بیرون راندن داعش از کوبانی: آیا پایان محاصرۀ کوبانی، موج را علیه داعش برخواهد گرداند؟

زمان تقریبی مطالعه متن ۷ دقیقه

 

سرژ جردن

برگردان: آرام نوبخت

«دولت اسلامی عراق و شام»، موسوم به «داعش»، سوگند یاد کرده بود که «عید قربان» را در مساجد کوبانی جشن بگیرد. اما پس از ۱۳۴ روز مقاومت قهرمانانۀ واحدهای چریکی «ی.پ.گ» (یگان دفاع مردمی) و «ی.پ.ژ» (یگان دفاعی زنان)، با «کمک» بمباران های ائتلاف به رهبری امریکا و از آن ناچیزتر با سربازان پیشمرگۀ کرد و عناصری از به اصطلاح «ارتش آزاد سوریه»، داعش هفتۀ گذشته از شهر بیرون رانده شد. پرچم سیاه گروه جهادی داعش از تپه های مشرف به کوبانی پایین کشیده شده است، و میلیون ها نفر از کُردها در سرتاسر جهان مشغول جشن و پایکوبی در پی رهایی این شهر سمبلیک هستند.

این یک عقب­نشینی نظامی و روانی برجسته برای داعش محسوب می شود، به طوری که تصویر خودساختۀ این گروه و داستان­سرایی از نیروی مهیب ویرانگر آن ها را رفته رفته از میان می رود. روز ۲۷ دسامبر ۲۰۱۴، داعش ویدیویی را منتشر کرده بود که ادعا می کرد نبرد با کوبانی «تقریباً پایان یافته است» و این که جهادیون اکنون «خیابان به خیابان، ساختنان به ساختمان، مشغول تسویه حساب نهایی هستند». داعش با وجود آن که برخی از بهترین جنگجویان خود را به کوبانی گسیل کرده بود و با وجود برتری نظامی و در اختیار داشتن منابع سرشار سلاح سنگین و زره پوش، نهایتاً به عقب­نشینی خفت بار وادار شده است.

شمار تلفات داعش در نبرد کوبانی روشن نیست، اما اکثر ناظران آن را تا ۱۰۰۰ کشته، اگرنه بیش­تر، تخمین می زنند. آشکار شدن عقب­نشینی داعش از کوبانی، به سردرگمی و انشقاق در درون صفوف جهادیون انجامید. حتی داعش شماری از جنگجویان خود را به دلیل تمرّد و سرپیچی از اجرای دستور اعزام به این منطقه، اعدام کرد. «فایننشال تایمز» در دسامبر ۲۰۱۴ گزارش داد: «ستیزه جویان ادعا کردند که این شهر تا آن حد اهمیت استراتژیک ندارد که تلفات و خسارات تاکنونی آن ها را توجیه کند».

به علاوه پیروزی کوبانی ضربه ای به رژیم رجب طیب اردوغان در ترکیه است که حمایت های غیررسمی نظامی، لجستیک و پزشکی آن به جهادیون، همان قدر مستند و آشکار شده که نفرت و بیزاری آن از شورش مردم اکثراً کرد کوبانی و دیگر «کانتون های خودمختار» روژئاوا. ترکش این اقدامات تروریستی در نتیجۀ توطئه های دولت ترکیه، در تاریخ ۶ ژانویۀ ۲۰۱۵ به خود این کشور رسید، زمانی که یک زن بمب­گذار انتحاری مرتبط با داعش خود را منفجر کرد و منجر به مرگ یک پلیس در محلۀ «سلطان احمد» استانبول شد.

ریاکاری ایالات متحده

وزارت امور خارجه و پنتاگون، ضمن ستایش کارزار حملات هوایی به رهبری امریکا، پیروزی اخیر را به رزمندگان مقام شهر کوبانی تبریک گفته اند؛ هرچند منطقی نخواهد بود که بگوییم بمباران های ایالات متحده نقشی در شکست داعش در کوبانی نداشته است، اما روشن است که اگر مقاومت زمینی خستگی­ناپذیر رزمندگان «ی.پ.گ» و «ی.پ.ژ» نبود، مقاومتی که طی آن نزدیک به ۶۰۰ تن جان خود را برای رهایی شهر از دست دادند، حکومت امریکا این شهر را اساساً در اولویت خود قرار نمی داد.

موضع فریبکارانۀ امپریالیسم امریکا را با بهتر از این عبارات جان کری، معاون وزیر امور خارجه، نمی توان توصیف کرد که در اکتبر ۲۰۱۴ گفت جلوگیری از سقط کوبانی، جزئی از استراتژی ایالات متحده نیست، ولی با بی­شرمی اکنون اعلام می کند که «کوبانی یک هدف سمبلیک و استراتژیک واقعی است»!

دومین شهر بزرگ عراق، موصل، تنها طی چند روز در ژوئیۀ گذشته تحت تصرف داعش درآمد، با وجود آن که حکومت ایالات متحده میلیارد ها دلار صرف تعلیم ارتش عراق کرده بود. شهر کوچک کوبانی، با نیروی انسانی و ظرفیت های نظامی به مراتب کم­تر، مدت ها پیش از تصمیم امریکا به مداخله در آن چه که خود صرفاً «موضوعی فرعی» در برنامه هایش می دید، به نماد مقاومت در سرتاسر جهان تبدیل شده بود.

تقریباً دو قرن پیش، ناپلئون بناپارت گفته بود که «کارایی یک ارتش، به اندازه، تعلیمات، تجربه و روحیۀ آن بستگی دارد، اما روحیه، ارزشی به مراتب بیش­تر از مجموع دیگر عوامل دارد». پیروزی مقاومت در کوبانی، نشان داده است که یک مبارزۀ مصمم و راسخ با اتکا به خواسته های اجتماعی و دمکراتیک مردم و نه به وابستگی های فرقه ای، فساد و سودمحوری، می تواند حتی بی­رحمانه ترین و مهیب­ترین نیرو را هم شکست بدهد.

این پیروزی می تواند به شهامت و تشویق میلیون ها نفر از مردمی کمک کند که زیر حاکمیت مشت آهنین داعش در دیگر نقاط عراق و سوریه زندگی می کنند. در برخی از این نواحی، علایم نوظهور نارضایتی، دالّ بر خشم روبه رشد در میان بخش هایی از جمعیت و همین طور مشکلاتی است که جهادیون به عنوان یک نیروی اشغالگر در عمل، برای مدیریت این نواحی با آن ها مواجه هستند.

با وجود آن که داعش هم­چنان ترمیم­پذیر و از سازماندهی خوبی برخودار است و بخش های وسیعی از قلمرو سوریه و عراق را تحت کنترل خود دارد، سرکوب خشن سربازان فراری در سنگر رقه (سوریه) یا قطع شبکه خطوط موبایل در شهر موصل (عراق) بیانگر آن است که سازماندهی جهادیون آن قدرها که برخی مردم اعتقاد دارند، آسیب ناپذیر نیست. داعش از احتمال بحران بیش­تر یا حتی طغیان ناآرامی های مردمی ایمن نیست.

مخاطرات جدید

پایان محاصرۀ کوبانی، مرهمی است برای تمامی کسانی که با اضطراب نظاره گر نبرد چهارماهه علیه سلاخی و کشتار بی­رحمانه به دست داعش بوده اند. اما اوضاع به همین شکل باقی نمی ماند. واحدهای «ی.پ.گ» و «ی.پ.ژ» اخیراً روستاهای زیادی را در نواحی اطراف شهر از نو به دست آورده اند، اما صدها روستایی که بخشی از کانتون کوبانی هستند هم­چنان تحت کنترل داعش قرار دارند.

کوبانی اکنون ویران شده است. زنی پناهجو از کوبانی، در همان حال که اشک می ریخت، این واقعیت تلخ را به مطبوعات بین­المللی می گفت که «ما همه می خواهیم به خانه برویم. اما خانه برویم که چه کنیم؟». تداوم بمباران ها، حملات و آتش توپخانه از سوی داعش، همراه با بمباران های هوایی سنگین به دست ائتلاف به رهبری امریکا، تمامی مناطق حومۀ شهر را ویران کرده و آن ها را بدون دسترسی به گرما، آب یا برق رها کرده است.

بازسازی شهر می تواند به بهانۀ شرکت های خصوصی برای سودآوری از بدبختی و فلاکت ساکنین کوبانی تبدیل شود و همین طور به بهانۀ قدرت های منطقه و غرب، برای تقویت مجدد اهرم فشار سیاسی خود بر ناحیه. درست به همین خاطر حیاتی است که تمامی کمک های خارجی و تلاش های بازسازی، تحت کنترل دمکراتیک و سازماندهی انجمن های محلی قرار داشته باشد. مرز منطقه با ترکیه نیز باید فوراً برای عبور و مرور پناهندگانی که خواهان بازگشت به محل زندگی خود هستند و همین طور کاروان های کمک­رسانی و مصالح ساختمانی، باز شود.

مانورهای سیاسی

هرچند هزینه های مادی پیروزی کوبانی عظیم است، اما آغاز روابط نزدیک و حسنۀ رهبران «پ.ی.د» (حزب اتحاد دمکراتیک، بازوی سیاسی واحدهای «ی.پ.گ» و «ی.پ.ژ») با امپریالیسم غرب در مسیر مبارزه برای کوبانی نیز به لحاظ سیاسی گران تمام می شود. می توان انتظار داشت که تمامی عناصر مشکوک سیاسی گرد هم بیایند و ثمرات رهایی کوبانی را درو کنند.

سربازان پیشمرگۀ کردستان عراق، که اکتبر گذشته با حمایت اکراه آمیز ترکیه به کوبانی اعزام شدند، از رژیم خودخواه و حامی سرمایۀ بزرگ مسعود بارزانی فرمان می گیرند. طرح های او هیچ نوع سازگاری و انطباقی با انتظار بسیاری از کرده ها و پایه های هوادار «ی.پ.گ»، «ی.پ.ژ» و «پ. ی. د» برای تغییر اجتماعی ندارد.

روحیۀ مبارزه جویانۀ مقامات در کوبانی و روژئاوا، بخشاً محصول حمایت توده ای کردها برای سرزمینی است که مدت هاست موجودیتش انکار شده. اما کردستانِ بارزانی به زحمت چیزی بیش از یک دولت دست نشاندۀ فاسد و تمامیت خواه برای شرکت های چندملیتی است، جایی که کارگران استثمار می شوند و حقوق اتحادیه های کارگری نادیده گرفته می شود. تنها با گسست از تمامی نخبگان حاکم، از جمله جناح های کردی حامی سرمایه داری است که کردها قادر به دستیابی به حق تعیین سرنوشت حقیقی و ماندگار خواهند بود.

مبارزۀ قهرمانانۀ کردها برای آزادی و رهایی کوبانی، الهام­بخش بسیاری از مردم بوده است. اما برای آن که این امر ماندگار و منسجم باشد، نیروهای مقاومت در کوبانی و تمامی بخش های روژئاوا باید متحدین جدیدی را در میان کارگران، جوانان، و مردم تحت ستم سرتاسر منطقه جستجو کند. این مستلزم عملکردی است که باید نه تنها از قدرت های امپریالیستی و رژیم های فاسد منطقه مستقل باشد، که هم­چنین در جهت دفع کردن همۀ آن ها هدف گرفته شود.

کشتار شمار زیادی از شهروندان غیرنظامی با بمباران های امریکا در نواحی تحت کنترل داعش در عراق و سوریه، به ایجاد گرایش های افراطی و جذب نیروهای جدید سنی به صفوف داعش انجامیده است. این نشان می دهد که هرگونه همکاری با واشنگتن یا دیگر رژیم های سرمایه داری، که برخی از آن ها مسئولیتی مستقیم در رشد داعش دارند، دستاوردهای تاکنونی را نابود خواهد کرد و از جذابیت و کشش مبارزه در روژئاوا در میان توده های منطقه خواهد کاست.

تنازعات فرقه ای

یگان های «ی.پ.گ» و «ی.پ.ژ» سهم اصلی نبرد زمینی را در بیرون راندن داعش از کوبانی به عهده داشتند. با این حال در شمال عراق، پیشمرگه های کرد عموماً جوّی را در کارزار خود علیه داعش به وجود آورده اند که بیش از یک بار جنبۀ خطرناک «قومی» به خود گرفته است. خطرات اقدامات تلافی­جویانه و الحاق قلمرو علیه مردمان عرب سنی، به طور اخص، خطری کاملآً واقعی است. خشونت انتقام جویانۀ شبه نظامیان شیعه در بخش هایی از عراق به ثبت رسیده است. در سوریه نیز یک جنگ داخلی فرقه گرایانه و چند بُعدی درحال شدت گیری است.

همۀ این ها، بشکۀ باروت آماده ای برای تنش های فرقه ای است. با وجود این محدودیت ها، خصلت مقاومت مسلحانه در کوبانی و دو کانتون دیگر روژئاوا، با اتکای اصلی بر زنان مبارز و همبستگی فارغ از مذهب و قومیت، همچنان از سوی بسیاری به مانند «فانوسی در تاریکی» نگریسته می شود.

اما خواست تغییر، که خود وحدت در میان کارگران و فقرای روژئاوا را افزون کرده است، نیازمند آن است که روزنه ای روشن پیدا کند؛ در غیر این صورت، خشونت فرقه ای با یک انتقام بازخواهد گشت. هشدار پیشین این خطر، در نوامبر ۲۰۱۳ مشاهده شد، زمانی که صالح مسلم، معاون رهبری «پ.ی.د» اعلام کرد: «یک روز، آن عرب هایی که به نواحی کردستان کشیده شده اند، می بایست بیرون شوند».

دایر کردن کمیته های دفاعی توده ای و غیرفرقه ای، وظیفه ای حیاتی است برای جلوگیری از خونریزی میان قومیت ها و حفاظت در برابر خطر شبه نظامیان ارتجاعی، چه داعش باشند یا غیر آن. اما رفع خطرات ترس و وحشت های فرقه ای، نیازمند سازمان های توده ای است که بتوانند کارگران، فقرا و کشاورزان و جوانان را در پشت برنامۀ تغییر سوسیالیستی بنیادی، تقویت کنند، و درعین حال از حقوق دمکراتیک و خواست های ملی تمامی مردمان خاورمیانه پشتیبانی نمایند.

رهایی کوبانی باری دیگر این ایده را تأیید می کند که اگر توده ها از هدفی اجتماعاً مترقی برخودار باشند که ارزش مبارزه و مردن داشته باشد، به آن دست خواهند یافت. اگر برعکس، مبارزه علیه داعش به گانگسترهای شبه نظامی و ارتش های فاسدی سپرده شود که برای نفوذ خود، بازارهای سرمایه داری و حوزه های نفوذ امپریالیستی در رقابتند، این نسخه ای برای فاجعه خواهد بود.

۲ فوریۀ ۲۰۱۵

 

امتیازدهی

لينک کوتاه مطلب:

آرام نوبخت

از بنیان‌گذاران «گرایش بلشویک لنینیست‌های ایران» و ساکن انگلستان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

− 6 = 3