افزایش تند خودکشی در بین کودکان مقطع تحصیلی راهنمایی در امریکا

تام الی / برگردان: آرام نوبختگزارشی که روز پنج شنبه منتشر شد با اعلام این که در حاضر مرگ کودکان سنین ۱۰ تا ۱۴ سال در اثر خودکشی محتمل تر از مرگ شان در اثر تصادفات است، شاخصی جدید اما رعب آور از درماندگی اجتماعی به دست می دهد.

طبق نمودار ارائه شده در «گزارش هفتگی مرگ و میر و شیوع بیماری» از سوی «مرکز کنترل و پیشگیری بیماری» (CDC)، در سال ۲۰۱۴ به عنوان آخرین سالِ داده های موجود، ۴۲۵ کودک در ردۀ سنی ۱۰ تا ۱۴ سال خود را کشتند، در حالی که ۳۸۴ کودک در تصادفات جان خود را از دست دادند.

نمودار مذکور بر مبنای یکی از گزارش های CDC در ماه آوریل، نشان دهندۀ افزایش خودکشی در گروه سنی ۱۰ تا ۱۴ سال از ۱.۲۵ مرگ در هر ۱۰۰ هزار کودک در سال ۱۹۹۹ به ۲.۲۵ در سال ۲۰۱۴ است، در حالی که میزان مرگ همین گروه سنی در همان دورۀ زمانی در اثر تصادفات وسایل نقلیۀ موتوری کاهش داشت. این دو منحنی در نمودار یک دیگر را سال ۲۰۱۳ قطع می کنند.

مطالعۀ CDC در ماه آوریل نشان می داد که خودکشی پسربچه ها بیش از دختربچه ها بود (۲۷۲ به ۱۵۰). اما میزان افزایش خودکشی در بین دختران در طول دورۀ زمانی مورد مطالعه بالاتر بود (افزایش سه برابری خودکشی دختران در قیاس با افزایش خودکشی پسران به میزان حدوداً یک سوم). بنا به گزارش CDC بعد از مقولۀ «آسیب غیرعمدی» که شامل تصادفات ماشین و سایر اشکال مرگ اتفاقی می شود، «خودکشی» در حال حاضر دومین علت اصلی مرگ تمام کودکان سنین ۱۰ تا ۱۴ سال محسوب می شود. در این فهرست «قتل» رتبۀ پنجم را به خود اختصاص می دهد. سال ۲۰۱۴، ۱۵۶ کودک امریکایی به قتل رسیدند.

گفتنی است که افزایش مطلق میزان خودکشی پس از سال ۲۰۰۷ بوده است. خودکشی در این سال به کم­ترین مقدار خود در دورۀ مطالعه، یعنی ۰.۹ مرگ در هر ۱۰۰ هزار کودک، رسیده بود. اما از زمان آغاز «رکود بزرگ» تا سال ۲۰۱۴، میزان خودکشی بیش از دو برابر شد و به ۲.۱ مرگ در هر ۱۰۰ هزار کودک رسید.

گزارش CDC توضیحاتی دربارۀ این افزایش نداد، اما شایان توجه است که به موازات آن افزایشی در فقر کودکان در طول همین سال ها نیز وجود داشته است. به گفتۀ «رابرت. دی. پوتنام»، استاد سیاست گذاری عمومی دانشگاه هاروارد و نویسندۀ کتاب «کودکان ما» که مطالعه ای است دربارۀ اثرات نابرابری اجتماعی بر کودکان امریکایی، داده های مربوط به افزایش میزان خودکشی «بخشی از یک الگوی گسترده تر و نوظهور از شواهدی است که بین فقر و بی خانمانی و سلامتی پیوند ایجاد می کنند».

به عنوان یک مثال طبق یافته های «مرکز ملی کودکان فقیر» (NCCP) وابسته به دانشگاه کلمبیا، نسبت کودکان سنین ۱۲ تا ۱۷ سال که در خانواده های فقیر و کم درآمد زندگی می کنند، در فاصلۀ سال های ۲۰۰۸ و ۲۰۱۴ بیش از ۱۴ درصد افزایش یافت. به طوری که تا اواخر این دوره تقریباً ۱۰ میلیون تن از جمعیت ۲۴ میلیونی نوجوانان امریکا در خانوارهای کم درآمد زندگی می کرده اند. در وب سایت NCCP آمده است که «این پژوهش به روشنی نشان می دهد که فقر خود بزرگ ترین خطر پیش روی رفاه کودکان است».

افزایش میزان خودکشی بین کودکان ۱۰ تا ۱۴ ساله از سال ۲۰۰۷، متناظر است با افزایش مشابهی در میزان خودکشی کل جمعیت. طبق گزارش دیگری از CDC در ماه آوریل، خودکشی به طور کلی از سال ۲۰۰۶ سالانه بیش از ۲ درصد افزایش داشته است. کل میزان خودکشی در امریکا در سال ۲۰۱۴ به بالاترین رقم در طول سی سال گذشته رسید. افزایش خودکشی برای همۀ گروه های سنی به استثنای سالمندان تند بوده است. سال ۲۰۱۴، ۴۲ هزار و ۷۷۳ امریکایی اقدام به خودکشی کردند که افزایش چشم گیری نسبت به ۲۹ هزار و ۱۹۹ خودکشی در سال ۱۹۹۹ نشان می دهد.

گزارش جدید CDC دربارۀ افزایش خودکشی کودکان به دنبال انتشار پژوهش «انگس دیتن» و «آن کیس» از اقتصاددانان دانشگاه پرینستون در سال ۲۰۱۵ می آید که نشان می داد میزان مرگ و میر به سرعت در بین امریکایی های سفیدوستِ کم درآمد و میانسال رو به افزایش است. افزایشی که می توان تا حدود زیادی به مرگ و میر بیش تر در اثر خودکشی، مصرف الکل و مواد مخدر نسبت داد. میزان مرگ سفیدپوست های ۴۵ تا ۵۴ ساله که تحصیلاتی بالاتر از دورۀ متوسط ندارند، از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۴ به میزان ۱۳۴ مرگ در هر ۱۰۰ هزار نفر افزایش یافت.

«الکس کراسبی»، دکتر اپیدمیولوژیست CDC، رابطۀ تاریخی میان بحران اقتصادی و میزان مرگ میر را از زمان «بحران بزرگ» که رکورددار شمار خودکشی ها بود، بررسی کرده است. او ماه آوریل به «نیویورک تایمز» گفت که «الگوی منسجمی وجود دارد. وقتی وضع اقتصاد بدتر می شد، خودکشی بالا می رفت و وقتی بهتر می شد، خودکشی پایین می آمد».

بدون تردید عوامل دیگری در رشد میزان خودکشی کودکان دخیل هستند. زندگی برای کودکان امریکایی بیش از پیش تنش زا شده و حتی فرای فشارهای اقتصادی مستقیمی که خانواده هایشان با آن ها رو به رو می شوند رفته است. «اصلاح» آموزش و پرورش در دورۀ حکومت های جورج بوش و اوباما منجر به آن شده است که مدارس آزمون های استاندارد و تأکیدشان را روی برنامۀ تحصیلی STEM (علم و تکنولوژی و مهندسی و ریاضیات) بیش تر کنند و در عین حال از زنگ تفریح، سرگرمی و کلای های هنر و موسیقی که برای نسل های قبلی کودکان امریکایی وسیله ای برای ابراز خود و فراغت بودند، بکاهند.

خدمات بهداشت روانی نوجوانان و پیشگیری از خودکشی، با کمبود منابع رو به رو هستند. در عوض حکومت امریکا مبالغ بی پایانی برای جنگ های سراسر جهان- با همۀ آثار غیرقابل سنجشی که با ایجاد فضای خشونت و رعب بر کودکان می گذارد- پیدا می کند. حکومت امریکا سال ۲۰۱۵ قریب به ۶۰۰ میلیارد صرف هزینه های نظامی کرد. از سوی دیگر بودجۀ فدرال برای پیشگیری از خودکشی در «مؤسسات ملی سلامت» تنها ۲۵ میلیون دلار در سال ۲۰۱۶ بود، یعنی تقریباً معادل ارزش چهار تانک آبرامز امریکایی.

۵ نوامبر ۲۰۱۶