چین: سرمایه‌داری حقوق زنان را به عقب می‌راند

زمان تقریبی مطالعه متن ۶ دقیقه
وینسنت کولو

برگردان: آرام نوبخت

برنامۀ جشنوارۀ بهاری «تلویزیون مرکزی چین» (CCTV) به مناسبت سال نوی چینی، ظاهراً پربیننده ترین برنامۀ تلویزیونی جهان است. این برنامه به طور زنده از ۱۸۹ کانال دولتی به طور زنده پخش می شود و شمار بینندگان آن، با وجود کاهش طی سال های اخیر، بیش از ۶۰۰ میلیون نفر برآورد می شود. این برنامۀ نمایشی چهار ساعت و نیمه، به شکل شرم آوری سکسیستی است. برنامۀ امسال که در تاریخ ۱۸ فوریه روی آنتن رفت، پایین­ترین جایگاه را در نظرات فعالین حقوق زنان و بسیاری از کاربرانی که در شبکه های اجتماعی وسیع، اما شدیداً تحت کنترل چین صحبت کرده اند، به خود اختصاص داده است.

«جشنواره به طور شرم آوری به تبعیض و تمسخر زنان دست زد. آیا کارگردان های برنامه دارند ما را به دوران امپراتوری، زمانی که زنان مجبور بودند پاهای خود را ببندند، باز می گردانند؟» (۱) این تنها یکی از هزاران نوشتۀ آکنده از خشم به دنبال پخش برنامۀ جشنوارۀ امسال در Weibo (نسخۀ چینی شبکۀ توئیتر) بود. یک طومار اعتراضی فمینیستی، این برنامه را به عنوان برنامه ای «زهرآلود» به باد انتقاد گرفته و اشاره کرده است که در این برنامه تعداد قطعات کوتاه کمدی که زنان را دست می اندازد، کم­تر از ۴۰ مورد نبوده است. زنان مجرد «پس­ماندۀ غذا» نشان داده شدند و زنان کارمند به عنوان «دختران تیغ­زن» (کسانی که آماده اند برای ارتقای شغلی، به داخل رختخواب کارفرمایان خود هم شیرجه بروند).

این اعتراضات شاهدی زنده از ظهور نسل جدیدی از فعالین زن در چین است که علیه خشونت خانگی و تبعیض در بازار کار دست به اعتراض می زنند. در چندین شهر، فعالین فمینیست اعتراض خود را با اشغال توالت های مردانه برای جلب توجه عموم به نبود تسهیلات و وجود صف های طولانی تر برای زنان نشان داده اند. باید به یاد داشت که این موارد تحت یک دیکتاتوری سفت و سخت پیش می رود که به سرعت هر اعتراضی را خفه می کند.

خشم و انزجار از جشنوارۀ سالانۀ تلویزیونی، پرده از مشکل به مراتب بزرگ­تری برمی دارد. عقب رانده شدن موقعیت اجتماعی زنان، خود بخشی از تثبیت ضد انقلاب چین در سطحی وسیع تر، همراه با جایگزینی برنامه ریزی دولتی با سرمایه داری و بازسازی نابرابری شایع میان فقیر و غنی، شهر و روستا، و مناطق شرق و غرب کشور است.

گسترش شکاف درآمدی

لیژیا ژانگ، نویسندۀ فمینیست، خاطر نشان کرد «اقتصاد بازار به افزایش نابرابری جنسیتی از دهۀ ۱۹۹۰ به این سو انجامیده است» (وب­سایت China File، ۱۱ ژوئن ۲۰۱۴).

این امر در گسترش شکاف درآمدی میان زنان و مردان بازتاب یافته است. تحولی که مغایر با روند بین المللی کاهش اختلافات دستمزدی، هرچند که هنوز هم زنان را منتفع نمی کند، بوده است.

طبق آمارهای رسمی، زنان شهری چین در سال ۲۰۱۰، به طور متوسط معادل با ۶۷.۳ درصد از عواید مردان درآمد داشتند، رقمی که نسبت به ۷۸ درصد در سال ۱۹۹۰ کاهش نشان می دهد. در مناطق روستایی، دستمزد زنان تنها ۵۶ درصد از دستمزد مردان است.

زنان کارگر یقه سفید، با دیواری از رویکردهای سکسیستی و تبعیض آشکار رو به رو هستند. حتی «نیویورک تایمز» (۲۰ فوریۀ ۲۰۱۵) تصدیق می کند که «در ادارات، برابری طلبی دوران سوسیالیستی جای خود را به سکسیسم آشکار داده و در برخی موارد به واسطۀ قانون تقویت شده است». این روزنامه به نقل از یک فمینیست چینی به نام فنگ یوآن می نویسد: «جایگاه زنان بهبود نداشته، و در برخی موارد پسرفت داشته است».

حقایقی که روند منفی را به تصویر می کشد:

* پژوهشی در سال ۲۰۱۰ نشان می داد که ۶۹ درصد از کارفرمایان در زمان استخدام کارمندان، شروطی جنسیتی را با وجود غیرقانونی بودن اعمال می کنند. در زمینۀ تبلیغات، به کرات می توان عباراتی را مانند «تنها برای متقاضیان مرد» یا فقط «بانوان جذاب» مشاهده کرد.

* مشارکت زنان در نیروی کار چین با توجه به معیارهای بین المللی بالا است، اما سهم زنان شهری از اشتغال، از بیش از ۷۷ درصد (دو دهۀ گذشته) به ۶۱ درصد تنزل یافته است.

* سند مالکیت زمین های کشاورزی روستایی اساساً در دستان مردان است، تنها کم­تر از یک پنجم این قراردادها شامل نام همسران مردان می شود. در مواقع طلاق، زنان اغلب دست خالی باقی می مانند.

* یک میلیون چینی هر ساله برای جراحی زیبایی به کرۀ جنوبی می روند، این علاوه بر افرادی است که در بیش از ۵۰ هزار کلینیک در چین مورد عمل جراحی قرار می گیرند. در پکن، دانش آموزان سال آخر مقاطع متوسطه و دانشگاه، بیش از ۸۰ درصد بیماران جراحی پلاستیک را تشکیل می دهند، موردی که بی­تردید به فشار شدید در بازار کار از طریق تکیۀ وسیع بر ملزومات ظاهر فیزیکی فرد در تبلیغات شغلی پیوند دارد.

تبعیض علیه زنان در بازار کار، با وجود غیرقانونی بودن، اکنون شایع و بسیار آشکار است. کارفرمایان به ندرت از تبلیغات شغلی آشکارا سکسیستی خم به ابرو می آوردند، چرا که چنین رویکردهای ارتجاعی، مقبولیت اجتماعی یافته اند. پژوهش سال گذشتۀ «دانشگاه خلق» در پکن، نشان می داد که وقتی یک رزومۀ شغلی یکسان، منتها از سوی جنس مخالف، به بنگاه های کاریابی ارسال می شود، شانس فارغ التحصیلان مرد برای مصاحبه ۳۹.۲ درصد بالاتر از فارغ التحصیلان زن است. این رقم برای فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی به ۵۳ درصد افزایش می یافت. مانند هر جامعه ای، چنین رویکردهای جنسیتی همواره از بالا، از سوی قشر حاکم سرچمشه می گیرد که نمونۀ آن را می توان در برنامه های جشنوارۀ سال نو در CCTVمشاهده کرد. «روزنامۀ خلق» چین تصویری را با عنوان «منظره ای زیبا» منتشر کرد که زنان میزبان را مشغول کار در ۱۸مین کنگرۀ حزب کمونیست حاکم در سال ۲۰۱۲ نمایش می داد. پیام روشن این تصویر این است که زنان دکور تزئینی هستند، درحالی که مردان تصمیم می گیرند.

انقلاب و ضدّ انقلاب

در دورۀ مائوئیستیِ برنامه ریزی دولتی، نقش دولت- که با وجود جنبۀ منفی بروکراسی گسترده، مشاغل را به همۀ افراد تخصیص می داد و بنابراین به عنوان عامل کاهندۀ شکاف میان کار، دستمزد و جایگاه اجتماعی مردان و زنان ایفای نقش می کرد- مانع چنین تبعیض بی­شرمانه ای می شد. همراه با مالکیت دولتی و تنظیم مقررات، فشار اجتماعی عظیمی برای دور ریختن روش های کهنۀ فئودالی-پدرسالاری هم از سوی زنان وجود داشت که انعکاسی از یک جریان فمینیستی قابل توجه در میان طیف چپ چین بود، و هم از سوی مردم رادیکالیزه شده. در سال ۱۹۵۰، حکومت مائو ازدواج اجباری و نظام ازدواج موقت را ممنوع کرد و طلاق را برای هر دو جنس راحت­تر ساخت. این یکی از مهم­ترین خانه­تکانی های حکومت درحوزۀ روابط زناشویی بود که تا آن موقع انجام شده بود.

این تغییرات به برابری کامل برای زنان منجر نشد و برخلاف ادعای حزب کمونیست نمی توانست به عنوان «سوسیالیسم» توصیف شود. اما با وجود حاکمیت استبدادی مائو- امری که برای سوسیالیسم واقعی یک ارتداد به شمار می رود- وجود حیاتی یک اقتصاد برنامه ریزی شده و دولتی، در را به سوی رهایی زنان باز کرد که اکنون ضدّ انقلاب سرمایه داری در تلاش برای بستن آن است.

تبعیض جنسیتی در کارخانه به مراتب بدتر از ادارات است. پژوهشی بر روی بیش از یک میلیون آگهی استخدام اینترنتی، نشان می داد که در مجموع بیش از ده درصد از آگاهی ها علناً اولویت های جنسیتی داشتند، این رقم برای مشاغلی که به تحصیلات دانشگاهی نیاز داشتند، به ۲۳ درصد می رسید.

زنان کارگر

زنان شاغل چه در کارخانه و چه اداره، با فشار غیرقانی برای امضای بند «عدم بارداری»، انجام آزمایش های بارداری و حتی امضای تعهد به عدم ازدواج رو به رو می شوند. زمانی که یک کارگر زن باردار می شود، کارفرما اغلب او را به کار دشوار و ناراحت، یا ساعات طولانی وامی دارد تا او را وادار به ترک شغل کند. این نگرانی وسیعاً وجود دارد که تعدیل اخیر «سیاست تک فرزندی» از سوی حکومت برای اجازه به زوجین شهری در جهت برخوردی از فرزند دوم، می تواند عملاً زنان را به عقب براند و تبعیض را در بازار کار افزایش دهد. آزار و اذیت جنسی در کارخانه ها بیش از ادارات کارمندان یقه سفید، به چشم می خورد. در یک پژوهش در سال ۲۰۱۳ از سوی «مرکز زنان کارگر آفتابگردان»، ۷۰ درصد از زنان کارخانه در گوآنگژو گفتند که آن ها مورد آزار جنسی قرار گرفته بودند، ۳۲ درصد از تماس ناخواستۀ بدنی با خود گزارش دادند و ۲۵ درصد تماس های تلفنی یا پیام های رکیک دریافت کرده بودند.

با این حال همان طور که اعتصابات سال گذشته نشان می دهد، زنان کارگر کارخانه هر چیزی هستند به جز آن زنبورهای کارگر پستی که کارفرمایان تصور می کنند. با دو برابر شدن شمار اعتصابات در سال ۲۰۱۴ نسبت به ۲۰۱۳، زنان کارگر به صدر بسیاری از مبارزات و به خصوص مبارزات یک سال پیش یوئه یوئن وارد شدند. این مورد بزرگ­ترین اعتصاب چین در طول سه دهۀ گذشته بود و زنان کارگر کفش سازی، ۷۰ درصد از نیروی اعتصاب را شکل دادند، و این برداشت را که آن ها ارادۀ کم­تری از همکاران مرد خود دارند محو کردند. با تغییر و تحولات اخیر، دلیلی برای این خوش­بینی عظیم داریم که جنبش نوپای زنان چین می تواند با مبارزات درحال ظهور طبقۀ کارگر پیوند بخورد و از این طریق نیرویی را بسازد که قادر است یک بار و برای همیشه نظام موجود را سرنگون و ریشه های ستم بر زن را ویران کند.

(۱) سنتی دردناک و ارتجاعی در چین باستان که با بستن پاهای دختران جوان، باعث تغییر شکل و کوچک شدن پاها تقریباً به اندازۀ پاهای یک عروسک می شدند. این رسم در میان رقاصان دربار طبقات بالا در طی دورۀ پنج سلسله و ده پادشاهی امپراتوری چین (قرن دهم یا یازدهم) برخاست، اما در دورۀ سلسلۀ سونگ گسترش یافت و نهایتاً به رسمی شایع در میان همه، به جز اقشار پایینی، مبدل شد. بستن پاها، به عنوان وسیله ای برای نمایش موقعیت و جایگاه برجسته شد (زنان از خانواده های ثروتمند که اصولاً نیازی به کارهای مستلزم به کارگیری پاها نداشتند، چنین می کردند) و به این ترتیب به عنوان نماد زیبایی در فرهنگ حاکم چین جای باز کرد. این رسم نهایتاً از اوایل قرن بیستم خشکانده شده-م

امتیازدهی

لينک کوتاه مطلب:

آرام نوبخت

از بنیان‌گذاران «گرایش بلشویک لنینیست‌های ایران» و ساکن انگلستان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

6 + 2 =