بیانیۀ «آلترناتیو سوسیالیستی» ترکیه دربارۀ تحولات کوبانی

زمان تقریبی مطالعه متن ۵ دقیقه

بیانیه ای از گروه «آلترناتیو سوسیالیستی» (شاخۀ «کمیتۀ انترناسیونال کارگری» در ترکیه)

به دفاع از کوبانی و دیگر مردمان در برابر تهدیدهای داعش، «حزب عدالت و توسعه» و امپریالیسم برخیزیم!

کانتون کوبانی که خود بخشی از روژاوا است، از ۱۶ سپتامبر به این سو تحت محاصره بوده و به یکی از مراکز مهم مقاومت در برابر پیشروی های داعش بدل گردیده است. اخبار زیادی از مدافعان کوبانی می رسد که نشان می دهد داعش را به شدت دلسرد کرده اند، آن هم درحالی که بسیاری بر این گمان بودند که کوبانی در آستانۀ سقوط است. اما خطر هنوز رفع نگردیده و هنوز هزاران نفر از مردم با تهدید به یک قتل عام وسیع رو به رو هستند.

سازمان وحشی داعش با برخورداری از تانک و موشک، هم­چون نیروی ارتشی دولتی با قد و قوارۀ متوسط، درحال حمله به کوبانی است. دولت ترکیه و «حزب عدالت و توسعه» مشغول حمایت ملموس از داعش و مسدود کردن جریان کلیۀ حمایت ها به سمت «یگان های مدافع خلق» (YPG)- نیروهای مسلح درحال نبرد در کوبانی- بوده و هستند. به علاوه با مانع تراشی در برابر مبارزه علیه داعش، از جمله تقویت قوۀ سرکوبگر مقننه در خود ترکیه، درحال ارعاب توده های درگیر در تظاهرات های همبستگی با کوبانی بوده اند.

مردم روژوا برای به دست گرفتن کنترل منطقه ای که در آن زندگی می کنند، برخاسته اند- فرایندی که در کوبانی از سال ۲۰۱۲ آغاز شد. آن ها تلاش داشته اند تا یک منطقۀ خودمختار، مبتنی بر الگویی اعلام شده از سکولاریسم و خودگردانی، فراتر از شکاف ها و تقسیم بندی های مذهبی و قومی، برپا کنند. این موقعیت نه فقط یک گام مهم برای بزرگ ترین ملت فاقد دولت در جهان، یعنی کردها به شمار می رود، بلکه تماماً در تقابل با برنامۀ سیاه گروه های ارتجاعی نظیر داعش و نظایرش در خاورمیانه قرار دارد.

داعش از وحشیانه ترین روش ها برای ایجاد فضای رعب و وحشت استفاده می کند و تلاش دارد که یک دولت تئوکراتیک بر پایۀ ارتجاعی ترین قوانین ایجاد کند. از جمله اهداف داعش این است که «حزب کارگران کردستان» (PKK) و «حزب اتحاد دمکراتیک» (PYD) را از منطقه پاک کنند، چرا که هر دوی این احزاب با ایدئولوژی سکولار، سیاست های خصمانه ای نسبت به داعش دارند و به همین دلیل تهدیدی برای مقاصد داعش محسوب می شوند. مضاف بر این، داعش می خواهد «دولت اسلامی» خودخواندۀ خود را با تسخیر شهر استراتژیک کوبانی وسعت ببخشد و قدرت خود را در منطقه بسط دهد.

رژیم ترکیه از یک سو خواهان درهم شکستن تمامی دستاوردهای کردها است و از سوی دیگر می خواهد با پیش قدم شدن در دخالت نظامی علیه رژیم اسد، آن هم با امید پشتیبانی قدرت های اصلی امپریالیستی غرب، خود به یک قدرت امپراتوری در این منطقه تبدیل شود. این قدرت های امپریالیستی غربی به تدریج درحال باختن زمین بازی در این منطقه هستند، بنابراین قصد دارند با ایجاد این برداشت که گویی ناجی مردمان منطقه هستند، کنترل خود را مجدداً باز گردانند.

امپریالیست ها منجی هستند یا خیر؟

بسیاری از مردم به خصوص پس از حملۀ داعش به شنگال، خواهان مداخلۀ نظامی و حمایت تسلیحاتی قدرت های امپریالیستی شدند. درخواست ها مشابهی هم پس از آغاز محاصرۀ کوبانی مطرح شد. اما برداشت امپریالیست ها، ترکیه و دیگر حکومت های منطقه ای از «ثبات»، کوچک ترین ارتباطی با خواست حقیقی طبقۀ کارگر برای ثبات ندارد. ثبات برای این رژیم ها چیزی نیست جز استخراج مداوم نفت، تاراج ذخایر منطقه و حراست از توازن قدرت خود؛ این به معنای پایان بمباران، مرگ، سرکوب و استثمار نیست. سازمان ها یا دولت های حامی سرمایه داری، می خواهند خواسته های مردمی برای کمک انسان دوستانه و نظامی به کسانی که در معرض خطر قتل عام قرار دارند را بسته به منافع خود بربایند.

درک این که چرا مردمی که با تهدید به قتل عام رو به رو هستند، خواهان بمباران مواضع داعش در اطرف کوبانی یا باز شدن کریدوری برای کمک به مقاومت کوبانی از درون ترکیه هستند، ساده است. اما رویدادهای اخیر نشان داده اند که چگونه قدرت های مختلف برای دفاع از منافع خود و فرونشاندن جنبش توده ها خیز برداشته اند. ایالات متحده کمک های تسلیحاتی محدودی را به مدافعان کوبانی آغاز کرده، اما بهای سیاسی آن را هم طلب می کند، یعنی به زبان دیگر جنبش مقاومتی را طلب می کند که منافع ایالات متحده در منطقه را به خطر نیاندازد.

تمام مداخلات نظامی در منطقه به پشتوانۀ امپریالیست ها، با وجود آن که همواره پشت نقاب اهداف بشردوستانه پنهان بوده اند، نه تنها به فجایع خونینی ختم شده اند (نمونۀ عراق، لیبی و …)، بلکه تا حدود زیادی منشأ کابوسی هستند که امروز کردها و سایر مردم منطقه تجربه می کنند.

این که حکومت «حزب عدالت و توسعه» تصمیم گرفته با متحد فاسد خود، رژیم بارزانی (رئیس جمهوری حکومت اقلیم کردستان در عراق) اجازۀ ارسال نیروهایش به کوبانی را بدهد، هم هدف عقب راندن داعش را دارد و هم کنترل جنبش در روژوا از طریق تلاش برای از دور خارج کردن مبارزین بیشتر متمایل به چپ در PKK و PYD.

به همین دلیل است که نبرد عیله داعش باید بخشی از یک جنگ انقلابی باشد که به تمامی کارگران و مردم تحت ستم رو می کند، تلاش می کند آن ها را در مبارزه علیه سرکوب و برای یک آلترناتیو حقیقی در برابر کلیۀ حکومت ها و دیکتاتوری های گندیده، فاسد و حامی سرمایه داری در سرتاسر منطقه متحد سازد. این، راه تضعیف داعش و متحد کردن کلیۀ کارگران، اعم از کرد، ترک، عرب، سنی، شیعه، مسیحی و غیره در مبارزۀ مشترک است.

دفاع از روژاوا

دفاع از روژاوا از جوانب بسیاری مهم است. سقوط کوبانی نه فقط به معنای قتل عام احتمالی مردمان ساکن در این نقطه، بلکه هم­چنین به معنای درهم شکستن مبارزه ای خواهد بود که الهام بخش کردها، جوانان و زنان و کارگران در سطح بین المللی بوده است؛ حتی داعش را به لحاظ جغرافیایی و لجستیکی تقویت خواهد کرد. به این اعتبار، سقوط کوبانی به معنای شکست تمام مردمی است که در دیگر نقاط مشغول مبارزه علیه داعش و تلاش برای دنیایی بهتر هستند.

در گذشته، رژیم های استالینیستی شوروی سابق و اروپا، با وجود خصصویات استبدادی هیولایی خود، وزنۀ تعادلی در برابر سیاست های سرمایه داری و امپریالیسم در سطح جهانی بودند. پس از فروپاشی آن ها در دهۀ ۱۹۹۰ میلادی، جنبش جهانی طبقۀ کارگر با عقبگردهای بزرگی رو به رو شد، چرا که طبقۀ کارگر اعتقاد خود را به یک آلترناتیو در برابر سرمایه داری و یورش دوبارۀ آن به خود از دست داده بود. سازمان های سوسیالیستی در خاورمیانه یا منحل شدند یا به راست چرخش کردند. طبقۀ کارگر و دهقانان در خاورمیانه سرکوب بیش تری را به واسطۀ فقر، مداخلات امپریالیستی و رژیم های استبدادی متحمل شدند. این توده ها جستجو برای یافتن یک آلترناتیو را آغاز کردند و قشری از آن ها به سوی سازمان های اسلامی راست­گرا یا حتی جهادی رو آورد. اما این مشکلات مردم عادی را حل نکرده؛ بر عکس، وضعیت تنها وخیم تر و به مراتب پیچیده تر شده است.

با این حال عصر خودبرترانگاری سرمایه داری به انتها رسیده است؛ اکنون سرمایه داری در بحرانی تاریخی است. هم زمان، شورش های عظیم کارگران، فقرا و جوانان علیه سرمایه داری، جهان را به لرزه درآورده است. توده های تونس و مصر تقریباً چهار سال پیش دیکتاتورها را پایین کشیدند. دفاع، و نهایتاً موفقیت مبارزه در روژاوا می تواند تأثیر مثبتی بر این مبارزات داشته باشد و به گشودن مسیر آن ها یاری برساند. اما این جنبش های توده ای نشان داده اند که طی کردن مسیری مستقل از نیروهای حامی سرمایه داری، تا چد حد برای ایجاد تأثیرگذارترین شکل مبارزه، حیاتی است.

به علاوه چنان چه مدل حاکمیت در روژاوا مبتنی بر سرمایه داری و محدود به این کانتون های کوچک باشد، موفقیت آمیز نخواهد؛ روژاوا زیرساخت های صنعتی بسیار محدودی دارد، در نتیجه اگر این مناطق ایزوله به قطب جاذبۀ کارگران و دهقانان فقیر ساکن در منطقه ای وسیع تر تبدیل نشوند، نمی توانند پایدار بمانند.

برای تحقق چنین چیزی، ضروری است که توده های مردم، در مقاومت و دفاع از روژاوا درگیر شوند؛ با الهام گیری از بهترین نمونه های مقامت مسلحانۀ طبقۀ کارگر، نظیر مبارزۀ کارگران بارسلونا علیه کودتای فاشیستی در اسپانیا در سال ۱۹۳۶، باید کمیته ها و میلیشیاهای توده ای و دمکراتیک متشکل از داوطلبین ساخته و در هر جایی که هستند تقویت شوند، اکثریت مردم را درگیر کنند و نیرومندترین مقاومت را علیه یورش تهدیدآمیر داعش شکل دهند.

این باید با هدف آگاهانۀ ساختن یک مبارزۀ توده ای و بین المللی برای سرنگونی نظام وابسته به سود سرمایه داری در خاورمیانه و از طریق کنش و سازمان یابی توده ای، مستقل و غیر فرقه ای طبقۀ کارگر و زحمتکشان کل منطقه انجام گیرد.

به همین دلیل است که «آلترناتیو سوسیالیستی» برای تکامل یک روژاوای سوسیالیستی به عنوان بخشی برابر و داوطلبانه از کنفدراسیون سوسیالیستی خاورمیانه و یک جهان سوسیالیستی می جنگند.

۲۴ اکتبر ۲۰۱۴

برگردان: آرام نوبخت

 

امتیازدهی

لينک کوتاه مطلب:

آرام نوبخت

از بنیان‌گذاران «گرایش بلشویک لنینیست‌های ایران» و ساکن انگلستان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

7 + 3 =