یک ماه تا انتخابات ریاست جمهوری امریکا: دورنمای آینده

زمان تقریبی مطالعه متن ۳ دقیقه
پتریک مارتین / ترجمه و تلخیص: آرام نوبخت

کمپین انتخابات ریاست جمهوری امریکا که هنوز یک ماه دیگر فرصت دارد، به چنان سطحی از ابتذال و کثافت رسیده است که عملاً نمی توان توصیف کرد. یک شنبه شب قرار است دومین مناظرۀ انتخاباتی تلویزیونی از سراسر کشور پخش شود: باز هم همان لجن پراکنی های متقابل، طفره رفتن از موضوعات و بذل و بخشش القاب توهین آمیز به هم.

دو کاندیدای اصلی، یعنی هیلاری کلینتونِ دمکرات و دونالد ترامپِ جمهوری خواه، بدنام ترین چهره های تاریخ مدرن امریکا هستند. بیش از نیمی از مردم امریکا از این دو متنفرند و به حق آن ها را دروغگوهایی می نامند که فقط به فکر منافع خود هستند. یکی عوام فریب و مرتجعی فاشیست است و دیگری آلت دست «وال استریت» و دستگاه نظامی و اطلاعاتی.

در واپسین ماه کمپین، هواداران و ماله کشان معمول حزب دمکرات- اتحادیه های کارگری زرد، سرمقاله نویس های لیبرال رسانه ها از «نیویورک تایمز» تا مجلۀ «نِیشن» و مدافعین «سیاست های هویتی» از اقشار فوقانی طبقۀ متوسط- با نیرویی دوچندان ادعا خواهند کرد انتخاب کلینتون به جای ترامپ تنها راه جلوگیری از فروپاشی و سقوط دمکراسی امریکایی است.

مجلۀ نیشن همان طور که پیش بینی می شد با یک نوشتۀ مبالغه آمیز در تأیید کلینتون که هفتۀ قبل منتشر شد اعلام کرد که مشکل این وزیر خارجۀ اسبق امریکا را «می توان در دو کلمه خلاصه کرد: دونالد ترامپ». حتی روزنامه های طیف جمهوری خواه هم وسط پریده و هشدار داده اند که انتخاب ترامپ ضربه ای ویرانگر به ثبات سیاسی ایالات متحدۀ امریکا می زند. مجلۀ آتلانتیک تا جایی پیش رفت که گفت حمایتش از کلینتون، سومین مورد در تاریخ این مجله بعد از حمایت از لیندون جانسون در برابر بری گُلدواتر در ۱۹۶۴ و آبراهام لینکلن در ۱۸۶۰ است.

این را باید گفت که اگر «دمکراسی امریکایی» در چنین وضعیت بی ثبات و شکننده ای است، پس دلایل آن به مراتب عمیق تر از صرفاً کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ، میلیاردر کازینوها و املاک منهتن است که فعلاً در نظرسنجی ها با اختلافی ناچیز پشت سر کلینتون قرار گرفته. سرمقاله نویسان محترم تلاش نمی کنند دلایل این بحران را به خوانندگان شان توضیح بدهند. به همان ترتیب که هیچ توضیح منطقی ای به دست نمی دهند که چرا پیروزی کلینتون بر ترامپ کشور را از سرنوشت شوم قریب الوقوع نجات می دهد.

شکاف و درۀ عمیقی است بین آن چه که کاندیداها هر روز در کمپین انتخاباتی درباره اش حرف می زنند و آن دست تمهیداتی که طبقۀ سرمایه دار امریکا قرار است به محض محرز شدن نام کاخ سفیدنشین بعدی اجرا کنند.

سه موضوع مهم این وجود دارد که اشاره به آن در مناظرۀ یکشنبه نامحتمل است، چه برسد به این که بخواهد بحث شود.

تعمیق بحران جهانی سرمایه داری: طبق گزارشی که صندوق بین المللی پول پیش از نشست سالیانۀ خود در واشنگن منتشر کرد، بدهی اسمی بخش غیرمالی اقتصاد جهانی از سال ۲۰۰۰ دو برابر شده است و سال گذشته به رقم حیرت آور ۱۵۲ تریلیون دلار رسید؛ یعنی بیش از ۲۲۵ درصدِ تولید ناخالص داخلی جهانی. این حباب مالی عظیم و غیرقابل تحمل همراه با تضعیف ساختارهای بانکی و تشدید تنش های تجاری میان قدرت های برتر، باعث فروپاشی بازار از نوع آن چه سال ۲۰۰۸ رخ داد می شود، منتها در مقیاسی به مراتب وسیع تر که به احتمال هرچه بیشتر به یک رکود جهانی می انجامد.

تحرکات جنگی امریکا نسبت به روسیه و چین: حکومت اوباما به کارزار اتهام و بهتان و تقبیح روسیه شدت بخشیده است. جان کری، وزیر امور خارجه، بمباران غیرنظامیان سوریه را به دست روسیه مصداق جنایت جنگی دانست، در حالی که از سوی دیگر یکی از گزارش های رسمی حکومت امریکا روسیه را متهم به هک کردن سیستم های رأی گیری ایالتی و کامپیوترهای «کمیتۀ ملی دمکرات ها» کرد. در عین حال پنتاگون مشغول افزایش فشار نظامی بر چین بر سر ادعاهای ارضی او نسبت به جزایر «دریای جنوب چین» است. رئیس جمهور بعدی امریکا به محض آن که روی کار بیاید در لبۀ پرتگاه این تنش های نظامی میان قدرت های هسته ای خواهد بود.

گسترش مبارزۀ طبقاتی در امریکا: در همان حال کلینتون خود را ادامه دهندۀ «دستاورد»های حکومت اوباما می داند، ترامپ به وضعیت اقتصادی ملالت انگیز اقشار و لایه های وسیع طبقۀ کارگر اشاره می کند. اما این دو کاندیدا چه از وضعیت راضی باشند و چه استادمآبانه هشدار دهند، تمام و کمال در تقابل با هرگونه جنبش از پایین قرار دارند. خواست ترامپ برای برپایی «نظم و قانون»، با نیرویی وحشیانه علیه مبارزات طبقۀ کارگر به اجرا در خواهد آمد. کلینتون در صف اتحادیه ها کارگری زرد است (اتحادیه هایی که در جستجوی خرابکاری در مسیر هرگونه مبارزۀ برای دفاع از مشاغل و دستمزدها هستند) و هم در صف ماشین پلیس شهری که نیروهای پلیسِ درگیر خشونت روزمره علیه کارگران و جوانان را کنترل می کند.

همین فرایندها که می توان به طور خلاصه فروپاشی سرمایه داری جهانی و سقوط تعادل اجتماعی در اکثر کشورهای اصلی نامید، علت پشت بیانیه های هشدارآمیز و بیش از پیش عصبی سرمقاله نویسان لیبرال است. زمین زیر پای آن ها به لرزه درآمده، منتها نه به خاطر شخصیت ترامپ. ترامپ صرفاً علامت مهلک یک فروپاشی تمام عیار است. ترس واقعی آن ها از انفجار جنبشی از پایین علیه هر دو حزب و نظام سرمایه داری مورد دفاع آن هاست.

۸ اکتبر ۲۰۱۶

امتیازدهی

لينک کوتاه مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

9 + 1 =