بحث فیسبوک در مورد یونان

زمان تقریبی مطالعه متن ۳ دقیقه
وضع رقت انگیز “حکک” درست زمانی از عمق به سطح می آید و زننده می شود که در بزنگاه های تاریخی بخواهد یک موضع رسمی و مشخص بگیرد. مجید آذری که بنا به سنت این حزب همواره با مقولاتی گل و گشاد مانند “چپ جامعه” بازی می کند، نشان داد که دفاع یا عدم دفاع خود از یک حزب مانند سیریزا را نه در قدم اول بر مبنای “برنامه” آن حزب، بلکه بر گفته های رهبران آن متکی می کند. سهل است که نماینده راست ترین جناح سرمایه داری هم زیر پوشش نقد به سرمایه داری و لفاظی های چپ پنهان شود، و این حکک به راحتی با همین عناوین کلی تقویت “چپ جامعه” پشت سر آن قرار گیرد (بی دلیل نبود که حمید تقوایی هم از موسوی تاجایی دفاع می کرد که مقابل خامنه ای باشد!). اصولا ماهیت و مقصد حکک کوچکترین تفاوتی با حزب سیریزا ندارد، چرا که هر دو تعیین تکلیف با دولت سرمایه داری را کنار گذاشته اند و تنها به دنبال تشکیل (یا شرکت در) یک حکومت ائتلافی بورژوازی هستند. از تحلیل های آذری که می تواند از سوی هر رهگذری در خیابان هم گفته شود بگذریم، منتها او با ترفندهای همیشگی به ارث برده از حکک می گوید “حالا به هر دلیل آن ها این را انتخاب نکرده اند”. اولا آن چه رخ داد “نه به هر دلیل”، بلکه به دلیل خصلت طبقاتی سیریزا بود که به طور مشخص بخش هایی از بورژوازی یونان، اقشار مرفه طبقه متوسط و سرمایه داری اتحادیه اروپا را نمایندگی می کند. ثانیا، مجید آذری به گونه ای از “حالا” صحبت می کند که گویی به تازگی شاهد یک چرخش به راست از سوی سیریزا بوده ایم.

معلوم نیست وقتی سیریزا از همان آغاز و برای کسب رأی در پارلمان و تشکیل حکومت، با حزب راست گرا، ضد مهاجر و بیگانه ستیز “یونانی های مستقل” وارد ائتلاف شد و برخی از رهبران آن (از جمله وزیر دفاع کنونی) را در مناصب کلیدی قرار داد، موضع ایشان چه بود؟

زمانی که سیریزا تنها چند هفته بعد از پیروزی انتخابات ژانویه، در ماه فوریه “تفاهمنامه” ای را ادامه داد که به موجب آن تمام سیاست های ریاضتی حکومت های سابق احزاب منفور دمکراسی نوین و پاسوک ادامه می یافت و در بحبوحه خشم مردم بابت اولین خیانت آشکار سیریزا، ایشان چه نقدی داشت؟

زمانی که یانیس واروفاکیس، وزیر مالیه یونان، به صراحت از آغاز و در آن متن “اعترافنامه” اش به عنوان یک به اصطلاح “مارکسیست دمدمی مزاج” صحبت از “حفظ سرمایه داری از شرّ خودش” کرد، مجید آذری کجا بود؟

زمانی که سیپراس از زمان روی کار آمدن به طور سیستماتیک با نگاه رو به بالا، وقت و انرژی فراوانی را برای توافق با رهبران اتحادیه اروپا، از جمله شخص مرکل، صرف می کرد، حکک متبوع آقای آذری دقیقاً چه انتقاد مشخصی به این رویکرد داشت؟

وقتی از زمان پیروزی انتخابات ژانویه تا همین رفراندوم اخیر سیریزا با زیر پا گذاشتن یک به یک “خطوط قرمز” خود، حتی صندوق های بازنشستگی را برای پرداخت بدهی خود تاراج کرد و درست زمانی که منابع مالی اش ته کشید و بانک هایش در آستانه ورشکستگی و سقوط قرار گرفت اقدام به خیمه شب بازی “رفراندوم” کرد، آقای مجید آذری دقیقاً چه تحلیل و ارزیابی ای داشت؟ موضوع حکک در مورد شیادی رفراندوم سیریزا حول سیاست هایی که اصولاً اکثریت مردم یونان در همان انتخباات ژانویه برای “نه” گفتن به آن به سیریزا رأی داده بودند، چه بود؟

زمانی که سیریزا با دخالت نیروی پلیس، به اشغال دانشگاه فنی آتن پایان داد (تنها مورد بعد از کشتاری تاریخی که دیکتاتوری کلنل ها در نوامبر ۱۹۷۳ در محوطه دانشگاه انجام دادند) و شخص سیپراس به صراحت از “آشتی شهروند با پلیس” صحبت کرد، این حکک که شیفته بیانیه نویسی و مقاله های فله ای است، چه واکنشی داشت؟

زمانی که حکومت سیریزا در بحبوحه نارضایتی های اجتماعی با دیکتاتور مصر، ژنرال السیسی، مانور هوایی مشترک می گذاشت و تا همین پیش از برگزاری رفراندوم “عملیات نمسیس” را برای سرکوب اعتراضات احتمالی تدارک دیده بود، موضع آذری و حکک چه بود؟

از نظر کسی مانند مجید آذری تمام هم و غمّ سیپراس برای رسیدن به توافق، آن هم برای گرفتن آخرین بسته نجات مالی ۷.۲ میلیارد یورویی در ازای تحمیل سیاست های بیش تر ریاضتی، و هر آن چه که طی این چند ماه رخ داده مصادیق راست روی محسوب نمی شود، و تازه بعد از خرابی بصره و بغداد ایشان یاد انتقاد از تسلیم کامل سیریزا پس از رفراندوم افتاده است. حتی همین الان هم مجید آذری یک خط (تأکید می کنم یک خط) نمی تواند بنویسد که در شرایط کنونی این “چپ جامعه” باید چه کار کند و چه قدم کنکرت و مشخصی بردارد؟

اعضای حکک که همه جا برای نقد اسلام سیاسی و دفاع از “جنبش برهنگی” پلاس هستند، در تظاهرات های وسیع سرتاسر اروپا در حمایت از رأی “نه” مردم یونان شرکت داشتند؟

همه این ها سطح رقت بار یک حزب و رهبری آن را نشان می دهد که جز برخوردهای کلی و صدها بار عقب تر از ژورنالیسم، هیچ چیز در چنته ندارد. لطفا حول همین موضوع بحران یونان و خیانت های سیریزا یک مناظره بین گرایش مارکسیست های انقلابی ایران با رهبر عظیم الشأن خود ترتیب دهید تا آن جا نشان دهیم که این حزب کمونیست کارگری از بیخ و بن یک حزب ضدّ کمونیستی است و در تقابل با پیشروی جنبش کارگری.

امتیازدهی

لينک کوتاه مطلب:

آرام نوبخت

از بنیان‌گذاران «گرایش بلشویک لنینیست‌های ایران» و ساکن انگلستان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

9 + 1 =