وو نوین جیاپ (۱۹۱۱-۲۰۱۳): رهبر نظامی نبرد ضدّ استعماری ویتنام

زمان تقریبی مطالعه متن ۵ دقیقه

پتریک مارتین
برگردان: آرام نوبختروز یکشنبه، صدها هزار تن از مردم ویتنام برای شرکت در اختتامیۀ مراسم دولتی و دو روزۀ خاکسپاری پیکر «وو نوین جیاپ»، ژنرالی که فرماندهی نیروهای ویتنام را در جنگ با ژاپن، فرانسه، ایالات متحده و چین بر عهده داشت، در خیابان های «هانوی»، پایتخت این کشور صف کشیدند.

مطبوعات، مردمی را تصویر می کنند که صادقانه اشک می ریزند و تصاویر «جیاپ» را بالا برده اند؛ یعنی تصاویر فرمانده ای افسانه ای را که با تسلیم نیروهای فرانسه در «دین بین فو» به سال ۱۹۵۴ توافق نمود و بدین ترتیب مهر پایانی بر یک قرن حاکمیت استعماری زد، و کسی که در زمان فرار آخرین نیروهای امریکا با هلی­کوپتر در سال ۱۹۷۵ از «سایگون»، هم­چنان در سمت رهبری نیروی نظامی ویتنام قرار داشت.

«جیاپ» که در تاریخ ۴ اکتبر و در سن ۱۰۲ سالگی درگذشت، آخرین بازماندۀ ناسیونالیست هایی انقلابی بود که در رأس مهم­ترین نبرد ضدّ استعماری قرن بیستم قرار داشتند. جنگ های رهایی بخش مردم ویتنام، از ۱۹۴۰ تا ۱۹۷۵، یعنی نزدیک به چهار دهه به طول انجامید؛ و در بزرگ­ترین شکست تاریخ امپریالیسم امریکا، به اوج خود رسید.

در این که «وو نوین جیاپ» یک رهبر نظامی فوق العاده بود، تردیدی نیست. اما پذیرش استقامت و شجاعت او در برابر دشمنان نیرومند و درندۀ امپریالیست، نیابد چشمان ما را به روی پیامدهای برنامه ای استالینیستی که او و حزب کمونیست ویتنام به رهبری «هوشی مین» دنبال می کردند، ببندد.

«جیاپ» که سال ۱۹۱۱ در روستای «آن شا» در استان «کوانگ بینگ»، شمال منطقه ای که بعدها به خط تقسیم (یعنی به اصطلاح منطقۀ غیرنظامی شده) تبدیل گردید، میراث دار سنت خانوادگی ضدیت با استعمار بود. پدر او در آخرین شورش مهمعلیه حاکمیت فرانسه در سال ۱۸۸۸ شرکت جسته بود. «جیاپ» در سن ۱۴ سالگی به یک گروه ضد استعماری پیوست، و در سن ۱۸ سالگی به دلیل فعالیت سیاسی به مدت سه سال به زندان افتاد.

«جیاپ» مانند بسیارانی از نسل خود، تحت تأثیر الگوی انقلاب روسیه قرار داشت، و به حزب کمونیست هندوچین به رهبری هوشی مین پیوست. او هم­چنین آشکارا پیوندهایی شخصی را نیز با «هو» برقرار کرد. اواخر دهۀ ۱۹۳۰، این دو با خواهران یک دیگر ازدواج کردند. امپریالیسم فرانسه در طول جنگ جهانی دوم این هر دو زن را به قتل رساند، به طوری که یکی از آن ها به جوخۀ اعدام سپرده شد و تیرباران گردید، و دیگری در زندان «هانوی» جان باخت. «جیاپ» بعدها دوباره ازدواج کرد و صاحب چهار فرزند شد.

حزب کمونیست هندوچین، بسیاری از همان خصوصیات حزب کمونیست چین را داشت. هرچند این حزب از حمایت قابل توجهی در میان طبقۀ کارگر و روشنفکران شهری برخوردار شد، اما با اتخاذ برنامۀ همکاری با طبقۀ سرمایه داری ملی، آن هم به اسم وحدت ملی علیه امپریالیسم که خود به فاجعۀ چین طی سال های ۱۹۲۶-۲۷ انجامیده بود، قربانی انحطاط استالینیستی انترناسیونال کمونیست گردید.

با این حال در ویتنام طبقۀ سرمایه دار بومی به مراتب ضعیف تر از همین طبقه در چین بود. حاکمیت استعماری فرانسه به بورژوازی این کشور هیچ فضایی برای رشد نداده بود، و در عوض اتکای آن به امپراتور دست­نشانده، «بائو دای» و قشری کوچک از مقامات ویتنامی تحصیل کردۀ فرانسه بود.

در طول بخش عمدۀ دهۀ ۱۹۳۰، حزب کمونیست هندوچین ضمن پیروی از سیاست «جبهۀ خلقی» کمینترن که از سوی استالین پس از قدرت گیری هیتلر در آلمان در سال ۱۹۳۳ تحمیل شده بود، از مبارزۀ علنی با استعمار فرانسه عقب نشست. طبق این سیاست، طبقۀ کارگر به اسم وحدت در مبارزه علیه نازیسم- که پیروزی آن خود محصول سیاست های نادرست استالینیست ها بود- مقید به اتحاد با قدرت های امپریالیستی «دمکراتیک»- از جمله فرانسه، این ارباب استعمارگر هندوچین- می شد.

آغاز مرحلۀ «نبرد اقیانوس آرام» در جنگ جهانی دوم طی سال های ۱۹۴۱-۴۲، موقعیت سیاسی در ویتنام را وارونه کرد. نیروهای ژاپن پس از «پرل هاربر»، به هندوچین هجوم بردند و رژیم استعماری فرانسه سرنگون شد. حزب کمونیست هندوچین آغاز به سازماندهی مقاومت مسلحانه در برابر قدرت استعماری جدید نمود. این وظیفه به «جیاپ» که سرپرستی «اتحادیۀ استقلال ویتنام» یا «ویت مین» را بر عهده داشت، محول گردید.

«ویت مین» از یک نیروی انگشت شمار جنگجو در کوه های جنگلی مرز ویتنام و چین، به یک نیروی نظامی قابل توجه با بیش از ۵ هزار جنگجو مبدل گردید. زمانی که ژاپن در اوت ۱۹۴۵ تسلیم شد، جنگجویان «ویت مین» تحت رهبری حزب کمونیست هندوچین به «هانوی» راهپیمایی نمودند و استقلال کشور اعلام شد.

جنگ علیه استعمار فرانسه

آن چه از پی آمد، یکی از بزرگ­ترین خیانت هایی بود که در تاریخ ننگین استالینیسم به ثبت رسیده است. توافقات جنگی میان استالین، روزولت و چرچیل، خواهان بازگشت مقامات استعماری فرانسه در هندوچین بود. سربازان فرانسه با موافقت «هو شی مین» و رهبری حزب کمونیست هندوچین، به ویتنام بازگشتند.

چین که در آن مقطع تحت حاکمیت حزب راست­گرای کومینتانگ بود، ۲۰۰ هزار سرباز را برای اشغال نیمۀ شمالی ویتنام اعزام و نیروهای ژاپن را خلع سلاح کرد، و رژیم «ویت مین» در «هانوی» را برکنار نمود. اما با فوران جنگ داخلی در چین، نیروهای کومینتانگ عقب نشینی کردند و فرانسوی ها کنترل مستمرۀ سابق خود را بازیافتند.

طی سال های ۱۹۴۵-۴۶، حزب کمونیست هندوچین هرگونه مخالفت با استقرار دوبارۀ حاکمیت استعماری را با رفتن در پشت این ادعا سرکوب نمود که استقلال ویتنام تنها به واسطۀ توافق مورد مذاکره با مقامات فرانسه ضمانت خواهد داشت.

حزب کمونیست هندوچین به کارزاری کثیف علیه تروتسکیست های ویتنام دست زد که از حمایت قابل توجهی در میان طبقۀ کارگر، به خصوص در «سایگون» برخوردار بودند و در تقابل با تسلیم استالینیستی در برابر استعمار فرانسه قرار داشتند. رهبر تروتسکیست ها، «تا تو تائو»، به فرمان «هوشی مین» به قتل رسید؛ «جیاپ»، به عنوان فرماندۀ «ویت مین» نقشی مهم در انجام سرکوب های خشن ایفا نمود.

با این وجود، مصالحۀ استالینیست ها هر مقدار هم که می بود نمی توانست امپریالیسم فرانسه را متقاعد به پذیرش استقلال ویتنام کند. در نوامبر ۱۹۴۶، قایق های جنگی فرانسه در شهر بندری «های فونگ» آتش گشودند و طی تنها یک روز، ۶ هزار کشته برجای گذاشتند. ماه بعد، جنگی تمام عیار آغاز شد. لژیون خارجی فرانسه، «ویت مین» را از شهرها بیرون کرد و جنگی چریکی آغاز شد که تقریباً هشت سال به طول انجامید.

این چرخش به سوی جنگ چریکی، درست مانند مورد چین، بخشی از یک تغییر در محور طبقاتی حزب کمونیست هندوچین بود؛ یعنی تغییر جهت از حزبی که ریشه در طبقۀ کارگر داشت، به سوی حزبی که توده های دهقان روستایی را به حول یک برنامۀ بورژوایی (استقلال ملی، بازتوزیع زمین، سرنگونی زمین داری و سلطنت) بسیج می کرد.

«جیاپ» فرماندۀ نظامی نیروهای ضد استعماری بود که در نواحی روستایی سنگر گرفته و نبردی را در برابر اشغالگران فرانسه آغاز کرده بود که بیش از پیش مؤثر واقع می شد. این نبرد در بهار ۱۹۵۴ و در جریان محاصرۀ ۵۵ روزه ای به اوج رسید که منجر به تسلیم پادگان فرانسه در «دین بین فو» (دژ دوردستی که در تلاش برای قطع خطوط تدارکاتی «ویت مین» برپا شده بود) گردید.

«دین بین فو»، یکی از ماندگارترین موارد عملیات نظامی قرن بیستم بود. ده ها هزار کشاورز دهقان تحت هدایت «جیاپ»، قطعات سوا شدۀ توپخانه را به کوه های اطراف این دژ حمل کردند، و در این جا سلاح ها مجدداً سرهم گردید و به سوی اردوگاه فرانسه هدف گرفته شد.

تلاش لجستیک برای حفظ محاصره، حیرت آور بود. یکی از مورخین نوشت: «دوچرخه هایی که تجهیز شده بودند، همراه با تدارکاتی به وزن صدها پوند، جاده های گل آلود را درمی نوردیدند. جیاپ بعدها یادآوری کرد که به ازای هر یک کیلوگرم بار رسیده برای سیر کردن سربازانِ درگیر محاصرۀ فرانسوی ها، به ۲۱ کیلوگرم برنج برای حاملین بار نیاز بود».

بمباران های «ویت مین» با توپخانه نهایتاً منجر به تعطیلی فرودگاه نظامی شد، و تنها امکان دریافت تدارکات برای نیروهای فرانسه، ارسال آن از طریق چتر بود. مقامات فرانسه خواهان حملۀ تاکتیکی با سلاح هسته ای برای نجات پادگان شدند، اما رئیس جمهور امریکا، آیزن هاور و نخست وزیر بریتانیا، چرچیل به این خواسته پاسخ منفی دادند. پادگان در تاریخ ۷ مه ۱۹۵۴ پس از تحمل تلفات ۷ هزار نفری و ۱۱ هزار اسیر، تسلیم شد. روز بعد حکومت فرانسه اعلام کرد که از هندوچین عقب نشینی خواهد کرد.

«دین بین فو» نه فقط نقطۀ تحولی در تاریخ ویتنام، که همین طور در مبارزۀ ضد استعماری در سرتاسر جهان بود. برای نخستین بار، شورشیان یک کشور تحت ستم در «جهان سوم»، ارتش یک قدرت اصلی امپریالیستی را قاطعانه شکست داده بودند. «دین بین فو» تنها پنج سال پس از پیروزی انقلاب ۱۹۴۹ چین، حفظ و تداوم سرکوب استعماری در بخش هایی از آسیا و افریقا را که قدرت های اروپایی هنوز با ولع به آن ها چسبیده بودند، ناممکن می نمود.

ادامه دارد

 

امتیازدهی

لينک کوتاه مطلب:

آرام نوبخت

از بنیان‌گذاران «گرایش بلشویک لنینیست‌های ایران» و ساکن انگلستان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

− 1 = 3