نگاهی به ایران در پس سرخط اخبار

زمان تقریبی مطالعه متن ۶ دقیقه

مراد شیرین / ترجمه: کیوان نوفرستی

با وجود بحران عمیق یورو و سرکوب شدید در سوریه، اخبار مرتبط با برنامۀ هسته ای ایران به شکل قابل ملاحظه ای در رسانه های اروپا و جهان ظاهر شده است.

هرچند بخش عمدۀ این پوشش خبری به تشدید تحریم ها و احتمال حملات نظامی محدود شده است، اما در این بین گزارش چندانی از وخامت اوضاع کارگران و زحمتکشان ایران به عنوان پیامد فساد، ارتشا، سوء مدیریت اقتصادی و هم اکنون تحریم های بیش تر، به چشم نمی خورد. تقریباً هیچ یک از آژانس های خبری اشاره ای به موقعیت کارگران ایران نداشته اند و با درنظر داشتن ماهیت یک چنین رسانه هایی، این امر خود کاملاً قابل درک است.

طبل های جنگ… یا صحبت درمانی؟

با وجود آن که طی چند هفتۀ گذشته فهرست بلندی از مقامات سیاسی، نظامی و اطلاعاتی امریکا، اسرائیل، بریتانیا و فرانسه در گفتن سخنان “تند و شدید” علیه رژیم ایران مشغول رقابت با یک دیگر بودند، ولی درحال حاضر همۀ آن ها لحن خود را تاحدود زیادی ملایم کرده اند و این روزها ترجیع بند “حملۀ نظامی” کم تر به گوش می رسد. این موضوع را می توان در اظهارات باراک اوباما دید که هفتۀ قبل در نشست سالانۀ کمیتۀ روابط عمومی امریکا- اسرائیل یا همان ایپاک (AIPAC) که در حقیقت چیزی جز لابی های حامی اسرائیل در امریکا نیست، گفته بود: “تا پیش از این صحبت های نه چندان دقیق بسیاری در مورد جنگ وجود داشته است” و سپس اضافه کرده بود که “طی چند هفتۀ گذشته، این قبیل صحبت ها با بالا بردن قیمت نفت، یعنی چیزی که ایران برای تأمین مالی برنامۀ هسته ای خود به آن متکی است، فقط به نفع دولت ایران تمام شده است”.

پس از این، نوبت بنیامین نتانیاهو بود که خطاب به ایپاک سخنرانی کند. او در صحبت های خود اشاره کرد که جنگ، مسأله ای غیرقابل اجتناب نیست. به دنبال این موضع گیری ها، شور و اشتیاق ناگهانی برای “دیپلماسی” در بین دیگر کشورهای امپریالیستی نیز بازتاب یافت؛ به طوری که پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل به همراه کشور آلمان (گروه موسوم به ۱+۵) هم آمادگی خود را برای پذیرش پیشنهاد مذاکره از سوی رژیم ایران نشان دادند.

سپس در تاریخ ۸ مارس، خامنه ای طی حرکتی بی سابقه از تلاش های اوباما برای کاهش جوّ جنگ علیه ایران قدردانی کرد! بنابراین باید پرسید چه چیزی در پشت این “پیشرفت های اخیر” وجود دارد؟ آیا هر دو گروه به ناگهان صلح طلب شده اند؟

نخست باید به یاد بیاوریم که هیچ گونه اختلاف جدی ایدئولوژیک میان رژیم ایران و قدرت های امپریالیستی وجود ندارد. رژیم ایران پس از ژست های سیاسی “ضد امپریالیستی” مرتجعین اسلامی قدرت گرفت و با به دست گرفتن رهبری انقلاب ایران، جنبش باشکوه کارگران و ستمدیدگان را به خاک و خون کشید.

دوم، ریشۀ تفاوت های موجود میان رژیم ایران با قدرت های امپریالیستی، به جایگاه دولت ایران در توازن قوای منطقه ارتباط دارد. در واقع رژیم ایران به ظرفیت توسعۀ سلاح های هسته ای به عنوان ضامن اصلی جایگاه خود در قدرت منطقه ای نگاه می کند. این موضوع در واقع همان تداوم جاه طلبی های تاریخی بورژوازی ایران است و نتیجۀ آن، چیزی جز تقویت موقعیت رژیم کنونی در سرکوب سیستماتیک کارگران و تمامی اقشار تحت استثمار ایران و هم چنین کل منطقه، نخواهد بود.۱

سوم، رژیم ایران علی رغم ژست های ضد سرمایه داری و ضدامپریالیستی، خود در حال اجرا و تکمیل سیاست های نئولیبرالی مانند کاهش و نهایتاً حذف سوبسید اقلام ضروری مورد نیاز کارگران و فقرا، دریافت مالیات بر ارزش افزوده، خصوصی سازی و نظایر این هاست.

چهارم، تحریم های اخیر، شدیدترین تحریم ها در طول تاریخ حیات جمهوری اسلامی است که تاکنون تأثیرات منفی عظیمی برجای گذاشته و در آینده نیز به دنبال اجرایی شدن تحریم های نفتی از سوی اتحادیۀ اروپا در ماه ژوئیه تبعات بدتری خواهد داشت.

سوبسیدها

در سال ۱۹۸۰، یعنی پس از شروع حملۀ نظامی عراق به ایران، رژیم ایران نظام پرداخت سوبسید به سوخت، مواد غذایی، دارو و اقلام ضروری و مایحتاج مردم را آغاز نمود. به گفتۀ دولت ایران، پرداخت این سوبسیدها تا سال ۲۰۰۹ سالانه حدود ۱۰۰ میلیارد دلار یا ۲۵ درصد تولید ناخالص داخلی برای دولت هزینه داشته است. ۲به علاوه هرچند رؤسای جمهور اسبق ایران مانند رفسنجانی و خاتمی از ضرورت اتمام پرداخت سوبسیدها صحبت کرده اند، ولی هیچ یک از آن ها جرأت انجام این سیاست را نداشتند.

در سال ۲۰۱۰، محمود احمدی نژاد طرح حذف تدریجی سوبسیدهای دولتی را اعلام کرد. در عوض قرار شد تا به جای پرداخت سوبسید، ماهانه مبلغ ۳۸ دلار به صورت نقد پرداخت گردد. اما در واقعیت این رقم هرگز تکافوی افزایش قیمت اقلام غیرسوبسیدی را نمی دهد، به ویژه آن هم در شرایطی که قیمت برق، آب و گاز طبیعی سه برابر شده است!

به علاوه درحال حاضر نرخ تورم در حدود ۲۱ درصد قرار دارد؛ بهای هر لیتر شیر ۶۵ سنت است و قیمت برنج داخلی و وارداتی هر دو افزایش قابل توجهی داشته اند. این ها نمونه ای از افزایش قیمت هستند که حتی بسیاری از کارمندان هم از پس آن برنمی آیند، چه رسد به بیکاران جامعه (نرخ رسمی بیکاری ۱۱٫۸ درصد اعلام شده است).

تحریم های بیش تر

علاوه بر تحریم های بسیاری که در طول چند سال گذشته علیه رژیم ایران صورت گرفته است، این بار دو ابزار جدید دیگر نیز معرفی شده است.

نخستین ابزار در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۱ اعلام شد؛ باراک اوباما قانونی را به امضا رسانید که به موجب آن ارتباط بانک مرکزی ایران با سیستم مالی جهانی از طریق جریمه کردن نهادهای مالی در صورت همکاری با دولت ایران، قطع می گردید.

بانک مرکزی ایران مهم ترین کانال دولت برای معاملات نفتی است، چرا که صادرات نفت و محصولات پتروشیمی ایران بین ۵۰ تا ۷۰ درصد از درآمدهای دولت را تشکیل می دهد. به همین دلیل است که ریال بیش از نیمی از ارزش خود را از ماه دسامبر سال گذشته به این سو از دست داده است و رژیم ایران با نهایت استیصال تلاش های بسیاری برای بالا بردن این ارزش ازدست رفته انجام می دهد.

ابزار دوم در ۲۳ ژانویۀ سال جاری، یعنی پس از آن که اتحادیۀ اروپا آغاز تحریم نفتی ایران از ماه ژوئیۀ ۲۰۱۲ را اعلام کرد، معرفی گردید. مقصدِ ۲۰ درصد از صادرات نفتی ایران (معادل ۶۰۰ هزار بشکه در روز) اتحادیۀ اروپا است. به همین خاطر رژیم تلاش می کند تا مشتریان عمدۀ بازار نفت خود را- یعنی چین، هند، کرۀ جنوبی و ژاپن- حفظ و خرید آن ها را تضمین کند.

احمدی نژاد به روال سالیان گذشته تلاش کرد تا با لفاظی صورت مسأله را پاک کند و گفت: “این غرب است که به نفت ایران نیاز دارد و ملت ایران بازندۀ این تحریم ها نیست”. ۳اما گزارش های داخلی به هر حال نشان دهندۀ کمبود مواد غذایی و کاهش سرمایه گذاری است.

بار سنگین سرمایه داری عقب ماندۀ ایران که به لحاظ ساختاری تحت سلطۀ امپریالیسم قرار دارد و درحال حاضر به دست مقامات فاسد و بی کفایت اداره می گردد، بر دوش کارگران، زحمتکشان و فقرا قرار گرفته است.

مبارزات کارگری

به دلیل ماهیت سلطه طلب و سرکوبگر بورژوازی ایران، جنبش کارگری این کشور شاهد دوره های بسیاری از رشد و پیشرفت آهسته، و حتی سال هایی از توسعۀ سریع بوده است. هرچند استدلال می شود که دستاوردهای آغاز شده از سال ۱۹۹۷ نهایتاً به دنبال موج سرکوب شدید پس از انتخابات ریاست جمهوری ژوئن ۲۰۰۹ پایان گرفت، ولی قاطعانه باید گفت که ما به دورۀ “نبود مبارزه” و “شکست” بازنگشته ایم.

مبارزه علیه تعطیلی کارخانجات و اخراج های گسترده، و برای دریافت حقوق معوقه و قراردادهای دائم و غیره ادامه دارد. از آن جا که اتحادیه های کارگری ایران هم چنان غیرقانونی هستند، بسیاری از رهبران کارگری به زندان می افتند؛ برای نمونه: ابراهیم مددی و رضا شهابی (از سندیکای شرکت واحد)، شاهرخ زمانی، محمد جراحی و بسیاری دیگر.

با این وجود اعتصابات بسیار- به همراه اعتصاب های غیرقانونی- و سایر اعتراضاتی که صورت می گیرند، گواهی است بر این مدعا که روحیۀ مبارزۀ کارگران درهم نشکسته است. پیروزی اخیر هزاران نفر از کارگران مجتمع پتروشیمی بندرامام، به همراه اعتراضاتی که علیه تغییر قانون کار صورت گرفت، همگی به وضوح نشان دهندۀ تداوم مبارزه تا زمان درهم شکستن ابزار سرکوب رژیم و محقق شدن مطالبات کارگران می باشد.

۱۲ مارس ۲۰۱۲

۱) ضمناً هرچند اسرائیل به عنوان متحد امپریالیسم امریکا در منطقه، خود دارای کلاهک های هسته ای است، اما مارکسیست های انقلابی به جای افتادن در دام دفاع از حق دست یابی یک کشور به سلاح هسته ای، باید ضمن افشا کردن تناقض جدی این به اصطلاح رژیم های “حامی دموکراسی”، علیه هرگونه سلاح هسته ای که آیندۀ بشریت را به خطر می اندازد بایستند. به علاوه، مسألۀ انرژی هسته ای- که حساسیت و محدودیت های آن را می توان به خوبی در حوادث پس از وقوع سونامی و زلزله در ژاپن مشاهده کرد- تنها زمانی قابل دفاع است که تحت نظارت دموکراتیک کامل از سوی جامعه باشد؛ موضوعی که نه فقط در ایران، بلکه در هیچ یک از کشورهای سرمایه داری وجود ندارد. به همین خاطر تبدیل کردن بحث انرژی هسته ای در ایران به یک “مسألۀ ملی” یا دفاع از توسعۀ سلاح های هسته ای در این کشور به بهانۀ برخورداری سایر کشورهای منطقه و جهان از آن، نتیجه ای جز افتادن در دام پیش گفته را ندارد.

۲) البته نیازی به گفتن ندارد که در آمارهای ارائه شده از سوی دولت ایران و مشوق های اصلی آن یعنی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، که در راستای توجیه طرح هدفمند سازی یارانه ها منتشر می شود، باید با تردیدهای فراوان نگاه کرد.

۳) البته رسانه های جهانی برای نشان دادن ابعاد “تأثیر” این قبیل تحریم ها به گزارش ها و داده های جعلی هم روی می آورند (مانند خبر آغاز قریب الوقوع قحطی در ایران).

امتیازدهی

لينک کوتاه مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

58 − = 53