اعتصاب عمومی
لئون تروتسکی، مه ۱۹۲۶
برگردان: آرام نوبخت
رفقا، در همین حال که با شما صحبت می کنم، معدنچیان بریتانیا مشغول اعصاب هستند. اعتصاب عمومی خفه شده است، اما معدنچیان به اعتصاب ادامه می دهند. تردیدی نیست که این اعتصاب معدنچیان، در دلِ خود عناصر بالقوه انقلابی جدیدی دارد. اما نتیجه هر چه باشد، مبارزۀ معدنچیان، مبارزۀ طبقۀ کارگر جهان و از این رو مبارزۀ ما نیز هست. از اعتصاب عمومی هیچ عقبگردی وجود ندارد. بیجا نخواهد بود که در این نشست به یک واقعیت ظاهراً کوچک، اما معنادار، اشاره کنم: اهمیت اعتصاب، خود را در ایجاد پدیده هایی مانند شکل گیری روزنامه های دیواری و کارگر-روزنامه نگاران در میان طبقۀ کارگر بریتانیا نشان داد. روزنامۀ دیواری در بریتانیا! هیچ کسی تا قبل از اعتصاب خوابِ چنین چیزی را هم نمی دید، اما دو یا سه هفته بعد روزنامه های دیواری در این جا ظاهر شدند. یک اعتصاب عمومی شکل گرفته، هیچ روزنامه ای در کار نیست، کارگران نیازمند ارتباطات هستند و این گونه است که روزنامۀ دیواری از راه می رسد.
اعتصاب عمومی آن قدر به دست سرمایه داران خفه نشد که به دست رهبران خائن و پیمان شکن شد. اعتصاب معدنچیان ادامه دارد و اگر علائم گمراه کننده نباشند، این اعتصاب تند و تیز خواهد بود. بریتانیا وارد یک دوره از شوک های انقلابی طولانی مدت شده است. البته وقفه ها و رخوت هایی هم وجود خواهد داشت. اما «تایمز» نخواهد توانست به زندگی صلح آمیز و کامیابی که مایل است بازگردد.
خیزش عظیمی که در ایام اعتصاب عمومی بریتانیا در این کشور تجربه شد، نمایشی حقیقتاً عظیم از پیوندهای بسیار نزدیکی بود که توده های کارگرِ اتحاد شوروی ما را با زندگی و مبارزۀ پرولتاریای بریتانیا و طبقۀ کارگر در کلیت خود وصل می کند.
وقتی کارگران ما پول جمع آوری کردند و اتحادیه های کارگری این پول را به دست اعتصاب کنندگان رساندند، مطبوعات بورژوازی بریتانیا نوشتند که روس ها از زاویۀ میهن پرستی مشغول حمایت از اعتصاب هستند، تا اقتصاد بریتانیا را متلاشی کنند. عجیب است که چند هفته قبل از اعتصاب، برتراند راسل، این شِبه سوسیالیست بریتانیایی، نوشت که مواضع و توصیه های بلشویک ها دربارۀ تحولات انقلابی بریتانیا را میهن پرستی آن ها دیکته می کند. یعنی روس ها می خواهند بریتانیا را به یک قیام مسلحانه بکشانند و برای تقویت جایگاه خود، سقوط بریتانیا را رقم بزنند.
این حضرات فراموش می کنند که سال ۱۹۱۷، «آرتور هندرسن»، یک شِبه سوسیالیست بریتانیایی و از رهبران ادعایی ولی خائنین واقعی اعتصاب عمومی اخیر، در پتروگراد نزد ما آمد. چیزی که به ما گفت، کم و بیش به این شکل بود: «بلشویک ها، خائن به روسیه هستند. آن ها به امپریالیسم آلمان خدمت می کنند. حتی یک قطره خون احساس سالم ملی یا میهن پرستی در رگ آن ها نیست. منشویک ها و سوسیال روُلوسیونرها، میهن پرست هایی هستند که از مبارزه برای استقلال ملی و دمکراسی دفاع می کنند».
بنابراین او صدای سوسیالیسم رسمی بریتانیا را در سال ۱۹۱۷، در حساس ترین لحظه ای که بلشویک ها مشغول نبرد با جنگ امریالیستی بودند، به ما رساند. اما اکنون هنگامی که کمینترن همان اصول و روش ها را در خاک بریتانیا می کارد، وقتی مسیر عینی رویدادها و موقعیت اقتصاد بریتانیا و رشد تضادها و وضعیت درماندۀ پرولتاریای بریتانیا در سرمایه داری منحط را منعکس می کند، زمانی که همۀ این شرایط به همین ترتیب روش های بلشویک ها را در خاک بریتانیا می کارند، آن وقت همان آقای هندرسن، همراه با «دِیلی مِیل» از یک سو و راسل از سوی دیگر، دیگر نمی گویند که بلشویک ها نسبت به کشور خود خائن و فرصت طلب هستند. خیر، او می گوید: «بلشویک ها میهن پرست های حیله گری هستند، آن ها به ایدۀ ملی روسیۀ بزرگ خدمت می کنند، آرزو دارند همان سیاست تزار را ادامه دهند و قدرت بریتانیای کهن را تضعیف کنند». این حضرات سنگ اندازی می کنند، دروغ می گویند و بعد نظرات شان را به کل تغییر می دهند. ما همانی که بودیم باقی می مانیم. چه آقایان «هندرسن»ها ما را خائن به روسیه بنامند و چه تشنۀ خون ترین میهن پرستان روس، برای ما اهمیتی ندارد. ما همانی که بودیم، بوده ایم، هستیم و خواهیم بود. اگر ما میهن پرست هستیم، در آن صورت نسبت به کلّ طبقۀ کارگر، از جمله کارگران بریتانیا، و نسبت به انقلاب پرولتری جهانی میهن پرست هستیم!
از سخنرانی کنفرانس سراسری کارگران کشاورز روسیه، ۲۸ ژوئن ۱۹۲۶ (برای برابری، علیه بروکراتیسم، برای سوسیالیسم!)
https://www.marxists.org/