دربارۀ آیندۀ ارتشهای هیتلر
لئون تروتسکی
بهار ۱۹۴۰
برگردان: آرام نوبخت
سربازان هیتلر، کارگران و دهقانان آلمان هستند (۱). به دنبال خیانت سوسیال دمکراسی و کمینترن، توده های وسیعی از همین کارگران و دهقانان وارد فضای مسموم شووینیسم پس از پیروزی های بی سابقه شدند. اما واقعیت مناسبات طبقاتی، نیرومندتر از سرمستی شووینیستی است.
ارتش های اشغالگر باید شانه به شانۀ مردمان مغلوب زندگی کنند؛ آن ها باید فقر و استیصال توده های زحمتکش را نظاره کنند؛ باید تلاش های این توده ها به مقاومت و اعتراض را که نخست بی صدا و سپس آشکارتر و بیباک تر بود، ببینند.
به علاوه کاست نظامی و بروکراتیک آلمان، پس از یک سلسله پیروزی و غارت در اروپا، به مراتب بیش از قبل خود را مافوق مردم قرار خواهد گرفت، قدرت و امتیازات خود را هر چه بیش تر خواهد گسترد، و مانند هر کاست دیگری از نوکیسگان، روحیه اش را از دست خواهد داد.
سربازان آلمان، یعنی کارگران و دهقانان، در اکثریت موارد حس همدردی بیش تری با مردمان مغلوب دارند تا با کاست حاکم خود (۲). ضرورت مداخله در هر گام به عنوان هم «مصلح» و هم ستمگر، به سرعت ارتش های اشغالگر را مضمحل و آن ها را به روحیۀ انقلابی مبتلا خواهد کرد.
(۱) در طول جنگ جنگ جهانی دوم، این حقیقت اولیه به دقت از سوی دولت های متخاصم پنهان شد. ما با فرمولی آشنا هستیم که می گوید «آلمانی خوب»، کسی است که مُرده باشد؛ این فرمول، چشم پوشی تام و تمام از «انترناسیونالیسم پرولتری» است.
(۲) این اساس ایدۀ مخالفین تروریسم فردی در منطقۀ تحت اشغال، یعنی حملات پارتیزان ها به سربازان عادی ارتش آلمان، بود.