض برای توزیع تدارکات ساخت مدارس و موزه و کتابخانه و تئاتر بازسازی شوند. خدمات اینترنتی می‌تواند به هیچ هزینه‌ای در اختیار کلّ دنیا باشد.

طبقۀ حاکم و همۀ نهادهای هیئت حاکمۀ سیاسی تا آخرین نفس در برابر هرگونه تلاش برای خلع ید و سلب مالکیت از ثروت‌شان ایستاده‌اند. بنابراین آن‌چه نیاز داریم، عبارت است از بسیج طبقۀ کارگر در مبارزۀ سیاسی علیه دولت و نظام اقتصادی-اجتماعی سرمایه‌داری و برای سوسیالیسم.

۲۷ نوامبر ۲۰۱۷

امتیازدهی

لينک کوتاه مطلب:

آرام نوبخت

از بنیان‌گذاران «گرایش بلشویک لنینیست‌های ایران» و ساکن انگلستان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

76 + = 84