نامه‌ای از یونان

زمان تقریبی مطالعه متن ۴ دقیقه
به دنبال انتشار مطلب «وادادگی سیریزا و درس هایی برای طبقۀ کارگر» (مندرج در وب­سایت کمیتۀ بین المللی انترناسیونال چهارم) که ترجمۀ آن ارائه شد، نامه ای از سوی یک خواننده در یونان در ارتباط با همین مطلب منتشر گردید که ترجمۀ آن نیز در ادامه می آید.آرام نوبخت

***

من تمام و کمال با این مقاله توافق دارم. سیریزا رکورد جهانی را در «پشتک وارو»ی سیاسی، یا به قول ما یونانی ها «کُلُتومپس» شکسته است. حکومت جدید سیپراس برنامۀ ریاضتی را لغو نکرده، بلکه در عوض خود را ملزم به تحقق تعهدات مالی یونان کرده است. تروئیکا هنوز هم این جاست، هرچند که نام آن به «نهاد»ها تغییر کرده؛ تفاهم­نامه اکنون «توافق» نامیده می شود و اعتباردهندگان مجدداً به عنوان «شرکا» غسل تعمیده شده اند. این ماهیت «انقلاب» سیریزا است.

فضای حاکم در بین رادیکال های واقعی در آتن این است که سیپراس حول موضوعات بیش­تری تسلیم خواهد شد، درست همان طور که «وال استریت ژورنال» هم اشاره کرد. این را هم خوب می دانیم که یانیس واروفاکیس، «مارکسیست التقاطی» و وزیر مالیۀ جدید یونان، مخالف خصوصی­سازی ها نیست. اگر بود، باید سؤال کنیم که ناوگان هجدهم چین چند روز پیش در بندر پیرائوس چه کاری داشته است به جز جشن گرفتن تداوم حضور غول دریانوردی چین یعنی شرکت COSCO در «دروازۀ اروپا» (بندر پیرائوس) و خصوصی­سازی مرکز لجستیک مدیترانه؟

بسیاری از مردم این جا پیش بینی می کنند که حکومت سیریزا ظرف شش ماه، اگر نه زودتر، سقوط کند. این ها بازماندۀ واقعی چپ نمایانی هستند که بذرهای ایدئولوژیک شان را ارنست مندل و دیگر «انقلابیون» راحت­طلب در دهۀ ۱۹۶۰ با تمرکز بر جهت­گیری نژادی، قومی، جنسیتی به جای اصول مبارزۀ طبقاتی، کاشتند.

به زودی خواهیم دید که حکومت «چپ رادیکال»، آن طور که خودش را خطاب می کند، از نیروی کامل دولت بورژوایی برای خفه کردن طبقۀ کارگر استفاده خواهد کرد. این واقعیت که سیریزا یک شاخۀ اتحادیۀ کارگری ندارد، چنین وظیفه ای را به مراتب آسان­تر خواهد کرد.

در چند هفتۀ اول به دنبال پیروزی انتخاباتی در روز ۲۵ ژانویه، میدان سینتاگما و دیگر میادین اصلی در سایر شهرهای سراسر کشور مملو از حامیان و هواداران بود. روز بعد، وقتی سیپراس در تمامی موارد در «مذاکرات» خود با تروئیکا جا زد، تعداد اندکی به چشم می خورد. نمی توان مردم را همیشه فریب داد.

بسیاری از شکست خفت­بار طرف یونانی مذاکره صحبت می کنند، و به این واقعیت اشاره دارند که سیریزا صرفاً سند خودکشی سیاسی خود را امضا کرده. آن ها استدلال می کنند که گسست سیریزا از شعارهای ضدّ تفاهم­نامه تا پیش از انتخابات و شعارهای سوسیال دمکراتیک، احتمالاً منجر به این خواهد شد که اقشار رادیکال شدۀ جامعۀ یونان به جستجوی سایر جریان های سیاسی برای نمایندگی خودشان بربیایند.

اکثر چپ های این جا در جستجوی توضیحی برای این پشتک واروی سریع سیریزا، به ماهیت حزب و این واقعیت اشاره می کنند که یونان خود را در کانون یک جنگ سرد جدید یافت و تحت فشار شدید از طرف ایالات متحده برای واگذاری مواضع خود قرار گرفت. دیگران می گویند سیریزا در طول مذاکرات خود با تروئیکا مشغول بلوف زدن بود، اما سیپراس هرگز آماده نبود کشور را از منطقۀ یورو-اتحادیۀ اروپا خارج کند.

نخست وزیر جوان یونان هرگز درک نکرد که اگر جلو رفته و از این کلوب های سرمایه داری خارج شده بود، می توانست اکثریت عظیم جمعیت را در جبهۀ خود داشته باشد. سیپراس می بایست به این نزول خواران می گفت که بزنند به چاک، لباس نظامی تن کنند و آمادۀ جنگ شوند. اما اکنون دیگر خیلی دیر است… دست­کم برای سیریزا. سیپراس گفته بود که می خواست «همدستان» و سرمایه داران بزرگی را که از مردم یونان اخاذی کرده اند مجازات کند. او در صورتی می توانست چنین کند که اتحادیۀ اروپا- منطقۀ یورو را ترک کند، اما اکنون که مطالبات آن ها را پذیرفته چه کار می تواند بکند؟

بسیاری در جناح چپ سیریزا اکنون این شعارها را دارند: «سرها بالا! همه در خیابان! ما علیه حکومت جدیدِ تفاهم­نامه و سرسپردگی به اتحادیۀ اروپا و رؤسا به مبارزه ادامه می دهیم! اتحادیۀ اروپا کشتارگاه حقوق و خواسته های مردمی است. نمی تواند تغییر کند یا اصلاح شود. بلکه باید درهم شکسته شود!»

شاید معنادارترین تفسیر از زبان مانولیس گِلِزوس سالخورده، نمایندۀ سیریزا در بروکسل بیرون آمده باشد. گلزوس نماد مقاومت یونان است، چرا که همراه با آپوستلوس سانتاس (که درگذشته است)، در تاریخ ۳۰ مه ۱۹۴۱ از «آکروپولیس» بالا رفت و علامت «سوآستیکا» (صلیب شکسته) را که ارتش «ورماخت» در زمان ورود نازی ها به آن در تاریخ ۲۷ آوریل ۱۹۴۱ برافراشته بود، تکه و پاره کرد. مردم به چیزی که سیریزا وعده داده بود، رأی دادند، یعنی: پایان دادن به ریاضت، ریاضتی که هدف الیگارشی آلمان و یونان است. آن ها برای این وعدۀ سیریزا رأی دادند که: «در روز بعد از انتخابات، ما به تمام قوانین ریاضتی، تروئیکا و پیامدهای آن پایان خواهیم داد». گلزوس با تأسف توأم با کنایه گفت: «یک ماه سپری شده و هیچ چیز صورت نگرفته. شخصاً از مردم یونان پوزش می خواهم، چرا که من هم در این توهم سهم داشتم که سیریزا به وعده هایش عمل خواهد کرد». این پیر مرد سپس تمامی نیروهای درون سیریزا را به «برگزاری جلسات اضطراری و تصمیم گیری دربارۀ پذیرش یا عدم پذیرش این وضعیت» فراخواند.

واکنش به درخواست گلزوس تند بوده است. در همان حال که برخی در حزب به او به خاطر صراحت کلامش تبریک می گویند، اکثراً به او می گویند به جای حرف زدن کاری انجام دهد و آن این که فوراً از سیریزا خارج شود.

اِوِل اکونوماکیس

۲۳ فوریۀ ۲۰۱۵

 

امتیازدهی

لينک کوتاه مطلب:

آرام نوبخت

از بنیان‌گذاران «گرایش بلشویک لنینیست‌های ایران» و ساکن انگلستان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

+ 8 = 15