کارزار تبلیغاتی «حقوق بشر»، جاده صاف‌کن تشدید مداخلات نظامی در سوریه

زمان تقریبی مطالعه متن ۴ دقیقه
بیل فان آوکن / برگردان: آرام نوبخت

تصاویر و فیلمی که یک گروه مرتبط با «شورشیان» اسلامگرای تحت الحمایۀ «سی.آی.ای» در سوریه از «عمران دقنیش»، کودک پنج سالۀ سوری منتشر کرد، به سرعت سر از همۀ رسانه‌های ریز و درشت امریکا و اروپای غربی درآورد.

کودکی نشان داده می شود که گیج و مبهوت روی صندلی نارنجی یک آمبولانس نو و مجهز نشانده شده است. صورت‌اش پوشیده از گرد و غبار است، همراه با سایه‌ای کمرنگ از ظاهراً خون خشکیده‌ای که بنا به گزارش‌ها به خاطر شکافتن پوست سر بوده است. ویدیوی منتشر شده، کودک را تنها و بی‌کس در حال انتظار نشان می دهد، در حالی عکاسان و فیلم برداران تصویر او را برای مخابره به سراسر دنیا ثبت می کنند. شمّ مسئولین امر، به آن‌ها می گفت که تصویر این پسربچه، با آن تی شرت کارتونی و دستۀ مویی که ابروهایش را می پوشاند، جان می دهد برای عرضه به بازار.

خبرگزاری «سی.ان.ان» این کودک را «چهرۀ جنگ داخلی سوریه» نامید و خانمی که گویندۀ خبر بود موقع بازگویی داستان این پسربچه به شکل نمایشی زیر گریه زد. «نیویورک تایمز» او را «نماد مصیبت‌های حلب نامید» و نشریۀ «امریکای امروز» سرمقالۀ کوتاهی منتشر کرد با تیتر «این پسربچۀ سوری، عمران نام دارد. حالا توجه می کنید؟»

رویکرد روزنامۀ بریتانیایی «تلگراف» مستقیم تر بود، وقتی تیتر مقاله‌اش را چنین انتخاب کرد: «به خاطر کودکان حلب، باید دوباره برای اعمال منطقۀ پرواز ممنوع در سوریه تلاش کنیم».

در بین نوشته‌های چندش آور، یکی بود که انتظارش می رفت؛ مطلبی بود به قلم «نیکولاس کریستوف» در «نیویورک تایمز» که مخمصۀ کودکان سوری را با مرگ سگ خانواده‌اش تلفیق می کرد. او اظهارات جان کری، وزیر خارجۀ امریکا را در مورد درگیری داعش در یک نسل کشی گواه گرفت تا بر این اساس حملات موشک‌های کروز امریکا را به حکومت سوریه که در نبرد با داعش است توجیه کند. تقلا برای زدودن هرگونه منطق و عقلانیت به اسم حقوق بشر حیرت آور است.

آن چه شاهدیم، یک کارزار تبلیغات جنگی است که به دقت هماهنگ شده تا احساسات انسان دوستانۀ مردم را جلب و آن به پشت تشدید خشونت امپریالیستی در خاورمیانه ببرد. این که آیا وضعیت عمران صحنه سازی «شورشیان» و مربیان آنان در «سی.آی.ای» است یا این که واشنگتن و رسانه‌ها از فلاکت واقعی یک کودک بی‌گناه بهره برداری می کنند، هنوز مسأله‌ای باز است.

اما یک چیز مسلم است. این نگرانی تصنعی دربارۀ این کودک که به مخاطبین قالب می شود، با انگیزه‌های سیاسی و ژئوپلتیک معین و اعلام نشده‌ای است که هیچ ارتباطی به محافظت از جان کودکان بی‌گناه ندارد. در طی یک ربع قرن گذشته صدها هزار کودک از حملات و جنگ‌های نیابتی به رهبری امریکا در سراسر منطقه جان باخته اند.

تصویر عمران انتخاب شد، چون از بخش شرقی حلب می آید، یعنی جایی که قریب به یک ششم جمعیتِ این شهر شمالی زیر سلطۀ شبه نظامیان اسلامگرای تحت الحمایۀ امریکا زندگی می کنند. مهم ترینِ این گروه ها، «فتح الشام» است که تا همین ماه قبل خود را جبهۀ «النصره» می نامید و شاخۀ وابستۀ القاعده در سوریه بود.

مرگ کودکان سوری با شلیک بی‌هدف و کور آتش بارهای ساخت شبه نظامیان القاعده (موسوم به «توپ‌های جهنمی») به سوی مراکز تحت کنترل حکومت، همان اثری را روی مجاری اشک چشم ندارد که سرمقاله نویسان روزنامه‌ها و مجریان رسانه‌ها دارند. درست همان طور که تصاویر منتشر شده از کودکان سلاخی شدۀ یمن به دنبال حملات هوایی سعودی‌ها با بمب‌های امریکایی و حمایت لجستیک بی‌چون و چرای پنتاگون چنین اثری نداشته است. ویدیوی وحشتناک «شورشیان» سوری «میانه رو»ی مورد حمایت امریکا از بریدن سر کودک ۱۰ سالۀ فلسطینی با اره هم خشم قابل توجهی را برنیانگیخت.

نیروهای محرک پشت این کارزارِ دوباره جان گرفته، دوگانه هستند. در وهلۀ نخست، حملۀ «شورشیان»- با تسلیحات و منابع مالی امریکا و متحدین منطقه‌ای آن- برای درهم شکستن محاصرۀ حکومتی شرق حلب و تشدید جنگ علیه مردم غیرنظامی در غرب شهر متوقف شده است و ارتش سوریه، با پشتیبانی هوایی روسیه، مجدداً درحال کسب دستاوردهای مهمی در جبهه‌های نبرد زمینی است. از این رو است که مجدداً درخواست هایی برای یک آتش بس فوری مطرح شده اند.

توسعۀ همکاری نزدیک میان ترکیه با روسیه و ایران و چین در ارتباط با جنگ پنج سالۀ تغییر رژیم در سوریه، دامنه‌ای به مراتب بیش از این‌ها دارد. ایران طی هفتۀ قبل به روسیه اجازه داد که برای حمله به مواضع داعش در خاک سوریه از پایگاه‌های هوایی ایران استفاده کند، در حالی که پکن نیز افزایش کمک نظامی به دمشق را اعلام کرده است. در این میان به دنبال کودتای نظامی نافرجام و مورد حمایت امریکا در ترکیه، رجب طیب اردوغان به جستجوی روابط حسنه با مسکو و تهران برآمده است.

واشنگتن با بی‌قراری و اضطراب روزافزون به این اتحاد بالقوه می نگرد و آن را مانعی در برابر تحرک نظامی خود برای اظهار هژمونی امریکا در خاورمیانه و ذخایر انرژی سرشار آن می بیند. بنابراین نمی تواند چنین چالشی را برتابد و ناگزیر برای پاسخی نظامی آماده خواهد شد. با این هدف است که کارزار تبلیغاتی «انسان دوستانه» برای «نجات کودکان» سوریه- و همین طور نجات نیروهای نیابتی و وابسته به القاعدۀ امریکا- شدت گرفته.

روش‌های به کاررفته در این کارزار، به قدری نخ نما هستند که دیگری نیازی به توضیح نیست. بیست و پنج سال پیش، نخستین جنگ خلیج علیه عراق با این داستان پرآب و تاب به کنگرۀ امریکا تدارک دیده شد که سربازان مهاجم عراقی انکوباتور نوزادان (دستگاه نگهداری از کودکان نارس) را در بیمارستان‌های کویت سرقت می کنند و نوزادان را رها می کنند تا بمیرند. بعدها مشخص شد که شاهد ادعایی این قساوت، زنی که خود را پرستار معرفی کرده بود، در واقع دختر سفیر کویت و عضو خاندان سلطنتی امارات بوده است. بنابراین کلّ داستان یک حقۀ تبلیغاتی بود.

در سال‌های بعد، امریکا تحریم هایی تنبیهی را علیه عراق اعمال کرد که جان نیم میلیون کودک عراقی را گرفت. «مادلین آلبرایت»، سفیر وقت امریکا در سازمان ملل، در اظهاراتی شنیع گفته بود «این بها، ارزشش را داشت». جنگ‌های بعدی امریکا در افغانستان، عراق، لیبی و سوریه، صدها هزار نفر دیگر را به کام مرگ کشانده اند.

«دیوید نورث» در کتاب جدید خود زیر عنوان «یک ربع قرن جنگ: حرکت امریکا برای هژمونی جهانی: ۱۹۹۰-۲۰۱۶»، با بازنگری این دورۀ ۲۵ سالۀ خشونت و خونریزی، می نویسد:

«حوزۀ عملیات نظامی به طور مداوم عریض تر شد. جنگ‌های جدیدی آغاز شدند، در حالی که جنگ‌های قدیم ادامه یافتند. حقوق بشر به عنوان دستاویزی برای جنگ با لیبی و سرنگونی رژیم معمر قذافی در سال ۲۰۱۱ به کار گرفته شد. درست همین بهانۀ ریاکارانه برای سازماندهی یک جنگ نیابتی در سوریه استفاده شد. پیامدهای این جنایات، از زاویۀ زندگی و مصیب انسان ها، غیرقابل محاسبه هستند.

یک ربع قرن جنگ با تحریک امریکا، باید به مثابۀ حلقه‌ای از سلسله رویدادهای مرتبط به هم بررسی شود. منطق استراتژیک تقلای امریکا برای هژمونی جهانی، از عملیات نواستعماری در خاورمیانه و افریقا فراتر می رود. جنگ‌های کنونی منطقه ای، اجزای سازندۀ یک رویارویی سریعاً رو به رو شد میان امریکا با روسیه و چین است».

سیل تبلیغات جنگی، که نشان از تشدید قریب الوقوع مداخلۀ امریکا در سوریه دارد، می تواند به چنین رویارویی و تقابلی و همراه آن خطر واقعی یک جنگ هسته‌ای در مقیاس جهانی، شتاب ببخشد.

۱۹ اوت ۲۰۱۶

امتیازدهی

لينک کوتاه مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

44 − = 42