امضای توافقنامۀ خط لولۀ نفت میان ترکیه و روسیه

زمان تقریبی مطالعه متن ۴ دقیقه
پیتر شوآرتس / ترجمه و تلخیص: آرام نوبخت

در همان حال که نزاع میان روسیه و امریکا بر سر سوریه شدت گرفته، ترکیه به عنوان یکی از اعضای ناتو بار دیگری مشغول نزدیک سازی بیش تر خود به روسیه است. روز دوشنبه ولادیمیر پوتین و همتای خود اردوغان، در حواشی «نشست انرژی جهانی» در استانبول ملاقات کردند. در جریان این ملاقات ضمن بحث هایی بر سر جنگ سوریه، توافقی برای ساخت پروژۀ طولانی مدت خط لولۀ نفت «ترکیش استریم»  منعقد شد.

«ترکیش استریم» قرار است که با دور زدن تعدادی از کشورهای ترانزیت، گاز روسیه را به ترکیه و بخش‌های وسیعی اروپای غربی منتقل کند. عملیات تکمیل این خط لوله که سواحل دو کشور روسیه و ترکیه را در دریای سیاه به هم متصل خواهد کرد تا سال ۲۰۱۹ تکمیل خواهد شد. به علاوه قرار است ساخت نخستین نیروگاه انرژی هسته‌ای ترکیه در «آکویو» با مشارکت شرکت‌های روسی نیز از سرگرفته شود.

ملاقات اخیر اردوغان و پوتین سومین ملاقات این دو از اوایل تابستان امسال است، یعنی زمانی که یخ روابط دیپلماتیک به دنبال تحریم‌های دوجانبۀ روسیه و ترکیه به خاطر هدف قرار گرفتن جت جنگی روسیه از سوی نیروهای ترکیه در نوامبر ۲۰۱۵، مجدداً شروع به آب شدن کرد. پیش تر ماه اوت اردوغان دیداری از سن پترزبورگ داشت و ماه سپتامبر هم در گیرودار نشست «گروه بیست» در چین گفتگوهایی با پوتین داشت.

احیای دوبارۀ روابط به خصوص بعد از شکست «کودتای نظامی» ۱۵ ژوئیه شتاب گرفت. حکومت ترکیه از آن زمان تاکنون جنبش «خدمت» (به رهبری فتح الله گولن) را مسئول این «کودتا» خوانده و نمایندگان و رسانه‌های ترکیه به کرّات امریکا را متهم به مداخله در این کودتا اعلام کرده اند.

به علاوه تنش‌های میان آنکارا و واشنگتن بر سر سیاست هایی که باید در جنگ سوریه دنبال کرد بالا گرفته است.

اردوغان در ابتدای امر یکی از حامیان سرسخت عملیات تغییر رژیم در دمشق با پشتیبانی امریکا و متحدین اروپایی‌اش بود. اما نخستین نشانه‌های اصطکاک و اختلاف زمانی آشکار شدند که اوباما سه سال سال پیش تعلیق مداخلۀ نظامی برنامه ریزی شده را اعلام کرد.

این تنش‌های زمانی رشد کردند که امریکا تصمیم به بمباران داعش گرفت، یعنی نیرویی که آشکارا یا پنهانی به عنوان جزئی از ائتلاف ضدّ اسد از سوی عربستان سعودی و قطر و ترکیه حمایت شده بود. نیروی نظامی ترکیه با اکراه به ائتلاف ضدّ داعش پیوست و وقتی هم چنین کرد، اساساً آتش توپخانۀ خود را به سمت کردهای سوریه نشانه گرفت.

آن چه رژیم ترکیه را به عنوان متحد امریکا به شدت عصبی کرد، این بود که امریکا در به اصطلاح نبرد خود با داعش، از نزدیک با «یگان‌های مدافع خلق» (ی.پ.ژ) همکاری کرد؛ یعنی با شاخۀ سوری «حزب کارگران کردستان» که ترکیه به اسم یک سازمان «تروریستی» مشغول درگیری نظامی با آن بوده است. سناریوی شکل گیری یک دولت کردی در سوریه نه فقط از منظر اردوغان و «حزب عدالت و توسعه» (آ.ک.پ) یک کابوس به شمار می رود، بلکه با مخالفت و ضدیت شدید حزب کمالیست «ج.ه.پ» و حزب ناسیونالیست «م.ه.پ» رو به رو است.

بنابراین بسیاری از مفسرین با نگرانی اظهار تردید کرده اند که آیا گسترش روابط اردوغان با پوتین به اخراج ترکیه از ناتو منجر می شود یا خیر. اما اکثر مفسرین و متخصصین به این پرسش دربارۀ چشم انداز خروج ترکیه از ناتو قاطعانه پاسخ «نه» می دهند.

امریکا و متحدین اروپایی‌اش قویاً با این خط لولۀ نفت مخالف هستند. ترکیش استریم در کنار خط لولۀ نفت «نورد استریم» در دریای بالتیک به روسیه امکان خواهد دارد که با دور زدن اوکراین و لهستان و سایر کشورهای ترانزیت، گاز خود را به بخش‌های وسیعی از اروپا عرضه کند.

اردوغان در تلاش است که با بهره برداری از نزاع میان روسیه و امریکا برای خود فضای بیش تری جهت مانور دادن مهیا کند، بدون این که عضویت‌اش در ناتو زیر سؤال رود.

اما با این حال اردوغان بیش از قبل خود را در مخمصه می بیند. رشد اقتصادی ترکیه به شدت سقوط کرده؛ تحریم‌های روسیه تأثیر مخربی بر صنعت گردشگری و بخش‌های انرژی داشته؛ تورم افسارگسیخته مانع سرمایه گذاری خارجیِ شدیداً مورد نیاز شده و قدرت خرید بخش‌های وسیعی از مردم را تحلیل برده است. به علاوه ۲.۵ میلیون پناهنده در این کشور هستند و حکومت مشغول یک جنگ داخلی خونین علیه کردها در شرق کشور است.

روسیه و ترکیه با وجود احیای روابط، هنوز حول مسألۀ سوریه در دو جبهۀ مخالف هستند. حکومت ترکیه همچنان خواهان تغییر رژیم است، در حالی که روسیه به لحاظ نظامی از رژیم اسد حمایت می کند. هم اردوغان و هم پوتین در مصاحبه‌های جسته و گریخته‌ای که با رسانه‌ها داشتند، فراتر از کلی گویی هایی دربارۀ نیاز به اتمام خونریزی در سوریه و ضرورت کمک‌های انسانه دوستانه نرفتند.

این که اردوغان به عنوان فردی که سابقاً خود را حافظ بخش‌های تحت کنترل شورشیان شهر حلب ترسیم می کرد، اما اکنون دیگر به بازپس گیری شهر از سوی حکومت سوریه و متحدین‌اش اعتراض نمی کند، خود گویا و معنادار است. در عوض اردوغان در جستجوی آن بوده که حمایت روسیه را برای یک منطقۀ «پرواز ممنوع» جلب کند. این منطقۀ پرواز ممنوع برخلاف آن چه امریکا و متحدین‌اش پیشنهاد کرده بودند، کل شهرهایی را که صحنۀ نبرد هستند پوشش نخواهد داد، بلکه محدود به ناحیۀ مرزی بین سوریه و ترکیه خواهد شد، جایی که سپس قرار است صدها هزار پناهنده در آن اسکان داده شوند.

وضعیت امروز سوریه، یادآور وضعیت بالکان تا پیش از جنگ جهانی اول است. زمانی که قدرت‌های مختلف منطقه ای، با حمایت و دسیسه‌های قدرت‌های بزرگ رقیب، دو جنگ خونین بالکان را در سال‌های ۱۹۱۲ و ۱۹۱۳ بین ائتلاف‌ها و اتحادهای رو به تغییر رقم زدند.

مانورهای پوتین و اردوغان تنها به افزایش تنش‌ها و خطر جنگ در خاورمیانه کمک می کند. مسئولیت اصلی فاجعۀ سوریه، نه تنها با قدرت‌های سرمایه داری منطقه، که همین طور با امپریالیسم امریکا و متحدین اروپایی‌اش است که در دهه‌های اخیر به طور سیستماتیک مشغول دامن زدن به جنگ و شکاف‌ها و اختلافات قومی و مذهبی بوده اند.

۱۲ اکتبر ۲۰۱۶

امتیازدهی

لينک کوتاه مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

+ 9 = 10