زیکا، نابرابری اجتماعی و سرمایه‌داری

زمان تقریبی مطالعه متن ۵ دقیقه
بیل فان آوکن / برگردان: آرام نوبخت

روز چهارشنبه «مرکز کنترل و پیشگیری بیماری امریکا» اعلام کرد که شواهدی کافی در تأیید این نظر یافته است که ویروس «زیکا»، به عنوان ویرسی که هم­چون حریق علفزار در سرتاسر قارۀ امریکا پخش شده، منجر به بیماری «میکروسفالی» می شود؛ «میکروسفالی» یک اختلال مخرب در نوزادان است که باعث می شود اطفال به دلیل ناتوانی مغز از رشد و تکامل مناسب، جمجمه هایی کوچک تر از حدّ طبیعی داشته باشند.

یافته های این مرکز که در «مجلۀ پزشکی نیو اینگلند» منتشر شد، بلافاصله از پی این هشدار مقامات حوزۀ بهداشت و سلامت امریکا می آمد که خطر این ویرس به مراتب عظیم تر از آن چیزی است که ابتدا پیش­بینی می شده.

دکتر «آن شوکِت»، قائم مقام مدیر این نهاد، گفت: «از هر منظر که نگاه کنیم این ویروس به نظر ترسناک تر از آن چیزی است که در ابتدا گمان می بردیم:». بنا به توضیح او، «آئدس ایجیپتی»، گونه ای از پشه که ناقل این ویروس و همین طور بیمارهای دیگری مانند «تب دنگی»، «چیکونگونیا» و «ویروس نیل غربی» است، در ۳۰ ایالت امریکا و نه ۱۲ ایالت که در ابتدا گمان می رفت، وجود دارد.

او افزود که در «پورتو ریکو»، این قلمروی نیمه مستعمرۀ امریکا، شمار ابتلا به ویروس زیکا شاید به مرز صدها هزار نفر برسد و از این تعداد صدها مورد مربوط به نوزادان باشد.

در خود قارۀ امریکا نیز ۷۰۰ مورد ابتلا به ویروس زیکا از هفتۀ گذشته گزارش شده است که این رقم شامل ۶۹ زن باردار می شود.

زیکا یک تهدید جهانی برای سلامت عمومی به شمار می رود. طی همین هفته، برزیل، به عنوان کانون شیوع زیکا، اعلام کرد که ۱ هزار و ۱۱۳ مورد میکروسفالی را تأیید می کند که گمان می رود اکثراً به دلیل تماس مادران با این ویروس در دورۀ بارداری بوده باشد. بحران هایی در ابعاد مشابه در انتظار کشورهای بسیاری در امریکای لاتین هستند. «سازمان بهداشت جهانی»، ۳ الی ۴ میلیون مورد ابتلای جدید به ویروس را در سرتاسر این نیمکره پیش­بینی کرده است.

این ویروس هم­چنین به اختلالات نورولوژیک حاد در بزرگسالان نیز ارتباط داده شده است.

کنگرۀ امریکا در مواجهه با این بحران، درخواست تقریباً ۲ میلیارد دلار را برای مقابله با بحران زیکا رد کرده است. حکومت اوباما بدون اختصاص هرگونه بودجۀ جدید، از محلّ بودجه هایی که سابقاً به مبارزه با شیوع ویروس ابولا در سال ۲۰۱۴ اختصاص داده شده بودند (بیماری ای که با در نوردیدن آفریقای غربی، جان بالغ بر ۱۱ هزار نفر را گرفت)، ۵۸۹ میلیون دلار را بالا کشیده است.

همین کنگره برای تصویب صدها میلیارد دلار هزینۀ نظامی هیچ مشکلی نداشت. ۲ میلیارد دلاری که برای زیکا پیشنهاد شده بود، معادل است با رقم هزینه شده برای خرید یک واحد زیردریای هسته ای کلاس ویرجینیا یا بمب افکن رادار گریز. با این حال ظاهراً پول بیش­تری در کار نیست که به محافظت از مادران، اطفال و سایرین از پیامدهای تراژیک ویروس زیکا اختصاص داده شود.

این بی اعتنایی جنایتکارانۀ کنگرۀ امریکا نسبت به گسترش ویروس زیکا، در حکم کیفرخواستی علیه نه فقط رهبری جمهوری خواه آن، که همین طور کل نظام اجتماعی است که نیازهای حیاتی بشریت را تابع سود و انباشت سرمایۀ یک الیگارشی انگشت شمار می کند.

ناتوانی حکومت امریکا از واکنش به این بحران سلامت عمومی، یک پایۀ طبقاتی عمیق دارد. ویروس زیکا اساساً بیماری ای است که ریشه در فقر و نابرابری اجتماعی دارد.

کانون شیوع زیکا، شمال شرقی برزیل بود، فقیرترین منطقۀ کشور، جایی که ۳۵ میلیون نفر فاقد آب جاری و بالغ بر ۱۰۰ میلیون نفر فاقد دسترسی به سیستم فاضلاب هستند. میلیون ها نفر دیگر در «فاولا»ها، زاغه های فقیر حومه، زندگی می کنند، جایی که جمع آوری دائمی زباله وجود خارجی ندارد. همۀ این عوامل برای زاد و ولد پشه های ناقل ویروس و همین طور سایر بیماری های مرگبار ایده آل هستند. با فروغلتیدن اقتصاد برزیل به بدترین بحران از زمان بحران بزرگ دهۀ ۱۹۳۰، شرایط تنها وخیم تر شده است.

پیش­بینی های خودبسنده مبنی بر این که گسترش ویروس تهدیدی مشابهی برای جمعیت امریکا نخواهد بود، عامدانه فراموش می کند که بخش های زیادی از جمعیت امریکا نیز در شرایط فقر، بدون مسکن کافی، خدمات اجتماعی یا بهداشت و درمان کافی زندگی می کنند.

چنین گفته ای به روشنی در پورتو ریکو صحت دارد، جایی که نیمی از مردم پایین تر از خط فقر زندگی می کنند. هم­چنین این گفته در بخش های وسیعی از امریکای جنوبی مصداق دارد، جایی که خطر شیوع ویروس زیکا از همه جا بیش­تر است، از جمله شهرهایی نظیر میامی، اورلاندو، نیو اورلیانز و هیوستن.

هفتۀ پیش «پیتر هوتز»، سرپرست مدرسۀ ملی بیماری های استوایی کالج پزشکی بیلور، در ستونی مندرج در«نیویورک تایمز» نوشت: «این می تواند فاجعه ای باشد که طوفان کاترینا یا سایر فلاکت هایی را که به شکل بی قواره ای بر فقرا اثر می گذارند، به رقابت بگیرد».

این مقایسه بجا است. آن چه که با طوفان کاترینا افشا شد، نه صرفاً بی کفایتی و بی اعتنایی حکومت در مواجهه با یک فاجعۀ بسیار قابل پیش­بینی، بلکه پیامد وحشتناک دهه ها وخامت و فراموشی زیرساخت های اجتماعی و ازهم دریدن برنامه های اجتماعی توده های وسیع مردم برای غنی ساختن بیش­تر الیگارشی مالی و شرکت های حاکم بود.

حملات مشابهی علیه نظام بهداشت و درمان عمومی از طریق دهه ها کاستن از بودجه صورت گرفته است. این فرایند در «اوباماکر» به اوج خود رسیده که جزئی از یک استراتژی محاسبه شده برای سازماندهی دوبارۀ بهداشت و درمان مطابق با خطوط طبقاتی است، در حالی که سودآوری شرکت های های بزرگ داروسازی و شرکت های بیمه و زنجیره بیمارستان ها را تسهیل می کند.

در بین تعدادی از ابتکارات عمل تاکنونی اعلام شدۀ حکومت اوباما و کنگره در ارتباط با زیکا، یک برنامۀ تشویقی برای شرکت های دارویی به چشم می خورد که با بازبینی برخی قوانین و مقررات، به آن ها اجازه می دهد در ازای مطالعۀ بیماری های عفونی «غیرسودآور» نظیر زیکا، بتوانند با سهولت بیش­تری پرمنفعت ترین داروهای جدید خود را وارد بازار کنند. با وجود آن که مقامات حوزۀ بهداشت و درمان عمومی خواهان این شده اند که کلیۀ اطلاعات مرتبط با چنین تغییر و تحولاتی به اشتراک گذارده شوند، اما شرکت های بزرگ علائمی دال بر پذیرش این درخواست را از خود نشان نداده اند.

درست همان طور که شیوع ابولا با شیوع زیکا دنبال شده است، اپیدمی های ویرانگر بیش­تر اجتناب ناپذیر هستند، و با در نظر داشتن مسافرت های جهانی، این ایپدمی ها در سراسر جهان پخش خواهند شد. تنها با یک تلاش هماهنگ شدۀ بین المللی با اتکا به منابع مورد نیاز برای نه فقط توسعۀ سریع و جهانی کردن دسترسی به واکسن های این طاعون هاd جدید، که همین طور برای ریشه کن ساختن شرایط فقر و ستمی که شیوع این بیماری ها را امکان پذیر می سازند، می توان به مقابله با این اپیدمی ها برخاست.

اما بر سر راه این تلاش مبرم، نظام سرمایه داری ورشکسته قرار دارد، نظامی که تمامی دغدغه های اجتماعی، از جمله بهداشت و درمان را تابع سود شرکت ها و رقابت های تلخ تر میان سرمایه داران دولت-ملت های مختلف می کند.

این ادعا که منابعی وجود ندارند، یک دروغ است. کوهی از ثروت های انباشته در دستان ۲۰ ابرثروتمند امریکایی که بیش از ۵۰ درصد پایینی جمعیت امریکا ثروت دارند، می توانست بارها بار جوابگوی چنین تغییرات ضروری باشد.

مقابله با بحران هایی نظیر شیوع ابولا و زیکا اساساً یک مسألۀ سیاسی است. این مستلزم مبارزۀ طبقۀ کارگر در سطح جهانی برای بازسازماندهی جامعه بر بنیان سوسیالیستی برای رفع نیازهای اجتماعی است و نه سود خصوصی.

۱۵ آوریل ۲۰۱۶

امتیازدهی

لينک کوتاه مطلب:

آرام نوبخت

از بنیان‌گذاران «گرایش بلشویک لنینیست‌های ایران» و ساکن انگلستان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

86 + = 92