کردها پس از نبردی تن به تن، کوبانی را حفظ می کنند
دو سال است که «واحدهای دفاع مردمی» (YPG) و دیگر گروه های کُرد، مشغول دفاع از کوبانی، این شهر مرزی سوریه، در برابر یورش های «دولت اسلامی عراق و شام» (داعش) و متحدین آن بوده اند.
آیا مضحک نیست که سه هفته پس از آغاز کمپین بمباران مواضع نیروهای داعش در اطراف کوبانی به دست امپریالیزم امریکا (و تمام متحدین رنگارنگش در «اتئلاف کشورهای داوطلب» در این موردِ جدید از «جنگ علیه ترور»)، این شهر کردنشین در معرض سقوط در دستان بربریت جهادیون قرار بگیرد؟!
کوبانی، در شرایطی که تنها ۳ هزار شهروند غیرنظامی از جمعیت ۲۰۰ هزار نفری آن باقی مانده، از غرب، جنوب و شرق مورد تهدید نیروهای داعش واقع شده است. اکثر روستاهای اطراف کوبانی، در مجموع با جمعیتی در حدود ۲۰۰ هزارنفر، نقداً سقوط کرده اند. از ۶ اکتبر به این سو، دو پرچم سیاه داعش در حومۀ شرقی کوبانی قابل مشاهده بوده و داعش هم اکنون از شرق وارد شهر شده و نیروهای کرد در تلاش برای متوقف نمودن پیشروی آن به سوی مرکز شهر، درحال نبرد تن به تن بوده و هستند.
ترکیه، شروط خود را تعیین می کند
از آن جا که «واحدهای دفاع مردمی» که از ژوئیۀ ۲۰۱۲ کنترل بر کوبانی را در دست داشته اند وابسته به «پ ک ک» در ترکیه محسوب می شوند، حکومت ترکیه همین را دستاویز و بهانه ای قرار داده است تا خواسته های خود را بر امریکا تحمیل کند.
پیش¬تر امروز رجب طیب اردوغان از جمع پناهندگان کرد سوری در شهر «غازی عینتاب» دیدار نمود. هرچند اردوغان از خطر پیشِ روی کوبانی آگاه بود، ولی- برخلاف تعجب!- بیش¬تر درگیر تشریح شروط آنکارا برای دست زدن به اقدام نظامی علیه داعش بود: منطقۀ پرواز ممنوع در سوریه، پناهگاه های امن برای پناهجویان در داخل سوریه و تعلیم نیروهای «اپوزیسیون میانه رو»یی که وجود خارجی هم ندارد، برای نبرد با رژیم بشار اسد. همۀ این ها یک هدف روشن دارد و آن تضعیف رژیم اسد است؛ یعنی هدف اصلی ترکیه درست از زمان آغاز جنگ داخلی سوریه.
بنابراین اگرچه اردوغان اعلام کرد که «کوبانی در شرف سقوط است»، ولی همچنان اصرار داشت که «پ ک ک» را با «داعش» یکسان جلوه دهد و بگوید که «ترکیه علیه تروریزم در تمامی اشکال آن است» و «ترکیه همان قدر علیه تروریزم پ ک ک است که علیه داعش»!
به همین دلیل تانک های ترکیه که لب مرز صف کشیده اند و داعش هم به وضوح در معرض دید و تیررس آن ها قرار دارد، عکس العملی نشان نمی دهند. تنها اقدامی که نیروهای امنیتی و نظامی ترکیه انجام می دهند، ممانعت از عبور کردها از مرز خود به درون سوریه برای کمک به دفاع از کوبانی و سایر قلمروهای کُرد است. درگیری های دیگری نیز در سایر بخش های ترکیه رخ داده است، به طوری که دست کم نُه نفر در جریان اعتراضات به دست پلیس جان باخته اند.
استراتژدی کُردها؟
روشن است که رهبری کردها در سوریه، از سابقۀ برخوردهای خونبار حکومت ترکیه با جمعیت کرد خود آگاهی کامل دارد. اما آن ها باید این را هم تضمین کنند که به هیچ گونه توهمی در مورد نقش امپریالیزم در منطقه دامن نمی زنند. آن ها نباید به «حکومت اقلیم کردستان» (KRG) در عراق به عنوان یک الگو نگاه کنند. موجودیت «حکومت اقلیم کردستان»، به طور کامل خود را در چارچوب طرح های امپریالیزم برای عراق جای می دهد. تنها راهی که جمعیت کرد سوریه می تواند امنیت بلندمدت خود را تضمین کند، متحد کردن نیروهای خود با کردهای ترکیه، عراق و ایران، و همین طور با جنبش کارگری در این کشورها است. این تنها راه مطمئن برای امنیت و رهایی از تهدیدهاست.
تقریباً یکصد سال پس از آن که امپریالیزم بریتانیا و فرانسه توده های کرد را مطابق با منافع خود از هم جدا کردند، کوبانی سمبل و نماد خیانت ممتد به مردم کرد از سوی کشورهای مختلف امریالیستی است. استراتژی رهبران ناسیونالیست کرد به هیچ وجه نباید متکی بر هرگونه قدرت امپریالیستی یا منطقه ای (نظیر ترکیه، اسرائیل یا رژیم ایران) باشد.
توجیه مداخلات بیشتر امپریالیستی
بریدن سر دو خبرنگار امریکایی و دو مددکار بریتانیایی، افکار عمومی را هم هر دوی این کشورها وارونه کرده است. درست تا یک سال پیش، در اوت ۲۰۱۳، پارلمان بریتانیا طرح پیشنهادی نخست وزیر دیوید کامرون را برای بمباران رژیم اسد رد کرد. تقریباً دو سوم مردم امریکا نیز علیه مداخله در جنگ داخلی سوریه، حتی پس از استفادۀ رژیم اسد از سلاح های شیمیایی، بودند.
با این حال سیل ممتد داستان ها و ویدیوهای رعب و وحشت از زمان سقوط موصل، به تلاش های تبلیغاتی امپریالیزم با هدف مداخۀ نظامی در عراق و سوریه یاری رسانده است. اکنون قریب به ۷۱ درصد از مردم امریکا از حملات هوایی علیه داعش در عراق حمایت می کنند و ۶۵ درصد از بمباران جهادیون در سوریه. در بریتانیا ۵۷ درصد افکار عمومی مدافع حملات هوایی علیه داعش است.
تعداد بی شماری از متخصصین و پرسنل نظامی سابق که در تلویزیون مورد مصاحبه گرفته یا نقل قول هایی از آن ها در روزنامه های مختلف به چشم می خورد، همگی اظهار داشته اند- و اتفاقاً درست هم گفته اند- که جنگ هوایی و برتری در این نبرد هوایی، به هیچ وجه برای شکست داعش کافی نیستند. مخمصۀ کوبانی به وضوح همین را نشان داده است.
با این حال این صرفاً یک جنبۀ تکنیکی و فنی از واقعیت جنگ حاضر است. مسأله این جاست که در غیاب هرگونه چالش جدی در برابر سیاست های امپریالیستی از طرف جنبش کارگری «خود آن ها» در ایالات متحده، بریتانیا یا فرانسه، یا هرگونه ائتلاف کارگران مردم تحت ستم و استثمار در منطقه (فارغ از قومیت و مذهب)، این واقعیت الزاماً به تقویت موضع حامی دخالت بیش¬تر و نهیاتاً ارسال سربازان به دست امپریالیست ها و قدرت های منطقه ای رقیب می انجامد.
تاکنون تبلیغات میلیتاریستی و حامی جنگ، بخش اعظم احساسات ضدّ جنگی را که به حملۀ نظامی ۲۰۰۳ به عراق و پس از آن بازمی گردد، از میان برده است. چرا که احساسات ضدّ جنگ، به تنهایی و چنان چه نتواند مستقیماً به نیاز برای یک جبهۀ مستقل کارگری در برابر جنگ، فقر و تمامی دیگر پیامدهای نظام امپریالیستی و برای سوسیالیزم به عنوان تنها نظم اجتماعی بدیل در جهت حفظ کل بشریت مرتبط شود، پدیده ای بی ثبات و موقتی خواهد بود.
۷ اکتبر ۲۰۱۴
http://
ترجمه: آرام نوبخت