بعد از ایران، اینک برزیل: اعتصاب رانندگان و کامیونداران
اعتصاب رانندگان و کامیونداران در دو قاب: ایران و برزیل
در حالیکه اعتصاب سراسری رانندگان و کامیونداران در ایران همچنان متحدانه ادامه دارد و در حال گسترش است و این فراگیر شدن اعتصاب حکومت را سخت از سیاسیشدنش هراسان کرده (و به همین دلیل هم در سرکوب سخت آن فعلاً عاجز شده)، هزاران کلیومتر آن سوتر، یکی دیگر از کشورهای توسعهنیابِ سرمایهداری (برزیل) شاهد اعتصاب مشابهی از سوی رانندگان و کامیونداران بوده که توانستهاند در عرض چند روز اقتصاد کشور را فلج کنند.
با نگاهی به اعتصاب اخیر برزیل مشخص میشود که وضعیت شغلی رانندههای کامیون در همۀ کشورهای سرمایهداری به شکل مشابهی طاقتفرساست و همین نکته به تنهایی افسانۀ «سرمایهداری خوب» در برابر «سرمایهداری بد» را که نیروهای دست راستی همیشه تبلیغ میکنند به باد میدهد؛ نبود امنیت جادهای، دستمزدهای پایین، ساعات کاری بالا که چه بسا به بیش از ۱۲ ساعت در روز هم برسد، اخذ عوارض سنگین جادهای از طرف دولت، اسکورت نظامی اعتصابشکنان، نقش اتحادیههای زرد و بوروکراتیک کارگری که حتی برخلاف اتحادیههای فرمایشی ایران از آزادی انتخابات برخوردارند اما در مواقع اوجگیری اعتراض همیشه نقش ترمز را در برابر کارگران دارند؛ و در عوض سازماندهی رانندگان و کامیونداران برزیلی از پایین به وسیلۀ ابزارهای دیجیتالی و شبکههای مجازی (تلگرام و واتساپ و غیره) و…
هرچند شرایط اقتصادی و اجتماعی برزیل و ایران متفاوت است، اما این اصل که در کشورهای توسعهنیابی مثل ایران و برزیل، خصلت سیاسیشدن مطالبات صنفی وجه ممیزۀ آنان با سایر اعتصابات در کشورهای امپریالیستی است، مشترکات زیادی بین دو اعتصاب جاری رانندگان و کامیونداران ایران و برزیل میدهد.
اعتصاب رانندگان و کامیونداران برزیل درحالی دهمین روز خود را میگذراند که کمکم دارد سمت و سویی سیاسی به خود میگیرد. با اینحال متأسفانه غیاب رهبری مترقی و انقلابی و درگیری و تمرکز اغلب چپهای برزیلی بر سر کمپین آزادی لولا (رئیس حزب کارگر برزیل)، آنان را به کل از دخالت در این اعتصاب سراسری باز داشته؛ اینجاست که کمکم نیروهای راست و شعارهای سیاسی در حمایت از دخالت ارتش، سر و کلهشان برای سوء استفاده از اعتصاب در حال پیدا شدن است.
جرقۀ اعتصاب
اعتصاب رانندگان کامیون برزیل در مدت این ده روز اقتصاد و زندگی اجتماعی این کشور را به آستانۀ سقوط کشانده؛ شهرهای بزرگ با کمبود سوخت و مایحتاج اولیه روبهرو هستند، حمل و نقل مختل شدهاست و قفسۀ سوپرمارکتها خالی رها شده.
اعتصاب رانندگان کامیون که از روز ۲۱ مه شروع شد، باعث مسدود شدن بیش از هزار بزرگراه در ۲۵ ایالت از ۲۶ ایالت برزیل شده بود. حکومت راستگرای میشل تامر (رئیسجمهور برزیل) در واکنش به این اوضاع ارتش را وارد میدان کرده تا ضمن سرکوب اعتصاب، بزرگراهها را از قُرُق رانندگان در بیاورد. بعد از پایان دو دهه دیکتاتوری برزیل که با کودتای تحتالحمایۀ امریکا در سال ۱۹۶۴ آغاز شد، این نخستین باری است که ارتش اینچنین در سطح کشوری بسیج شدهاست.
جرقۀ اصلی اعتصاب، سربهفلک کشیدن بهای گازوئیل بود که فقط در سال گذشته ۱۹ درصد افزایش داشت. یک هفته قبل از اعتصاب، شرکت غول نفتی دولتیِ «پتروبراس» چهار بار بهای گازوئیل را تغییر و افزایش داد. افزایش مداوم بهای گازوئیل و به طور کلی سوخت در برزیل به دلیل سیاست جدید رئیس شرکت است که بعد از استیضاح دیلما روسف (رئیسجمهور سابق برزیل) روی کار آمد. در دورۀ روسف، شرکت پتروبراس بهای سوخت را کنترل میکرد و بهعنوان یک استراتژی ضدّتورمی آن را زیر قیمت بازار میفروخت. اما به دنبال سیاستهای نئولیبرالی حکومت میشل تامر، بهای سوخت از اکتبر ۲۰۱۶ به بعد بر حسب تغییرات ارزش پول ملی در برابر دلار و بهای جهانی نفت «تعدیل» شد. این سیاست جدید زمانی معرفی شد که از یک سو بهای نفت در حال افزایش بوده و از طرف دیگر پول ملی این کشور ظرف دو ماه گذشته ۱۲ درصدِ ارزش خود را از دست دادهاست. مجموع این فاکتورها باعث افزایش شدید بهای گازوئیل شد. نتیجۀ این وضعیت، کاهش شدید دستمزد رانندگان کامیون بود.
از طرف دیگر شرکت پتروبراس به هدف خصوصیسازی، برنامهای را در دستور کار قرار داده تا میزان سرمایهگذاری در این شرکت شدیداً کاهش یابد. یکی از بخشهایی که از این برنامه خصوصیسازی متضرر شده، پالایشگاه نفت است که با کاهش سرمایهگذاری موجب تعطیلی بسیاری از پالایشگاهها شدهاست. از طرفی در یک ماه گذشته ۶۰ درصدِ چهار پالایشگاه نفتی برزیل هم خصوصیسازی شدند که اکنون با کمتر از ۶۰ درصد ظرفیت خود کار میکنند.
طرح خروج سرمایهگذاری از شرکت، به طور اخص متمرکز بر گازوئیل بود که عمدتاً وارد میشود. در نتیجۀ این سیاستهای خصوصیسازی، هم میزان واردات گازوئیل و هم قیمت آن افزایش یافتهاست. امریکا کشوری است که صادرات گازوئیلش به برزیل را بیش از همه افزایش دادهاست.
تقابل اتحادیههای زرد کارگری با اعتصاب
درست سه روز بعد از شروع اعتصاب رانندگان و کامیونداران، هشت اتحادیۀ بزرگ رانندگان کامیون و شرکتهای حمل و نقل- مثل «کنفدراسیون ملی کارگران مستقل» (CNTA) و «کنفدراسیون ملی حمل و نقل» (CNT)- با حکومت توافق کردند که اعتصاب را ۱۵ روز متوقف کنند. از جملۀ دیگر توافقات عبارت بود از کاهش ۱۰ درصدی بهای گازوئیل در پالایشگاهها به مدت ۳۰ روز؛ تغییر قیمت گازوئیل نه به صورت روزانه بلکه بهصورت ماهانه تا آخر سال؛ لغو یکی از مالیاتهای دولتی بر گازوئیل؛ و کاهش عوارض بزرگراهها برای کامیونهای بدون بار.
با اینحال یک روز بعد از این توافق از بالا، رانندگان کامیون همچنان به اعتصاب ادامه دادند و ۴۱۹ نقطه از بزرگراههای برزیل را مسدود کردند. یکی از کارگران دلیل ادامۀ اعتصاب را چنین عنوان میکند: «این اتحادیههایی که دارند مذاکره میکنند، نمایندۀ رانندههای توی خیابان نیستند. من توی بیش از ۳۰ تا گروه واتساپ هستم، هیچکس این توافق را قبول ندارد».
در واقع اعتصاب به شکل خودجوش و با سازماندهی کامیونداران از طریق رسانههای اجتماعی و گروههای واتساپ آغاز شد. روز ۱۶ مه، CNTA به عنوان اتحادیهای که کامیونداران را نمایندگی میکند، خواهان تثبیت قیمت دیزل و آغاز مذاکرات با حکومت فدرال شد، اما پاسخی دریافت نکرد. تنها بعد از ادامۀ مسدود شدن بزرگراهها بود که سایر اتحادیههای رانندگان استخدامی شرکتهای حمل و نقل باری به حمایت از جنبش کامیونداران پیوستند.
از تقریباً ۲ میلیون رانندۀ کامیون در برزیل، ۲۷ درصد کامیوندار (مالک کامیون) هستند و ۵۸ درصد رانندۀ استخدامی شرکتهای ترابری. علاوه بر ساعات کار طولانی که اغلب از ۱۲ ساعت فراتر میروند و دستمزدهای پایین، درآمد ۸۵ درصدِ رانندگان بین ۱ تا ۳ برابر حداقل دستمزد است. از این گذشته فقدان امنیت و شرایط و کیفیت بد بزرگراههای برزیل یک معضل همیشگی برای آنان است.
عزم رانندگان به ادامۀ اعتصاب و در تقابل تؤامان با «حکومت» و «اتحادیههای وابسته»، منجر به آن شد که روز ۲۶ مه حکومت تامر به ارتش مجوز دهد که برای باز کردن بزرگراهها، اقدام به تصرف کامیونها کند. از طرف دیگر تامر برای خواباندن غائله و آرام کردن معترضین پیشنهاد کاهش مالیاتی و کاهش موقت هزینۀ گازوئیل را مطرح کرد، اما این پیشنهاد هم مورد توافق قرار نگرفت. رانندگان با بستن بزرگراهها اعتصابشکنانی را که با سربازان مسلح اسکورت میشدند عقب زدند.
با تداوم اعتصاب برخلاف میل حکومت و اتحادیههای زرد کارگری، رهبران این اتحادیهها وارد صحنه شدهاند و صراحتاً اعتصاب را میکوبند. مثلاً خوزه دا فونسکا، رئیس «انجمن رانندگان کامیون برزیل» (ABCAM) گفت که اعتصابکنندگان «افرادی هستند که میخواهند حکومت را پایین بکشند. ما کاری به کار این افراد نداریم».
نتایج اعتصاب
با توجه به وابستگی عظیم برزیل به حمل باری با کامیون که تقریباً ۶۱ درصدِ حمل و نقل اجناس کشور را شامل میشود، سد شدن مسیر بزرگراهها به دست رانندههای کامیون منجر به بحران عرضه در سراسر کشور شدهاست.
در سائوپائولو که بزرگترین شهر برزیل و امریکای لاتین است، وضعیت فوقالعاده اعلام شده. پس از چندین روز صف کشیدن متوالی ماشینها به مدت چندین ساعت برای پر کردن باکهایشان، سوخت در پمپ بنزینهای شهر تمام شده. اواخر هفته فقط ۴۰ درصد اتوبوسهای شهر توانستند از گاراژها خارج شوند. محصولات فاسدشدنی مثل میوه و سبزیجات در سوپرمارکتها تمام شدهاند. CEAGESP که بزرگترین مرکز عرضۀ موادغذایی امریکای لاتین است، خالی رها شده. طی یک هفتۀ گذشته قیمتهای موادغذایی ۳۰۰ درصد افزایش داشته، به طوری که قیمت یک کلیوگرم سیبزمینی ۱۱ برابر شده. مسدود کردن بزرگراهها روی توزیع دارو و واکسن (از جمله واکسن آنفولانزا) تأثیر گذاشته. از سوی دیگر چهارده فرودگاه برزیل بدون سوخت بودند و ۸ درصد پروازها لغو شدند. تخمین زده میشود که اعتصاب رانندگان کامیون بیش از ۱۰ میلیارد رئال (معادل با ۲.۷ میلیارد دلار) به اقتصاد ضربه زده باشد. نبود قطعات خودرو باعث شد تا ۴۰ کارخانۀ سازندۀ ماشین، کامیون و اتوبوس در سراسر برزیل تولید خود را متوقف کنند. ۱۵۲ سردخانه تعطیل شده و ۲۲۰ هزار کارگر به خانههایشان فرستاده شدهاند. زیان صنعت جوجه ۱.۲ میلیارد رئال (۷۳۸ میلیون دلار) برآورد میشود. در این بین ۴۰ هزار تُن گوشت صادراتی نتوانست از مرز کشور خارج شود و ۸۰۰ میلیون رئال (۲۱۹ میلیون دلار) ضرر هم به خاطر عدم رسیدن میوه و شیر به مصرفکنندگان وارد شد.
حمایت عمومی و تغییر مسیر اعتصاب صنفی به سمت سیاسیشدن
با وجود مشکلاتی که اعتصاب رانندگان کامیون ایجاد کرده، اما حمایت عمومی از آنان وسیع است. در عین حال چپ برزیل در وضعیت فلجشدگی کامل قرار دارد. چون تا قبل از این همۀ انرژیاش را صرف «آزادی لولا»- رهبر سابق حزب کارگر برزیل که به اتهام فساد به زندان افتاده- کرد تا او بتواند در انتخابات ریاستجمهوری اواخر امسال شرکت کند. در آن سوی دیگر نیروهای راستگرا خواهان روی کار آمدن و قدرتگیری ارتش برای حل بحران اقتصادی و اجتماعی هستند.
بیاعتباری تمام سیاستمداران و احزاب بورژوایی- و از جمله «حزب کارگر برزیل»- و آلوده بودنشان به درجات مختلف در رسوایی فساد مالی شرکت پتروبراس، همراه با تعمیق بحران اقتصادی برزیل، طبقۀ کارگر را برسر یک دوراهی گذاشته: یا بسیج مستقل در مبارزه برای کسب قدرت یا بازگشت دوبارۀ حاکمیت نظامی، ۳۳ سال بعد از پایان طولانیترین دیکتاتوری نظامی امریکای لاتین.
گرایش بلشویک-لنینیستهای ایران
۹ خرداد ۱۳۹۶