کوبا: خطر بازگشت سرمایه‌داری، شتاب می‌گیرد

زمان تقریبی مطالعه متن ۷ دقیقه
تونی سونوآبرگردان: آرام نوبخت

با به پایان رسیدن سال ۲۰۱۴، سال جدید همراه با اعلام یک سلسله توافقات تاریخی میان رؤسای جمهور امریکا و کوبا، باراک اوباما و رائول کاسترو آغاز شد. بازگشت و ازسرگیری روابط دیپلماتیک میان این دو کشور، محدودیت سفر را کاهش داد و نخستین گام ها را به سوی تخفیف تحریم تجاری برداشت که از زمان انقلاب ۱۹۵۹-۱۹۶۰ اعمال شده بود. آزادی زندانیان رژیم کوبا، از جمله شهروندان امریکایی و همین­طور زندانیان کوبایی در ایالات متحده، نقداً صورت گرفته است.

این گام، بیانگر یک چرخش تعیین کننده در سیاست امپریالیسم ایالات متحده در قبال کوبا است. به علاوه این به معنای یک گام کیفی دیگر از سوی رژیم کوبا در جهت بازگشت سرمایه داری است، فرایندی که چندین سال است آشکار شده. این اظهارات، نقطۀ اوج گفتگوهای محرمانه ای است که میان دو حکومت به مدت چندین سال در کشور کانادا جریان داشته. مذاکرات با دخالت حکومت راست­گرای کانادا و شخص پاپ، برای واسطه گری در جریان توافق فعلی، حیاتی بوده است.

اوباما با تشخیص این که «شما نمی توانید (بیش از۵۰ سال) یک کار را دنبال کنید و انتظار نتیجۀ متفاوتی داشته باشید»، این اظهارات را بیان کرد. طبقات حاکم اروپا، سرمایه داری کانادا و اکثر کشورهای امریکای لایتن، رویکرد متفاوتی را اتخاذ کردند؛ رویکردی که اوباما اکنون پذیرفته است.

رائول کاسترو ضمن اظهاراتی، توصیه کرد که به اوباما جایزۀ صلح نوبل داده شود! این درحالی است که حملات هوایی رئیس جمهور کنونی ایالات متحده بیشتر از جورج بوش بوده است!

از زمان انقلاب کوبا در سال ۱۹۵۹-۱۹۶۰، امپریالیسم ایالات متحده تحریم شدیدی را تصویب کرد و به تلاش های متعددی-ازجمله دخالت نظامی در سال ۱۹۶۱- برای سرنگونی رژیم کوبا و بازگرداندن سرمایه داری دست زده است. با وجود پیامدهای فلج­کنندۀ تحریم، که تخمین زده می شود از زمان اجرای آن نزدیک به ۱ تریلیون دلار برای اقتصاد کوبا هزینه داشته است، این سیاست شکست خورده. شکست این سیاست اساساً به دلیل وجود ریشه های عمیق اجتماعی و حمایت از انقلاب بود. این سیاستی بود که برای جلب حمایت سیاسی کوبایی های تبعیدی و گریخته از انقلاب در «میامی» اتخاذ شد.

اکنون امپریالیسم ایالات متحده درحال اتخاذ سیاست آغاز به رفع تحریم است. خطر بازگشت سرمایه داری برای یک دولت کارگری فقط از جانب مداخلۀ نظامی نیست. همان طور که تروتسکی در ارتباط با اتحاد جماهیر شوروی سابق هشدار داد، این خطر می تواند به شکل «اجناس ارزان در قطار باری امپریالیسم» فرابرسد. هدف امپریالیسم امریکا همانند سابق است، منتها اکنون امید دارد که با مسیر متفاوتی به آن برسد. آن ها قصد دارند سیلی از اجناس و سرمایه گذاری را با هدف بازگشت کامل سرمایه داری، به اقتصاد کوبا سرازیر کنند.

تغییر سیاست امپریالیستی امریکا

این تغییر سیاست امپریالیسم امریکا، با تغییر نسل و دورنمای جامعۀ کوبایی های در تبعید، تسهیل شده است. سابق بر این آن ها تماماً خواهان تحریم و مبارزه برای سرنگونی رژیم بودند، اما اکنون طبق برخی نظرسنجی ها، ۵۲ درصد کوبایی هایی که در امریکا زندگی می کنند مدافع پایان دادن به تحریم هستند. بخش هایی از طبقۀ سرمایه دار- مانند تاجر ثروتمند شکر، «الفی فن­هول»- با نگاه به چشم انداز بازار های جدید در یک کوبای سرمایه داری، در دفاع از تحریم ها صحبت کرده اند.

وضعیت وخیم اقتصاد در کوبا به آن معناست که بسیاری از کوبایی ها به وجوه ارسالی خانواده های خود در ایالات متحده وابسته هستند. تخمین زده می شود که ۶۲ درصد خانوارهای کوبایی در حال حضر از خارج حمایت دریافت می کنند. طبق برخی تخمین های اقتصادی، این وجوه ارسالی به طور باورنکردنی ۹۰ درصد از بازار خرده فروشی را روی پای خود نگاه داشته است.

وضعیت حاد اقتصادی در کوبا، به معنای وضعیت فاجعه بار برای توده ها بوده است. دستاوردهای عظیم اجتماعی که در نتیجۀ انقلاب و سرنگونی سرمایه داری به دست آمدند، فرسوده شده اند، به ویژه از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی سابق. حمایت از انقلاب و ضدیت با سرمایه داری و امپریالیسم امریکا موجب شد که رژیم کوبا، به شکلی حیرت آور بتواند اقتصاد برنامه ریزی شده و رژیم بوروکراتیک را طی سال های دهۀ ۱۹۹۰ (موسوم به «دورۀ خاص») و اوایل قرن بیست و یکم حفظ کند. تخمین زده می شود که ارزش دستمزدها در کوبای امروز تنها ۲۸ درصد ارزش آن تا پیش از سقوط اتحاد جماهیر شوروی سابق است.

رژیم و اقتصاد برنامه ریزی شده، طی این دوره، با وجود موج مد سرمایه داری بازار آزار و مسلط بر جهان، دوام آورد. رژیم هم­چنین قادر بود که با استفاده از تحریم امریکا که نیرویی دوچندان به خصومت نسبت به امپریالیسم امریکا بخشیده بود، به لحاظ سیاسی خود را حفظ کند. به قدرت رسیدن هوگو چاوز در ونزوئلا نیز با عرضۀ نفت و بنزین ارزان، فرصت تنفسی برای رژیم کوبا ایجاد کرد.

کنترل کارگری و دمکراسی

فقدان کنترل و دمکراسی کارگری حقیقی و متعاقباً سوء مدیریت بوروکراتیک و فساد، بحران اقتصادی و اجتماعی به دنبال تحریم و انزوا را وخیم تر کرد.

طغیان های انقلابی که ونزوئلا، بولیوی و اکوادور را در آغاز قرن درنوردید، چشم انداز خروج کوبا از انزوای خود را ایجاد کرد. دمکراسی کارگری حقیقی می توانست این فرصت را بگیرد و گام هایی ضروری را به سوی به کاربستن و تشکیل یک فدراسیون سوسیالیستی متشکل از این کشورها بردارد. این می توانست موجب همکاری و برنامه ریزی اقتصادی میان این کشورها و آغاز فراخوان به طبقۀ کارگر کل امریکای لاتین با مطرح کردن یک آلترناتیو در برابر سرمایه داری بشود.

با این حال متأسفانه نه رژیم بوروکراتیک کوبا و نه رهبری رفرمیست مورالس، چاوز و کوریا، هیچ یک آمادۀ برداشتن این گام نبودند. این نمونه های آخر با وجود آن که مقدمتاً رفرم ها و اقداماتی را در جهت دست اندازی به منافع طبقۀ حاکم و امپریالیسم انجام دادند، ولی هم­چنان در درون سرمایه داری به دام افتاده اند. رژیم کوبا از سوی دیگر یک رشته گام های بیش­تر را برای بازگرداندن سرمایه داری معرفی کرد. این تغییر و تحولات اخیر به معنای گامی فراتر در این فرایند است.

اگرچه باید از کاهش محدودیت های سفر استقبال کرد، ولی سایر گام ها بیانگر خطری در برابر دستاوردهای باقی­ماندۀ انقلاب است. این دستاوردها پیش از این درحال فرسایش و اضمحلال بودند، و اکنون در خطر جدی قرار دارند. قوانین جدید کار، بیانگر حمله ای جدی به حقوق کارگران است. سن بازنشستگی در سال ۲۰۰۸، پنج سال افزایش یافت. معرفی «نظام دوگانۀ ارز» که به وسیلۀ آن پرداخت به برخی کارگران به دلار و به دیگران بر حسب پزو صورت می گیرد، نابرابری را میان این دو دسته از مزدبگیران تشدید کرد. رژیم، «پزوی قابل تبدیل» (CUC) را ایجاد کرد که اکنون نسبت به دلار در سطح ۱ به ۱ ثابت است و در بخش توریستی و برای محصولات وارداتی استفاده می شود. برای محصولات داخلی، از پزوی محلی (CUP) استفاده می شود که نسبت به پزوی قابل تبدیل، تقریباً معادل ۱ به ۲۵ است. حکومت تمایل خود به حذف این نظام دوگانۀ ارز را اعلام کرد، ولی این مورد تاکنون اجرا و متحقق نشده است.

وجود این نظام پولی، ناگزیر به بازار سیاه رونق بخشیده است. حکومت، هدف حذف بیش از یک میلیون شغل از بخش عمومی و صدور اجازه به ایجاد هزاران حرفۀ کوچک و متوسط را اعلام کرد؛ ۵۰۰ هزار مجوز تاکنون برای طرح های «خوداشتغالی» (cuentapropistas) صادر شده است. از سال ۲۰۰۷، شمار کارگران شاغل در بخش خصوصی از تقریباً ۱۴۰ هزار به ۴۰۰ هزار نفر افزایش یافته است. هرچند این رقم قابل توجه هست، ولی هنوز اقلیتی از کل نیروی کار حدوداً پنج میلیونی کوبا را تشکیل می دهد.

سرپُل بازگشت سرمایه داری، در بخش توریسم ایجاد شده که تاکنون مرکز سرمایه گذاری خارجی بنگاه های اروپایی، کانادایی، برزیلی و اخیراً چینی بوده است. فحشا، که به دنبال انقلاب رخت بر بسته بود، اکنون به خیابان های هاوانا، به خصوص در نواحی توریستی بازگشته است.

«مناطق توسعۀ ویژه» افتتاح شده اند، مانند ساخت تسهیلات جدید بندرگاه در خلیج «ماریل» که با سرمایه گذاری کشورهای برزیل و سنگاپور تأمین مالی شده است. همۀ این ها چشم انداز آتی پایان تحریم تجاری ایالات متحده و همین طور فرصت انتفاع از توسعۀ کانال پاناما و کانال جدیدی است که در نیکاراگوئه طراحی می شود. در این جا، سرمایه گذاران از قراردادهای ۵۰ ساله-در قیاس با قراردادهای فعلی ۲۵ ساله- برخوردار خواهند شد. سرمایه گذاران می توانند ۱۰۰ درصدِ مالکیت را در اختیار داشته باشند. از پرداخت مالیات های کارفرما یا مالیات های محلی معاف خواهند بود و ضمناً معافیت ۱۰ ساله از پرداخت مالیات ۱۲ درصدی بر سود نیز به آن ها اعطا خواهد شد.

با وجود این تغییر و تحولات، سرمایه گذاران خارجی مجبورند با شرکت های حکومتی یا متعلق به دولت مذاکره کنند. درهمان حال که رژیم کوبا هنوز از برخی شعارهای سوسیالیستی استفاده می کند- که این بخشاً بازتاب حمایت موجود برای انقلاب به ویژه در میان نسل قدیم است- ولی بیش از پیش هم دارد به خوزه مارتین، رهبر جنبش استقلال در برابر استعمارگران اسپانیایی اشاره می کند.

نسل های جوان­تر و مشتاق آزادی های جدید – مثلاً استفاده از اینترنت و سفر خارجی- در واقع نه دستاوردها، که عقب­گرد انقلاب، بحران اقتصادی و اجتماعی و بورکراسی خفه کننده را تجربه کرده اند.

رسیدن «اجناس ارزان در قطار باری امپریالیسم» شاید در ابتدا جاذبه داشته باشد، منتها این جاذبه تنها تا زمانی خواهد بود که واقعیت زندگی در جامعۀ سرمایه داری آشکار شود.

حرکت به سوی بازگشت سرمایه داری

این تغییر و تحولات به وضوح نشانگر یک حرکت مهم به سوی بازگشت سرمایه داری است. این فرایند در برخی بخش ها نقداً آغاز شده، منتها هنوز تحت تداوم نظارت و توافق دولت. دولت هم­چنان کنترل نیرومند خود را بر امور دارد و می تواند در یک مرحلۀ معین مانع این گام ها شود. سرمایه گذاران خارجی هنوز نیازمند مذاکرۀ مستقیم با حکومت یا شرکت های تحت کنترل دولت هستند. بخش های تعیین کنندۀ اقتصاد فعلاً خصوصی نگردیده یا به سرمایه داران خارجی فروخته نشده اند.

برای سوسیالیست ها و طبقۀ کارگر، این گام ها به سوی بازگشت سرمایه داری، معرف یک عقب گرد هستند. این گام ها به معنای فرسایش دستاوردهای انقلاب کوبا برای توده ها خواهد بود. طبقات حاکم، به ویژه در امریکای لاتین، از این گام ها مجدداً برای بی اعتبار جلوه دادن ایدۀ سوسیالیسم به عنوان آلترناتیو سرمایه داری بهره برداری خواهند کرد.

هرچند این همان تأثیر حملات ایدئولوژیک به ایدۀ سوسیالیسم را نخواهد داشت که طبقۀ حاکم به دنبال سقوط رژیم های استالینیستی سابق در اتحاد جماهیر شووری و اروپای شرقی به شکل افسارگسیخته عیان کرد. مرحلۀ جدید بحران سرمایه داری و مبارزات کارگری، در سطح جهانی آغاز شده. طبقۀ کارگر و توده ها از بیست و پنج سال «سلطۀ بازار آزاد» عبور کردند و در حال آغاز مبارزه علیه آن هستند. در برزیل، آرژانتین، شیلی و دیگر کشورها، دور جدیدی از مبارزۀ کارگران شروع شده.

رفع تحریم، بیانگر شکست سیاست گذشتۀ امپریالیسم امریکا و تلاش آن به سرنگونی رژیم کوبا بوده است. این امر به کوبا فرصت تجارت در بازار جهانی را خواهد بخشید. هرچند، بدون تجربۀ یک «دمکراسی» کارگری حقیقی، این خطر وجود دارد که فرایند بازگشت سرمایه داری شتاب بگیرد. انحصار دولتی بر تجارت خارجی، تحت کنترل یک رژیم حقیقی دمکراسی کارگری، برای کمک به جلوگیری از این خطر فزاینده، حیاتی است. سوسیالیست ها از افزایش آزادی سفر استقبال می کنند.

بحران جهانی سرمایه داری

گذار به بازگشت کامل سرمایه داری در کوبا، یک فرایند مستقیم و بلاانقطاع نخواهد بود. بخش هایی از رژیم ظاهراً خواهان حرکت در این جهت نیست. به خصوص ماریا کاسترو، دختر رائول کاسترو، سفت و سخت اعلام کرد که مردم کوبا «خواهان بازگشت به سرمایه داری نیستند».

تحت شرایط بحران جهانی سرمایه داری، حرکت به سوی بازگشت سرمایه داری می تواند متوقف بشود. شاید برای دوره ای یک وضعیت مختلط یا دوگانه ادامه بیابد. در ابتدا، شاید برخی دستاوردهای انقلاب، مانند نظام بهداشت و آموزش، حفظ شود، اگرچه حتی این بخش ها نیز از فقدان سرمایه گذاری در دورۀ اخیر به شدت ضربه دیده اند. موانع بسیاری هست که باید بر آن ها غلبه کرد و با آشکار شدن واقعیت بازگشت سرمایه داری، احتمال دارد مقاومت هایی نیز در برابر آن صورت بگیرد. بخش هایی از جمعیت از این که دستاوردهای انقلاب را از دست دهند و انقلاب کوبا به یک «پورتو ریکو»ی دیگر تبدیل شود، وحشت دارند.

نیاز به ایجاد مقاومت در برابر آهنگ رو به رشد بازگشت سرمایه داری و مبارزه برای دمکراسی حقیقی کارگری و اقتصاد بابرنامۀ ملی شده در کوبا، مبرم­تر از هر زمان دیگری است. چنین جنبشی می تواند طبقۀ کارگر و جوانان سرتاسر امریکای لاتین را که بیش از پیش به مبارزه برای دفاع از منافع خود کشیده می شوند، به یک دیگر پیوند بزند، و یک آلترناتیو سوسیالیستی واقعی را در برابر سرمایه داری که درس های انقلاب کوبا را تماماً آموخته است، ارائه کند.

۲۴ ژانویۀ ۲۰۱۵

 

امتیازدهی

لينک کوتاه مطلب:

آرام نوبخت

از بنیان‌گذاران «گرایش بلشویک لنینیست‌های ایران» و ساکن انگلستان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

79 − = 78