گزارشی از اعتراضات لبنان
برگردان: آرام نوبخت
می توانی در مورد اتفاقات چند روز اخیر در لبنان توضیح بدهی؟
جرقۀ اولیۀ اتفاقات اخیر را یک بحران مرتبط با وضعیت زباله روشن کرد که از ماه پیش شروع شد. قرارداد یک شرکت خصوصی که مسئول جمع آوری زباله ها است به پایان رسید. از آن زمان تا به الآن، حکومت این قرارداد را تمدید نکرده و در حال حاضر بین جناح های رقیب حکومت، یک درگیری درونی بر سر این که قرارداد جدید با کدام شرکت بسته شود، به وجود آمده.
این مسأله، هم تبانی بین احزاب حکومتی و منافع شرکت های بزرگ را نشان داده و هم فساد گسترده در پشت آن را. کسانی که از این بحران صدمه می بینند، ساکنین عادی پایتخت، بیروت، هستند و همین طور سایر شهرها، چون چند هفته است که زباله ها جمع آوری نشده و الآن کوهی از آشغال در خیابان ها روی هم تلنبار شده.
هفتۀ قبل، یک کمپین روی فیسبوک آغاز شد به اسم «طلعت ریحتکم!» (بویتان درآمد!)، با این هدف که ارتباط بین بحران زباله و «زبالۀ سیاسی» در حکومت را ترسیم کند. این کمپین فراخوان به اعتراضات خیابانی داد. همین حرکت تبدیل شد به نقطۀ اتکای خیلی از مردم تا خشم خودشان را نه فقط نسبت به معضل زباله که همین طور سایر مشکلات نشان بدهند.
شنبۀ گذشته (۲۲ اوت)، فراخوان به اعتراض عمومی در بیروت در مقابل پارلمان و کاخ نخست وزیر، با استقبال عظیم مردم رو به رو شد. جمعیت شرکت کننده به بیش از ده هزار نفر رسید: خانواده ها، جوانان، کارگران، افراد بیکار و غیره. اما تقریباً یک ساعت از شروع اعتراضات گذشت که نیروی نظامی لبنان که مسئول حفاظت از پارلمان بود، شروع کرد به استفاده از خشونت سیستماتیک برای سرکوب کردن تظاهرات. ضرب و شتم مردم آغاز شد و برای این کار از سلاح مسلسل خودشان به عنوان چماق استفاده کردند و برای ارعاب مردم و دور کردن شان از پارلمان چند تیر هوایی هم شلیک کردند و غیره. همۀ این ها در شرایطی انجام گرفت که اکثریت مطق مردم در اعتراض مسالمات آمیز شرکت کرده بودند و هیچ طرحی برای استفاده از خشونت یا شورش و قیام نداشتند.
بعد از این سرکوب، اکثر خانواده هایی که فرزاندان کوچک شان را همراه داشتند، منطقه را ترک کردند و چند صد خانواده، شاید مجموعاً بیش از هزار نفر، سعی کردند در میدان باقی بمانند. پلیس و ارتش تلاش کرد که آن ها را با تعقیب متفرق کند، و گلوله های پلاستیکی شلیک کرد. مردم شعار می دادند «ما نمی رویم، ما نمی رویم!» و این تعقیب و گریز تا تقریباً ۲ صبح به طول انجامید، و منجر به دستگیری تقریباً ۴۰ نفر از معترضین و بیش از ۵۰ زخمی شد. یک نفر از ناحیۀ شکم مورد اصابت گلولۀ پلاستیکی قرار گرفت و همین امروز از بیمارستان بیرون آمد.
بعد از این چه اتفاقی افتاد؟
سازماندهان اعتراض متفرق شدند، چون انتظار چنین واکنشی به کمپین خودشان را نداشتند. آن ها واقعاً آمادۀ چنین سرکوبی نبودند و هیچ ارتباطی با سایر معترضین دربارۀ چگونگی واکنش به این وضعیت نداشتند.
روز یکشنبه صبح، به یک تظاهرات دیگر فراخوان داده شد و این بار علیه خشونت پلیسیِ روز قبل. مردم حول و حوش ساعات ۱۱ صبح تجمع را در میدان شروع کردند و این مدتی ادامه پیدا کرد. اما هنگام شب، ناگهان گروهی از جوان هایی که وابسته به یک گروه فرقه ای شیعه هستند، وارد میدان شدند و سعی کردند برای کارشکنی به صفوف مردم نفوذ کنند، به همین دلیل سنگ پرتاب کردند و با پلیس درگیر شدند و غیره. دولت هم از این موضوع مجدداً برای سرکوب همۀ معترضین استفاده کرد. این بار به غیر شلیک گاز اشک آور و گلولۀ پلاستیکی، گلولۀ واقعی هم به سوی جمعیت شلیک شد. یک نفر از ناحیۀ سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در نتیجه وارد کما شد. او تقریباً تا مرز مرگ رفته بود، ولی به نظر می رسد که الآن دارد کمی بهتر می شود.
یک چنین واکنش وحشیانه ای از طرف دولت و احزاب فرقه ای به وضوح نشان می دهد که نخبگان حاکم از این جنبش واقعاً هراس دارند و در تلاش هستند که آن را نابود کنند. در سخنرانی های سیاستمداران، برخی از آن ها معترضین را متهم کردند که تحت تأثیر یک برنامه و طرح خارجی هستند؛ درست مثل «بن علی» یا «مبارک» که در گذشته تلاش می کردند با چنین گفته هایی، اعتراضات مردمی را بی اعتبار کنند. اما این تبلیغات به هیچ وجه جواب نمی دهد، تا امروز جنبش رشد کرده و بزرگ تر شده است.
می توانی کمی بیشتر در مورد خواسته های معترضین توضیح بدهی؟
فساد و ارتشا مسألۀ مرکزی است که همه دارند درباره اش می گویند و شکایت می کنند. اما معترضین خواهان نابودی این رژیم و سیاستمداران فاسد جنگ افروز هستند. شعار معروف مردمی در دورۀ «بهار عربی»، یعنی «مردم سقوط رژیم را می خواهند» از همان ابتدا در این اعتراضات هم شنیده شد.
مشکل این هست که سازماندهان این کمپین، اساساً مطالبات خودشان را به بحران زباله محدود می کنند، در حالی که مردم در خیابان خیلی فراتر از این رفته اند. سازماندهان ابتدا خواهان استعفای حکومت بودند. الآن حتی همین مطالبه را هم کنار گذاشته اند و صرفاً دارند از استعفای وزیر محیط زیست صحبت می کنند. بنابراین از بسیاری جهات شما می توانید بگویید که مردم به مراتب رادیکال تر از سازماندهان این کمپین هستند. دیروز (دوشنبه) همین سازماندهان در تلاش بودند که اعتراضاتِ بیشتر را تا شنبه به تعویق بیاندازند. اما تظاهرات به هر حال پیش رفت، به طوری که الآن مردم نیروی محرکۀ جنبش را دست شان گرفته اند و هر روز به طور خودانگیخته در خیابان ها ظاهر می شوند.
پیامدهای سیاسی این جنبش روی حکومت چه بوده؟
حکومت خیلی سردرگم شده. نمی داند چه کار بکند و چه طور مردم را از خیابان ها برگرداند. سیاستمداران هم دیگران را مقصر این بحران می دانند.
اعتراض روز دوشنبه با همان سرکوب خشن قبلی اواخر هفته رو به رو نشد، چون رژیم از واکنش های انتقامی می ترسد. حکومت الآن واقعاً دارد به خود می لرزد و شاید یک زمانی ساقط شود. کلّ طبقۀ حاکم به وحشت افتاده، چرا که هیچ راه حلی برای ارائه کردن ندارد و می داند که مردم قصد ندارند به سادگی هر «راه حل» فاسدی را که ارائه شد، بپذیرند.
به نظرت جنبش در روزهای آتی به چه شکل پیش می رود و فکر می کنی برای موفقیت آمیز بودن مبارزه چه کارهایی باید انجام شود؟
سازماندهان جنبش تصمیم گرفته اند که مطالبات را تنها به بحران زباله محدود کنند، و حتی صراحتاً اجازه نداده اند که برخی فعالین در سازماندهی جنبش شرکت کنند.
اما اگر همین طور پیش برود، کنترل شان بر جنبش را از دست خواهند دارند، چون معترضین چنین چیزی را نمی پذیرند. مطالبات مردم خصلت سیاسی روشنی دارد، نه فقط فساد را در کلیت آن هدف می گیرد، بلکه خواهان سقوط حکومت هم هست.
به عنوان عضو «کمیتۀ انترناسیونال کارگری»، من از همان ابتدا گفته ام که این کمپین باید با موضوعاتی مثل بیکاری و فقر، خصوصی سازی و سقوط خدمات عمومی و افشای روابط بین احزاب فرقه ای و سرمایه داران بزرگ، مرتبط بشود. افشا کردن این که خصوصی سازی چه طور کار می کند و چگونه سیاستمداران فاسد میلیاردها پول از قِبَل آن در می آورند. ما باید خواست ملی کردن خدمات مرتبط با زباله را مطرح کنیم، چون شهرداری ها باید این وظیفه را انجام دهند و نه شرکت های خصوصی که فقط به سود فکر می کنند. این جنبش باید یک برنامۀ طبقاتی داشته باشد که بتواند جوانان، کارگران، و بیکاران را از همۀ اجتماعات جذب و گرد هم متحد کند. این کمپین برای بسط حوزۀ خودش باید از اتحادیه های کارگری مستقل، به خصوص اتحادیه های بخش عمومی که طی ماه های اخیر درگیر اعتصابات بوده اند، بخواهد که به آن ها بپیوندند.
تجربۀ چند روز اخیر و محدودیت های نگرش سازماندهان کمپین، یک چیز را برجسته می کند و آن نیاز به ساختارهای انتخاباتی دمکراتیک برای ساختن جنبش همراه با رهبرانی است که پاسخگوی اقدامات شان باشند. برپا کردن کمیته های محلی در مناطق مختلف، برای سازماندهی کمپین از پایین و جلب مردم بیشتری به آکسیون ها حیاتی است.
به علاوه ما به همبستگی بین المللی فعالین خارج از کشور برای کمک به تبلیغ این مبارزه در مقیاس وسیع تر نیاز داریم.
۲۵ اوت ۲۰۱۵